خلق در برابر غم
راز قایقها داستان باکلی و مادرش است که در خانهی کوچکی کنار دریا زندگی میکنند. باکلی در طول روز مشغول ساختن قایق است. قایقها با تختهپارههایی که آب به ساحل میآورد، ساخته میشوند: قایقهای بزرگ، دراز، بلند، و کوتاه که یکی از یکی قشنگتر هستند. باکلی همه را به آب میسپارد. اگر قایقهایش برنگردند میفهمد که آنها به دست بابایش رسیدهاند. باکلی خیلی زیاد دلتنگ پدرش است.