دنی نه ساله رازی عجیب را درباره پدرش میفهمد. فهمیدن این راز دردسرهایی را برای دنی به بار میآورد. کتاب نوجوان دنی قهرمان جهان را رولد دال نوشته و مهدی وثوق آن را ترجمه و نشر مرکز آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب
زمانی که دنی به راز پدرش پی برد شب هنگام بود و انگار تمام جهان در سکوت مطلق فرورفته بود؛ دنی هم در دلیجان جمع و جور و گرم و نرمشان خواب بود که ناگهان از خواب پرید و با صحنهای روبهرو شد که در آن نه سال بیسابقه بود. پدرش بدون آنکه به او چیزی بگوید غیبش زده بود.
دنی پسری است نه ساله که از دار دنیا تنها پدرش را دارد و یک پمپ بنزین، یک دلیجان و یک مزرعه. او در چهار ماهگی مادرش را از دست داد و پدرش تمام عشقش را نثار تنها پسرش کرد.
این دو پدر و پسر در سه کیلومتری دهکده زندگی میکنند؛ در سکوت و میان طبیعت. پدر دنی تعمیرکار فوقالعادهی ماشین است. دنی وقتگذرانی با پدرش را از هر چیزی در این دنیا بیشتر دوست دارد؛ آنها میان قطعات ماشین سرک میکشند، آنها را سرهم میکنند، دو تایی روی پلیکان دلیجان مینشینند و به صدای طبیعت گوش میدهند، شبها گاهی جشن کوچکی برای خود میگیرند و به دنیای قصهها سفر میکنند. دنی حتی دوستانش را به خانه دعوت نمیکند چون به نظرش حضور آنها جمع گرم و دوستداشتنی او و پدرش را به هم میزند.
شبی که پدر دنی ناپدید شد؛ دنی نمیدانست که یکی دو ساعت بعد دنیای جدیدی به روی او گشوده خواهد شد و این شروع ماجراهای عجیب و غریبی بود که او به خوابش هم نمیدید. زمانی که پدرش پیدا شد ماجرا حتی از این هم عجیبتر شد. راز پدرش چیزی نبود که دنی بتواند به راحتی آن را قبول کند.
ساختار کتاب
این کتاب داستان نوجوان است و رولد دال چاشنی طنز مخصوص به خودش را در این کتاب هم به کار برده است. داستان آرام و دلنشین است اما دلهره و حس مور مور شدن به هنگام ماجراجویی را در این کتاب تجربه خواهید کرد.
داستان از دید و زبان دنی روایت میشود؛ گفتار و نوع ساختار در متن به گونهای است که انگار دنی خاطرهای را برای خواننده تعریف میکند و حتی گاهی او را مخاطب قرار میدهد.
توصیفات و فضاسازی رولد دال مخصوصا فضای دلیجان که محل سکونت دنی و پدرش است و همچنین توصیف رابطه و شیوه زندگی آنها گواه بر شناخت بسیار خوب رولد دال بر کودکان، احساسات و فضای فکری آنهاست. مثلا توصیف حس دنی به هنگام خواب وقتی که پدرش کنارش مینشست و برایش قصه میگفت در حالی که آتش هیزم نور و گرمای خود را نثار او میکرد نشان از این است که او دنیای کودکان را به خوبی میشناسد.
در نوشتههای رولد دال واقعیت و خیال در هم آمیخته است و فضاسازی بدیع، جالب و عجیبی دارد و بسیار شیرین روایت میشود. هنگام خواندن کتابهای او خواننده انگار در فضایی واقعی اما مملو از خیال و رویا که مرز بین آنها چندان مشخص نیست شناور میشود. تصاویر کتاب هم در تلقین این احساس نقش به سزایی ایفا میکنند. نقاشیهایی ساده اما شیرین که متشکل از خطوطی است که همزمان به صورت متناقضی هم گویاست و هم درهم و مواج که تصویری خیالی همچون رویاهای شبانه را القا میکند.
تمام این ویژگیها در کتاب دنی قهرمان جهان او هم دیده میشود. رولد دال با این سبک منحصر به فردش دیدی موشکافانه به مسائل تربیتی کودکان دارد و پرداختن به این موضوع بر ارزش کتابهای او بسیار میافزاید. البته که ترجمه آقای مهدی وثوق نیز با زیبایی هر چه تمامتر این احساسات را به درستی منتقل میکند.
به چه کسانی پیشنهاد میشود؟
این کتاب برای نوجوانان است. نوجوانانی که کتابهای داستانی و ماجراجویانه دوست دارند میتوانند از خواندن این کتاب لذت ببرند.
همچنین پدر و مادرهایی که دوست ندارند والدینی کسلکننده برای فرزندانشان باشند حتما این کتاب را بخوانند.
جوایز و فیلم
دنی قهرمان جهان در سال 1978 جایزه کتاب کالیفرنیا را از آن خود کرد.
همچنین با اقتباس از این کتاب فیلمی در سال 1989 ساخته شد. ساموئل آیرونز و جرمی آیرونز نقش دنی و پدر دنی را در این فیلم ایفا میکنند. جان گلداسمیت فیلمنامه این کار را نوشته و گاوین میلار آن را کارگردانی کرده است.
ناشران
کتاب دنی قهرمان جهان را نشر مرکز با ترجمه مهدی وثوق در سال 1380 منتشر کرد همچنین نشر افق نیز این کتاب را با ترجمه محبوبه نجف خانی روانه بازار کرده است.
درباره نویسنده
رولد دال در سال 1916 در ولز به دنیا آمد. او نروژیتبار است اما در انگلستان بزرگ شده است. رولد دال در زمان جنگ جهانی دوم در نیروی هوایی انگلستان خدمت کرد و پس از آن هم در واشنگتن به عنوان دستیار وابسته سیاسی نیروی هوایی مشغول به کار شد. او یک مرد ارتشی بود اما هرگز نیروی خیال و ذوق هنری خود را کنار نگذاشت. کتابهای کودک و نوجوان رولد دال در سراسر جهان بسیار معروف است اما جالب است که او کار خود را با داستان کوتاه شروع کرد. او به عنوان نویسندهای بزرگ با سبک خاص و منحصر به فرد خود در تمام جهان شناخته میشود.
بخشی از کتاب
بدون تردید من هم باید عاشق موتور و ماشین میشدم. فراموش نکنید که قبل از اینکه راه رفتن را بیاموزم تعمیرگاه تنها محل بازی من بود، چون پدر چه جای دیگری میتوانست برای نگهداری من پیدا کند که هم به کار خودش برسد و هم تمام روز یک چشمش به من باشد؟
اسباببازیهای من، دنده، فنر و پیستونهای چرب و روغنی توی تعمیرگاه بود و باور کنید که بازی با آنها از بازی با خیلی از اسباببازیهای پلاستیکی که امروز به بچهها میدهند جالبتر و لذتبخشتر بود.
نویسنده معرفی: آیلار اسماعیلی
دنی قهرمان جهان