حلاجی گام به گام اندیشهی کیرکگور
برای یاری در حمایت از کتابفروشیهای محلی این گزینه را انتخاب کنید.
بزودیبرای تهیه سریع کتاب از کتابفروشیهای آنلاین این گزینه را انتخاب کنید.
ایران کتاب 30book فیدیبو طاقچه انتشارات آگاه بزودیکتابِ چگونه کیرکگور بخوانیم حلاجی ده قطعه از محوریترین مفاهیم کیرکگور است که به قول کریچلی «تا اندیشههای محوریشان را بازنماید و بدین وسیله درهای ورود به کل یک جهان فکری را به روی خواننده بگشاید». کاپوتو بعد از مقدمهای راهگشا و تقسیمبندی زندگی و کار کیرکگور به سه بحران اساسی، به بررسی ده قطعهی انتخابی از نوشتههای وی میپردازد. نویسنده در ابتدای هر بخش، پارهی از نوشتهی فیلسوف را میآورد و در ادامه دست به حلاجی آن میزند.
چگونه کیرکگور بخوانیم
نویسنده: جان دی. کاپوتو
مترجم: صالح نجفی
ناشر: نی
نوبت چاپ: ۷
سال چاپ: ۱۴۰۰
تعداد صفحات: ۱۵۸
شابک: ۹۷۸۹۶۴۱۸۵۵۱۸۷
کتابِ چگونه کیرکگور بخوانیم حلاجی ده قطعه از محوریترین مفاهیم کیرکگور است که به قول کریچلی «تا اندیشههای محوریشان را بازنماید و بدین وسیله درهای ورود به کل یک جهان فکری را به روی خواننده بگشاید». کاپوتو بعد از مقدمهای راهگشا و تقسیمبندی زندگی و کار کیرکگور به سه بحران اساسی، به بررسی ده قطعهی انتخابی از نوشتههای وی میپردازد. نویسنده در ابتدای هر بخش، پارهی از نوشتهی فیلسوف را میآورد و در ادامه دست به حلاجی آن میزند.
چگونه کیرکگور بخوانیم
نویسنده: جان دی. کاپوتو
مترجم: صالح نجفی
ناشر: نی
نوبت چاپ: ۷
سال چاپ: ۱۴۰۰
تعداد صفحات: ۱۵۸
شابک: ۹۷۸۹۶۴۱۸۵۵۱۸۷
برای یاری در حمایت از کتابفروشیهای محلی این گزینه را انتخاب کنید.
بزودیبرای تهیه سریع کتاب از کتابفروشیهای آنلاین این گزینه را انتخاب کنید.
ایران کتاب 30book فیدیبو طاقچه انتشارات آگاه بزودیحلاجی گام به گام اندیشهی کیرکگور
انتخابِ (دی. کاپوتو توسط سایمون کریچلی -سر ویراستار مجموعهی چگونه بخوانیم- برای نوشتن کتابی دربارهی مفاهیم بنیانی اندیشهی سورن کیرکگور – فیلسوف دانمارکی- انتخابی هوشمندانه به نظر میرسد. چی کسی قابلتر از نویسندهی کتابهای واپسین گام ایمان و اینک دین -که به فارسی نیز ترجمه شدهاند- برای نوشتن دربارهی پیشگام فلسفهی اگزیستانسیالیسم و فیلسوفی باریکبین چون کیرکگور میتواند باشد.
کاپوتو پرفسور فلسفهی دین و کارشناس ارتباط میان اندیشهی پستمدرن و دین در دنیای معاصر است. استاد دانشگاه سیراکیوزِ آمریکاست و کتاب و مقالات متعددی را پیرامون اندیشهی دینی در قرن حاضر تالیف کرده است. برای چنین کسی، کیرکگور از فلاسفهی اصلی به شمار میآید، فیلسوفی که سرناسازگاری با تمامیت «مسیحیتِ رسمی» دارد و منتقد صاحب نام هگل است.
