vinesh وینش
vinesh وینش

 

سایت معرفی و نقد کتاب وینش همکاران

میان لذت و حسرت

کتاب «حظ کردیم و افسوس خوردیم» سفری است به اروپا از نگاه دو جوان قاجاری، که همزمان تاریخ و ادبیات را در خود دارد. متن میان شگفتی از جهان نو و حسرت از عقب‌ماندگی ایران در نوسان است و با لحن روزنگاشت‌گونه و صمیمی، تصویری زنده و شخصی ارائه می‌دهد. برخلاف سفرنامه‌های رسمی، صدای جوانانه و آزاد نویسندگان، کتاب را بیش از یک گزارش سفر، آیینه‌ای از روح جامعه ایران در اواخر قاجار می‌سازد.

 

 

  این مقاله را ۲۵ نفر پسندیده اند

 


 میان لذت و حسرت

نگاهی به یادداشت‌های دو جوان قاجاری

 

 

سفرنامه در ادبیات فارسی همیشه فقط گزارش یک مسیر جغرافیایی نبوده. از «سفرنامه ناصر خسرو» در قرن پنجم تا یادداشت‌های پراکنده قاجاری، سفر همواره بهانه‌ای بوده برای شناخت جهان و بازشناسی خویشتن. در این میان، کتاب «حظ کردیم و افسوس خوردیم» جایگاهی خاص دارد. این اثر حاصل یادداشت‌های دو جوان قاجاری—میرزا حسن‌خان مستوفی‌الممالک و دوستعلی‌خان معیرالممالک—در جریان نخستین سفر مظفرالدین‌شاه به اروپا است.

 

در اکسپو (نمایشگاه) 1900 میلادی پاریس که شرکت‌کنندگان دستاوردهای صنعتی خود را به نمایش می‌گذاشتند، ایران هم غرفه‌ای برای نمایش داشت. هم‌زمان با این نمایشگاه، مظفرالدین شاه اولین سفر به فرنگ را برنامه‌ریزی کرد. در کنار کاروان شاه، افراد صاحب منصب زیادی هم‌ روانه سفر به پاریس شدند.

 

تصاویر سفر مظفرالدین شاه و همراهانش در اکسپو 1900 را اینجا ببینید. 

 

 

مظفرالدین شاه در خیابان‌های پاریس
مظفرالدین شاه در خیابان‌های پاریس

 

در سال 1393، پدرام خسرونژاد به طور اتفاقی به دفترچه جلد چرمی دست‌پیدا کرد که در دو طرفش، خاطرات سفر دو نفر ثبت شده بود. بعد از تحقیق و بررسی، روشن شد که دوستعلی خان معیرالممالک، نوه ناصرالدین شاه و میرزا حسن خان مستوفی‌الممالک نویسنده روزنوشت‌های سفر هستند.

 

 

تصویر دفترچه جلد چرمی

دفترچه جلد چرمی

 

پژوهشگران کتاب با کمک نشر اطراف، سفرنامه متفاوتی شامل روزنوشت‌ها، عکس‌ها و اسناد مکمل منتشر کردند. همان‌طور که عنوان کتاب نشان می‌دهد، متن میان دو احساس نوسان دارد: لذت دیدن جهانی تازه و افسوس از عقب‌ماندگی سرزمین خویش. این تضاد، کتاب را هم به متنی ادبی بدل کرده و هم به سندی تاریخی که ارزش بررسی دقیق دارد.

 

 

ارزش تاریخی سفرنامه

 

یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های «حظ کردیم و افسوس خوردیم» موقعیت ویژه آن در تاریخ است. بیشتر سفرنامه‌های شاهان قاجار مانند سفرنامه‌های ناصرالدین‌شاه به اروپا آمیخته با تشریفات و نگاه رسمی‌اند. شاه در آن‌ها بیش از همه به دیدارهای درباری، هدایای رسمی و شکوه سلطنتی می‌پردازد. اما یادداشت‌های این دو جوان از جنس دیگری است: روزنگاشت‌هایی صمیمی، شخصی و بی‌پرده. هر دو جوان به عمد سفری جدا از کاروان شاه و در زمانی متفاوت را آغاز کردند.

