
من همیشه مسافرم
گاه ناچیزیِ مرگ، داستان است و زاییدهی ذهن نویسنده. مترجم در مقدمهی کتاب میگوید که نویسنده از فصوصالحکم استفاده کرده اما درنهایت، این خیال نویسنده است که داستان را پیش میبرد. نویسنده نمیخواهد به شرح خاطرهای از ابنعربی بپردازد یا از مواضع و ایدههای او انتقاد بکند (کمااینکه به دلیل اهل ریاضبودن نویسنده احتمال این قضیه میرفت)، بلکه روایتی تاریخی ارائه میدهد که شامل هم رویدادهای واقعی میشود و هم جزئیات خیالی. این کتاب بیشتر روایت تاریخ و جغرافیای ابنعربی است تا اصول و اعتقادات او و شاید همین موضوع باعث جذابیت آن شده باشد.