کتابِ چگونه کیرکگور بخوانیم حلاجی ده قطعه از محوریترین مفاهیم کیرکگور است که به قول کریچلی «تا اندیشههای محوریشان را بازنماید و بدین وسیله درهای ورود به کل یک جهان فکری را به روی خواننده بگشاید». کاپوتو بعد از مقدمهای راهگشا و تقسیمبندی زندگی و کار کیرکگور به سه بحران اساسی، به بررسی ده قطعهی انتخابی از نوشتههای وی میپردازد.
نویسنده در ابتدای هر بخش، پارهی از نوشتهی فیلسوف را میآورد و در ادامه دست به حلاجی آن میزند. بخشهای کتابِ کاپوتو به نامهای زیر تقسمبندی شدهاند: حقیقتی که برای من حقیقت باشد، زیباییطلبی، سپهر اخلاقی، شهسوار ایمان، حقیقت فاعلیت است، نوشتن با نامهای مستعار، عصر حاضر، عشق، خود، و بیزاری از دنیا. پایان کتاب نیز به یادداشتها، گاهشماری زندگی کیرکگور و پیشنهاداتی برای مطالعهی بیشتر در این زمینه اختصاص یافته است.
از آن رو که کتابِ چگونه کیرکگور بخوانیم خود مدخلی ورودی برای آشنایی با تفکری مشخص است نمیتوان در این نوشته موبهمو فصلهای کتاب را تشریح کرد، زیرا این کاری ست که خود کتابِ کاپوتو درصدد انجام آن است. پس سعی میکنم بیشتر شیوهی برخورد نویسنده با جهانِ کیرکگوری را توضیح دهم.
کاپوتو در ابتدای هر بخش قطعهی از یکی از نوشتههای کیرکگور را انتخاب میکند و با توسل به آن، مفهوم -یا مفاهیم- اساسی اندیشهی کیرکگور را بیرون میکشد. حضور این پاره نوشته به خوانندهی کتاب کمک میکند که با شیوهی نوشتار و استدلال کیرکگور بیشتر آشنا شود و در ادامه از منظر تحلیل کاپوتو شیوهی حلاجی کردن متن را نیز بیاموزد- این موردی ست که شاید نویسنده هنگام نوشتن کتاب بدان توجه نداشته است اما از امتیازات مازاد خواندن کتاب وی به شمار میآید.
کیرکگور نوشتاری ثقیل و پیچیده دارد، در خوانش اول خواننده با تناقضاتی در متنِ نوشتههای وی برخورد میکند که تحلیل آن را دشوار و در بسیاری موارد احتمال کجفهمی متن را افزایش میدهد، اما در ادامه کاپوتو با تحلیل موشکافانه تناقضات متن را برطرف میکند و گامبهگام خواننده را در مسیر فکری فیلسوف قرار میدهد. هرچه به پایان کتاب نزدیکتر میشویم تحلیل قطعات کیرکگور برای خواننده -جدای از نوشتههای کاپوتو- راحتتر میشود، این خود میتواند گواه شیوهی صحیح نوشتار و تقسیمبندی فصول توسط نویسنده باشد.
بدون شک کیرکگور نویسندهی دشوارنویسی است، از سویی مسیحی سفت و سختی است و از سوی دیگر منتقد مسیحیت، در جایی فیلسوفی باریک بین و در جایی دیگر منتقد بیچون و چرای فلسفه-بخصوص هگلیهای جوان.
«فلسفهی او قسمی فلسفهستیزیِ انقلابی است که سرِ فلسفه را به خلاف جهت سابقش میگرداند، به طرف فروترینها و کمترینها و واپسینها در میان ما -به طرف ساحت درونذاتی، شخصی، هستیمند، یکتا، و به قول کلیماکوس [یکی از نامهای مستعار کیرکگور] «پارههای» خُردی که «نظام فلسفیِ» مُعظمِ هگل از قلم میاندازد.»
گواه دشواری نوشتار کیرکگور را شاید بتوان در کتابهای وی بیشتر درک کرد، کتابهایی چون ترس و لرز، تکرار، یا این/یا آن– که به فارسی نیز ترجمه شدهاند. از این رو کتابِ چگونه کیرکگور بخوانیم میتواند راهگشا و مدخلی موجه برای خواندن کتابهای کیرکگور باشد. تحلیلهای ظریف کاپوتو و گره زدن اندیشهی کیرکگور با زندگی شخصی وی، دشواری متن را تاحد قابل توجهی برطرف میکند.