 

در جاهایی از متن، نویسندگان از معماری، تمیزی و بهداشت و امکانات فرنگ با صراحت می‌نویسند که به‌روشنی نشان می‌دهد که آن‌ها نه صرفاً ناظر خارجی، بلکه آینه‌ای از وضع ایران‌اند. هر توصیف از «فرنگ» به‌نوعی نقد ضمنی از وطن است. از این رو، کتاب به سندی اجتماعی بدل می‌شود که ذهنیت نسل جوان قاجار در نخستین مواجهه با غرب را ثبت کرده.

 

 

 سبک و زبان نوشتار

 

از نظر ادبی، زبان سفرنامه ساده، صمیمی و نزدیک به یادداشت روزانه است. برخلاف تکلف و تشریفات در سفرنامه‌های رسمی، این دو جوان با شگفتی و حتی طنز از وقایع می‌نویسند. در بخشی می‌خوانیم:

 

«از شدت شوق، تمام شب خواب به چشم ما نیامد؛ گویی کودکانی بودیم که فردا را عید دانسته‌اند.»

 

این لحن کودکانه و بی‌پرده، به متن نوعی طراوت ادبی می‌بخشد. ساختار کتاب هم چندلایه است: نامه‌ها، دفترچه‌ها، عکس‌ها و اسناد مطبوعاتی. همین تنوع، روایت را از یک خط مستقیم به مجموعه‌ای چندصدا بدل می‌کند. شاید این پراکندگی در نگاه نخست کاستی باشد، اما در واقع همان حس زنده‌ی سفر و تجربه‌ی بی‌واسطه را به خواننده منتقل می‌کند.

 

از میان نامه‌ها

از میان نامه‌ها

 

تم مرکزی کتاب، همان‌طور که در عنوان آمده، تضاد «حظ» و «افسوس» است. این تضاد دوگانه نه‌تنها تجربه فردی نویسندگان را شکل می‌دهد، بلکه همچون موتیفی ادبی به متن وحدت می‌بخشد.

 

 

مقایسه با دیگر سفرنامه‌های قاجار

 

برای درک بهتر ارزش این کتاب، مقایسه با دیگر متون قاجاری سودمند است. ناصرالدین‌شاه در سفرنامه‌های اروپایی خود بیشتر شیفته شکوه کاخ‌ها، تئاترها و دیدار با پادشاهان است. نگاه او از بالا و در چارچوب سیاست تعریف می‌شود. اعتمادالسلطنه، وزیر دانش و روزنامه‌نگار، نیز در نوشته‌های خود هرچند دقیق‌تر و مستندتر عمل می‌کند، اما همواره در حاشیه‌ی قدرت قرار دارد و زبانش رسمی و محتاط است.

 

در برابر این متون، «حظ کردیم و افسوس خوردیم» با صدایی جوانانه و رها سخن می‌گوید. نویسندگانش کمتر به تشریفات سلطنتی توجه دارند و بیشتر درگیر تجربه شخصی‌اند: قدم‌زدن در خیابان‌ها، دیدن نظم کارخانه‌ها، یا حضور در موزه‌ها و اپراها. همین فاصله با دربار و نگاه از بیرون، کتاب را از سفرنامه‌های رسمی متمایز می‌کند و به آن صداقت و تازگی می‌دهد.

 

در مسیر پاریس به ورسای-دوستعلی خان معیرالممالک با لباس روشن‌تر در میان همسفران
در مسیر پاریس به ورسای-دوستعلی خان معیرالممالک با لباس روشن‌تر در میان همسفران

 

نقاط قوت

 

صداقت و سادگی بیان این دو فرد از اتفاق‌های روزانه‌ و روابط باهمراهانشان در سفر برخلاف سفرنامه‌های درباری، جالب توجه است. زبان بی‌پرده و بی‌تشریفاتی دارد که می‌توان آن را نقطه قوتی برای درک جوانان قاجاری در آن رده از جامعه دانست.

 

کتاب تصاویر کمیابی از نخستین مواجهه نسل جوان قاجار با غرب به دست می‌دهد که دارای ارزش سندی تاریخی است. در اینجا لینک آلبوم تصویری کتب را می‌توانید ببینید.

 

نوشته میرزا حسن خان مستوفی‌الممالک و نیز مطلب دوستعلی خان معیرالممالک لحنی ادبی و شاعرانه دارد. متن واجد لحظاتی از زیبایی زبانی است که آن را فراتر از گزارش خشک قرار می‌دهد.

 

وجود عکس‌ها، نامه‌ها، مقاله‌ی پر از نکته دوستعلی خان که در مجله یغما منتشر شده، به همراه ترجمه گزارش منتشر شده در یکی از روزنامه‌های فرانسه دال بر تنوع اسناد و تصاویر است که نه تنها به روایت عمق می‌دهد بلکه برای پژوهشگران ارزشمند است.

 

همچنین مسیر سفرهایی را نشان می‌دهد که ممکن است برای سفردوستان جالب باشد حتی تنها سفر با مسیریابی از طریق گوگل مپ.

 

 

معرفی دوستعلی خان اعتصام السلطنه در مجله‌ی فرانسوی
معرفی دوستعلی خان اعتصام السلطنه در مجله‌ی فرانسوی

 

کاستی‌ها

 

ساختار کتاب پراکنده است چون متن در اصل یادداشت و نامه بوده و انسجام یک کتاب تألیفی را ندارد. دو پژوهشگر کتاب آن‌ها را پیاده‌سازی کرده و اطلاعات لازم و مفیدی به عنوان زیرنویس و پی‌نوشت به آن‌ها اضافه کرده‌اند.

 

برخی توصیف‌های کتاب سطحی بوده و نویسندگان تحلیل عمیقی ارائه نمی‌دهند و گاه فقط از زیبایی مناظر می‌گویند. در بعضی جاها مقایسه‌هایی کلیشه‌ای بین ایران و اروپا می‌کنند. گاهی ستایش فرنگ و سرزنش وطن بیش از حد ساده‌انگارانه جلوه می‌کند.

 

نگاه طبقاتی و درباری هرچند شخصی‌تر از شاه دارند اما همچنان متن از منظر نخبگان نوشته شده و تجربه مردم عادی و نیز زنان در آن غایب است.

 

از منظری می‌توان مخاطب خاص برای کتاب در نظر داشت چون متن به دلیل زبان تاریخی و ارجاعات فرهنگی ممکن است برای خواننده عمومی دشوار باشد و بیشتر مناسب پژوهشگران یا علاقه‌مندان جدی باشد.

 

 

سفرنامه یا آیینه اجتماع؟

 

پرسشی اساسی این است که آیا باید «حظ کردیم و افسوس خوردیم» را صرفاً سفرنامه‌ای در کنار دیگر متون قاجاری دانست؟ پاسخ منفی است. این کتاب بیش از آن‌که گزارش سفر باشد، آیینه‌ای است از جامعه ایران در اواخر قرن نوزدهم. نویسندگان از اروپا نوشتند، اما در حقیقت ایران را توصیف کردند؛ ایرانِ غایب، ایرانِ حسرت‌خورده.

 

از این منظر، کتاب در ردیف «روزنگاشت‌های اجتماعی» قرار می‌گیرد: متونی که سفر را بهانه می‌کنند تا تصویری از وضعیت وطن بسازند. همین ویژگی است که آن را از بسیاری سفرنامه‌های قاجاری متمایز می‌سازد.

 

 

جمع‌بندی

 

«حظ کردیم و افسوس خوردیم» متنی است که در دو سطح ارزش دارد: به‌عنوان سند تاریخی از نخستین مواجهه‌ی جوانان قاجار در 125 سال پیش با غرب و به‌عنوان متن ادبی که با زبانی صمیمی و صادقانه تجربه سفر را روایت می‌کند. مزایای آن شامل صداقت بیان، نگاه نقادانه و تنوع منابع بر کاستی‌هایش می‌چربد و کتاب را به اثری ماندگار بدل می‌کند.

 

برای خواننده امروزی، این کتاب تنها سفر به اروپا نیست؛ سفری است به ذهنیت نسلی که میان لذت دیدن جهان نو و افسوس از عقب‌ماندگی وطن گرفتار آمده بود. از همین رو، هنوز پس از یک قرن می‌توان گفت:خواندنش لذت و افسوس را توامان زنده می‌کند، درست همان‌گونه که نویسندگانش تجربه کرده بودند.

 

 

 

سفرنامه

 

نوشته‌های مرتبط

3 دیدگاه در “میان لذت و حسرت

  1. ماندانا بطحائی می گوید:

    سپاس از معرفی این کتاب که واقعا خاص و درخور توجه هست و عکسهای منحصر به فردش.🙏

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *