مارکز نویسندهای که زنده بود تا روایت کند
این مقاله را ۲۸ نفر پسندیده اند
گابریل گارسیا مارکز نویسنده برخی از مهمترین آثار ادبیات آمریکای لاتین و از مبدعین سبک رئالیسم جادویی، زندگی پرماجرایی هم داشت. در این یادداشت به زندگی او و حرفه ادبی و ماجراهای سیاسی زندگی او در پنج پرده پرداختهایم. یکی از پنج پرده بالا حس او وقتی است که نخستین داستانش در یک نشریه ادبی معتبر در کلمبیا منتشر میشود. زمانی که او دانشجویی جوان است که عصرها و شبهایش را در کافههایی که میعادگاه روشنفکران و نویسندگان کلمبیایی است میگذراند و با خواندن «مسخ» کافکا انگار مسخ میشود و تصمیم میگیرد داستانی بنویسد که همان اندازه خوب باشد. خود او این خاطره را سال 2003 به طور مفصل برای نیویورکر نوشت که ترجمه آن را میتوانید در زیر بخوانید: #مارکز هم دوران گمنامی را تجربه کرده و هم شهرت بسیار. مارکز همیشه مصاحبههای شیرینی داشت. و توصیههای متعدد برای نویسندگان جوان. آنها که دوست دارند روزی مارکز جدیدی برای شهر و کشور خود شوند. «صد سال تنهایی» و سبک رئالیسم جادویی بر نویسندگان دوران پس از خود تاثیر بسیار گذاشت. در ایران هم بسیاری تلاش کردند با استفاده از مولفههای فرهنگ بومی به سبک مارکز بنویسند. البته خیلی از این الهامات پوشیدهتر از این حرفها بودند. در این مقاله سراغ نویسندگان و کتابهایی میرویم که از «صد سال تنهایی» تاثیر گرفته بودند.

گابریل گارسیا مارکز، در پنج پرده

گابریل گارسیا مارکز: اولین داستانِ من

شش درس مارکز برای نویسندگان جوان

پنج کتاب که از «صد سال تنهایی» الهام گرفتهاند