یکی از شاخصههای کتاب، اشارات نویسنده به متن نوشتههای اگزیستانسیالیستهایی است که «بدون ذکر منبع» به اندیشهی کیرکگور اشاره کردهاند. از این دسته میتوان به هایدگر، فیلسوف صاحب نام آلمانی در کتاب وجود و زمان -هستی و زمان- اشاره کرد. کاپوتو در فصلی با نام «خود» بعد از تحلیل مفهوم «خود و ناامیدی» از منظر کیرکگور، مینویسد: «درست وقتی شاد هستیم باز در سویدای دل خویش احساس میکنیم یک جای کار میلنگد. چی شده؟ ناامیدی پاسخ میدهد «هیچی».
راستش درست همین است که پوچی شادیهای سپنجی و گذران زمینی را به رخ میکشد- نقل قولی دیگر در وجود و زمان بدون ذکر منبع». یا درجایی دیگر اشاره میکند که تعدادی از فلاسفهی اگزیستانسیالیست بدون نام بردن از کیرکگور از اندیشههای وی سود جستهاند. این تذکر کاپوتو بار دیگر یادآور میشود که فیلسوفی چون کیرکگور تا چه میزان برای فهم فلسفههای اگزیستانسیالیسم ضروری بهنظر میرسد.
وی حتی در بخش «عصر حاضر» کیرکگور را پیشگام انتقادی از عصر مدرن برمیشمارد و وی را از نخستین متفکرانی میداند که دست به نقادی دربارهی «یکدستسازی رسانههای گروهی» میزند، موردی که پیشگام اندیشههای نیچه و هایدگر بود: «کیرکگور از آن بیم داشت که تاثیر رسانههای گروهی و نهادهای تساویطلب مدرن که با هدف رهایی تودهها پاگرفتند به «یکدستسازی» بینجامد».
کیرکگور ولانگاری و انگزنی روزنامهنگاری غیرمتعهد را در جدالهای قلمی با هفتهنامهی پر طرفدار کورسائیر در سال ۱۸۴۶ تجربه کرد و به گفتهی کاپوتو «او با چشمان خود میدید که مطبوعات و صنعت نشر به جای اشاعهی روزنامهنگاریِ تفکربرانگیز و ادبیات جدی، به اشتهای انبوه خلق در ولانگاری، انگزنی، آبروریزی، روابط جنسی و خشونت دامن میزدند». از این رو بستر فکری کیرکگور اگر چه آکنده از مفاهیم نظری فلسفهی دین است اما به هیچ رو بیربط به عصر حاضر نیستند و در لابهلای اندیشههای وی مدخلی برای چرا و چگونه زیستن را در عصر تکنولوژی مدرن میتوان جستجو کرد.
ترجمهی کتابِ کاپوتو توسط صالح نجفی نیز، ترجمهی روان و قابل فهمی است. از آن رو که مترجم تجربهی ترجمههای از کیرکگور- چون کتابهایِ تکرار؛ جستاری در روانشناسی تجربی و یا این/یا آن– را در کارنامهی کاری خود دارد، تا حد قابل توجهی از پس ترجمهی متعهد کتاب برآمده.
لحن قطعات کیرکگور با لحن تحلیلهای کاپوتو متفاوت است و میتوان شیوهی نوشتار این دو را از هم تفکیک کرد. در ابتدای کتاب مترجم توضیح مختصری در مورد ترجمهی برخی اصطلاحات نوشته که اگرچه در متن کتاب بهخوبی جا افتادهاند اما میتواند موضوع بحث متخصصین این حوزه باشد.
یک دیدگاه در “حلاجی گام به گام اندیشهی کیرکگور”
هم نقد خوبی بود و هم کتاب جالبی نشون میدە. لطف اون کتابهای کە نویسندە از کیرکگور گفتە رو هم نقد کنید،
باتشکر