سایت معرفی و نقد کتاب وینش
سایت معرفی و نقد کتاب وینش

یوسا، اولین عضو فرهنگستان فرانسه که کتابی به فرانسوی ننوشته است

یوسا، اولین عضو فرهنگستان فرانسه که کتابی به فرانسوی ننوشته است

 

ماریو بارگاس یوسا در 86 سالگی عضو فرهنگستان زبان و ادبیات فرانسه شد. یوسا پرویی است، فرانسوی زبان دوم اوست ، هیچ‌کدام از کتاب‌هایش را به فرانسوی ننوشته است و سنش هم 11 سال بیشتر از حد نصاب عضویت در فرهنگستان فرانسه است. اما فرهنگستان او را به عنوان عضو مادام‌المعر انتخاب کرده و به انتخاب این نویسنده بزرگ و برنده جایزه نوبل مفتخر است، حتی اگر او فرانسوی ننوشته باشد.

ماریو بارگاس یوسا در 86 سالگی عضو فرهنگستان زبان و ادبیات فرانسه شد. یوسا پرویی است، فرانسوی زبان دوم اوست ، هیچ‌کدام از کتاب‌هایش را به فرانسوی ننوشته است و سنش هم 11 سال بیشتر از حد نصاب عضویت در فرهنگستان فرانسه است. اما فرهنگستان او را به عنوان عضو مادام‌المعر انتخاب کرده و به انتخاب این نویسنده بزرگ و برنده جایزه نوبل مفتخر است، حتی اگر او فرانسوی ننوشته باشد.

 

 

ماریو بارگاس یوسا، 86 ساله است. نویسنده پرویی، برنده جایزه نوبل، شاید بزرگترین نویسنده‌ی زنده‌ی آمریکای لاتین، سال‌هاست در اسپانیا اقامت دارد. روز 9 فوریه روز بزرگی در زندگی یوسا بود. روزی که او عضو فرهنگستان فرانسه (L’Académie française) شد.

 

آن هم در حالی که یوسا اولین عضو این فرهنگستان است که کتابی به فرانسوی ننوشته است.

 

#یوسا سال 1959 به فرانسه مهاجرت کرد. آن زمان تنها 23 سال داشت و در پاریس کار معلمی و خبرنگاری برای خبرگزاری فرانسه و رادیو تلویزیون این کشور کرد. یوسا هفت سال در پاریس ساکن بود و پیش از این گفته است ذهنیت خود را بیشتر فرانسوی می‌داند تا اسپانیایی. یوسا از آن زمان به روانی به فرانسوی صحبت می‌کند، اما هیچ کدام از کتاب‌هایش را به این زبان ننوشته است و این در فرهنگستان زبان و ادب فرانسه نظیر نداشته است. کسی عضو این فرهنگستان شده که متنی به این زبان ننوشته است. اما فرهنگستان به عضویت او مفتخر است.

این تنها مساله‌ای نیست که مایه تعجب در این خبر می‌شود. سن یوسا 86 سال است، در حالی که حد نصاب سنی عضویت در فرهنگستان 75 سال است و فرهنگستان از این جهت هم 11 سال برای یوسا استثنا قائل شده است. یوسا حالا عضو سه فرهنگستان متفاوت است. علاوه بر فرانسه، عضو آکادمی زبان پرو از سال ۱۹۷۷ و آکادمی سلطنتی اسپانیا از سال ۱۹۹۴ هم هست.

 

ماریو بارگاس یوسا
ماریو بارگاس یوسا

 

 

فرهنگستان فرانسه در سال ۱۶۳۵ میلادی و در زمان حکومت لویی سیزدهم پایه‌گذاری شد و یکی از قدیمی‌ترین نهادهای فرانسوی به‌شمار می‌رود. در پی انقلاب فرانسه در سال ۱۷۹۳ از فعالیتهای این مرکز جلوگیری به عمل آمد اما در سال ۱۸۰۳ دوباره توسط ناپلئون بناپارت فعالیت خود را از سر گرفت. هدف این نهاد ادبی  محافظت از زبان فرانسوی و ترویج آن در سطح جهانی است، زبانی که در دهه‌های اخیر همواره تحت تاثیر زبان انگلیسی قرار گرفته است. 

فرهنگستان فرانسه چهل عضو دارد. اعضا انتخابی هستند اما مادام‌العمر. با مرگ هر یک از اعضای فرهنگستان یکی از کرسی‌ها خالی می‌شود و می‌توان عضو جدیدی جایگزین کرد. یوسا جایگزین فیلسوف میشل سرس (۲۰۱۹-۱۹۳۰) می‌شود که صندلی ۱۸ متعلق به وی بود. این چهل عضو اکثراً چهره‌های ادبی یا تاریخ‌نگاران فرانسوی هستند.

فرانسوی، یا فرانسوی‌زبان. مثلا امین معلوف لبنانی‌تبار یا آسیه جبار الجزایری‌تبار هم عضو این فرهنگستان هستند. چهره‌های سیاسی هم گاه عضو می‌شوند. مثلا والری ژیسکاردستن رییس‌جمهور فرانسه از 1974 تا 1981 عضو فرهنگستان بود. تا زمان مرگش در سال 2020.

 

فرهنگستان فرانسه دو نقش بر عهده دارد:
یکی مراقبت از زبان فرانسوی و اصالت آن
دیگری ادب‌پروری و گسترش زبان فرانسه در جهان

 

یوسا با لباس سنتی رایج در فرهنگستان (که در عکس‌ها می‌بینید) و شمشیری بر کمر پای تریبون رفت و سخنرانی کرد:

«من سال 1959 اینجا رسیدم و کشف کردم که فرانسوی‌ها قبل از من ادبیات آمریکای لاتین را کشف کرده بودند.فرانسوی‌ها می‌خوانند: خورخه لوییس بورخس، اکتاویو پاز، گابریل گارسیا مارکز…

بنابراین به لطف فرانسه بود که من چهره دیگر آمریکای لاتین را کشف کردم. مشکلاتی که بین همه این کشورها مشترک است، میراث دهشتناک ارتش‌های کودتاچی، توسعه‌نیافتگی، چریک‌ها و رویاهای آزادیبخشانه…
و همه این‌ها را در فرانسه بود که کشف کردم. چه پارادوکسی!

اینکه من در فرانسه بود که خودم را به عنوان یک پرویی و نویسنده‌ای از آمریکای لاتین حس کردم. وقتی من پسربچه‌ای بودم، فرهنگ فرانسوی در تمام پرو و آمریکای لاتین حاکم بود. هنرمندان و روشنفکران آن را اصیل‌ترین فرهنگ می‌دانستند. این سفری به پاریسی بود که از نقطه نظری هنری، ادبیاتی و حسی پایتخت جهان محسوب می‌شد و هیچ شهر دیگری نمی‌توانست این تاج و تخت را به چالش بکشد.

با این ایده‌ها بود که من بزرگ شدم و خودم را با خواندن آثار نویسندگان فرانسوی شکل دادم که در میان آن‌ها ژان پل سارتر و آلبر کامو و سیمون دوبووار بودند که مرا از شر استالینیسم نجات دادند. استالینیسمی که بعدها بر احزاب کمونیست آمریکای لاتین حاکم شد.
با آموختن زبان فرانسه و خواندن آثار نویسندگان فرانسوی، من پنهانی آرزو داشتم یک نویسنده فرانسوی باشم.»

 

 

 

  این مقاله را ۸ نفر پسندیده اند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *