vinesh وینش
vinesh وینش

 

سایت معرفی و نقد کتاب وینش همکاران

آوای جک لندن در پادآرمانشهر

کتاب طاعون ارغوانی (ترجمه‌ی دکتر محمد مجلسی از کتاب  Histoires des siecles futurs)، شامل پنج داستان کوتاه است که بر خلاف کارهای بیشتر شناخته‌شده‌ی جک لندن، حیوانات در آن نقش اصلی را ندارند. داستان‌هایی که در آینده می‌گذرند، با نگاهی تلخ و نامطمئن به آنچه که از علم و تکنولوژی نویافته انتظار می‌رود. این داستان‌ها در سال‌های ۱۹۰۶ تا ۱۹۱۲ نوشته شده‌اند، دهه‌ی پایانی زندگی کوتاه جک لندن.

 

طاعون ارغوانی

نویسنده: جک لندن

مترجم: محمد مجلسی

ناشر: دنیای نو

نوبت چاپ: ۲

سال چاپ: ۱۳۹۹

تعداد صفحات: ۱۶۰

شابک: ۹۷۸۹۶۴۱۷۲۰۴۲۳

 

  این مقاله را ۵ نفر پسندیده اند

 

تهیه این کتاب


تاکنون 1 نفر به این کتاب امتیاز داده‌اند

آوای جک لندن در پادآرمانشهر

 

 

جک لندن (۱۸۷۶-۱۹۱۶)، نویسنده‌ای است که بیشتر با نوشته‌هایش در شرح زندگی و مرارت‌های گرگ‌سانان شناخته می‌شود؛ داستان‌هایی واقع‌گرایانه‌ که حاوی صحنه‌هایی از رویارویی‌ نویسنده با زندگی سخت جستجوگران طلا در سرمای سخت کلوندایک است و یا برگرفته از تجربه‌ی سفرهای دریایی و کار او در کشتی. سوسیالیستی پرتلاش که در کنار کار برای امرار معاش، سعی می‌کند به تحصیلاتش هم بپردازد.

 

او با مطالعاتش در اندیشه‌های داروین، مارکس و نیچه، دیدگاهی متفاوت از اندیشه‌های کلاسیک سرمایه‌داری به انسان (و حیوان) پیدا می‌کند؛ انتقاد او به نگاه امیدوار بشر به رشد سرمایه‌داری و پیشرفت فناوری، بی‌توجهی صاحبان صنعت به کارگران و دانشمندان صنعت‌ساز، انحطاط اخلاقیات (حتی در جوامع سگی)، استفاده از نظریه داروین برای منطقی جلوه دادن حذف طبقه ضعیف، موضوعی است که ردپایی از اندیشه‌های سوسیالیستی در آثارش به‌جا می‌گذارد و نگاه نسبتاً خوش‌بین و فرانگر او را به تغییرات اقتصادی و پیشرو جامعه در اواخر قرن نوزدهم، بعدتر به نقد بدبینانه نسبت به رویه‌های قرن بیستم تبدیل می‌کند.

 

وقتی روزنامه‌نگاری علت بدبینی‌اش را می‌پرسد، می‌گوید:

 

«در روزگار ما با آن که علوم و فنون پیشرفت‌های حیرت‌انگیز کرده، وضع مردم از همیشه بدتر است. طبقه ممتاز روزبه‌روز بر اوضاع مسلط‌تر می‌شود و اگر چنین پیش برود، قید بندگی محرومان در آینده محکم‌تر از امروز خواهد شد. منطق تاریخ و قانون طبیعت، حس بدبینی مرا تأیید می‌کنند.»

 

داستان «طاعون ارغوانی» مانند بیشتر آثار جک لندن که به صورت پاورقی در مجلات چاپ می‌شدند، در سال ۱۹۱۲ در مجله‌ی London Magazine انتشار یافت و پس از آن به عنوان یکی از اولین آثار دیستوپیایی آمریکایی، مورد توجه منتقدان قرار گرفت؛ دیدگاه آخرالزمانی اثر و نظر بدبینانه و تلخ به آینده‌ی پیش رویِ بشریت، در کنار نگرش فلسفی به انحطاط تمدن، توجه جامعه‌ی ادبی را جلب کرد.

 

کتاب طاعون ارغوانی (ترجمه‌ی دکتر محمد مجلسی از کتاب  Histoires des siecles futurs)، شامل پنج داستان کوتاه است که بر خلاف کارهای بیشتر شناخته‌شده‌ی جک لندن، حیوانات در آن نقش اصلی را ندارند. داستان‌هایی که در آینده می‌گذرند، با نگاهی تلخ و نامطمئن به آنچه که از علم و تکنولوژی نویافته انتظار می‌رود. این داستان‌ها در سال‌های ۱۹۰۶ تا ۱۹۱۲ نوشته شده‌اند، دهه‌ی پایانی زندگی کوتاه جک لندن.

 

در داستان «دشمن همه‌ی دنیا»، رسانه و پلیس به عنوان نیروی حامی زورمندان و آدم‌های معروف، نقش بازوهایی را به عهده دارند که به ظلم و بی‌عدالتی در حق یک دانشمند کمک می‌کنند. و دانش تبدیل می‌شود به وسیله‌ای برای انتقام گرفتن، نه تنها از کسانی که در تحقیر و مجرم انگاشتن دانشمند نقشی داشته‌اند، بلکه از بشریت!

 

این داستان که در سال ۱۹۰۸ در مجله‌ی زنانه Red book چاپ شد، بعدها در مجموعه آثار دیگری هم انتشار یافت و منجر به باز شدن گفتگوهایی شد در زمینه‌ی تأثیر خانواده و جامعه‌ی بی‌رحم بر روان و شخصیت انسان مدرن.

 

در «هجوم بی‌مانند»، کشور چین به سبب نیروی کار فراوان و منابع طبیعی ذغال و آهن، رشد اقتصادی زیادی داشته و بخش بزرگی از جهان (نپال، شمال هندوستان، بخارا، افغانستان، ایران، تمام آسیای میانه،…) با مهاجرت و وارد کردن سلاح به تسخیر چینی‌ها درآمده؛ وضعیت موجود به جنگ چین با همه‌ی دنیا در سال ۱۹۷۶ می‌انجامد و در ادامه هم به اتحاد تمام دنیا برای مواجهه با چین.

 

داستان سال ۱۹۱۰ در ماهنامه‌ی Mc Clure چاپ شد.این داستان چه ته‌مایه‌ی نژادپرستی داشته باشد، چه تجلیلی از به کاربردن سلاح‌های فوق مدرن و یا نقدی بر ترس امپریالیسم غربی از نژاد زرد شمرده شود، نوعی پیش‌بینی آینده‌نگرانه است از دریچه نگاه آمریکایی به شرق دور؛ که البته تأثیر آن بر ترجمه و بازخورد جامعه‌ی ادبی چین به آثار جک لندن قابل پیش‌بینی است.

 

«جالوت» داستان مصلح اجتماعی و ناجی افسانه‌ای جهان است که اولین بار در دسامبر۱۹۰۸ در مجله‌ی Red چاپ شده. شرح نامه‌ای که به غول‌های صنعتی و دانشمندان نوشته می‌شود، با خواست برقراری عدالت اجتماعی و عقل در جامعه:

 

«از دوران اجداد وحشی ما تا امروز چندین هزار نسل آمده و رفته‌اند و حکومت در تمام این هزاره‌ها به صورت غول بی‌شاخ‌ودم باقی مانده است. هنوز توده‌های مظلوم مانند اجداد خود گیج و بی‌حس‌و‌حرکتند. و با آن که انسان پیشرفت‌های زیادی کرده، شادی او از سابق کمتر است و گرفتاری و ظلم و فساد در جامعه‌های بشری حکومت می‌کند.

 

این حقایق تلخ مرا وادار می‌کند که شخصاً در امور جهان دخالت کنم. و سکان این کشتی نابسامان را به یاری هوش و بصیرت و تجربهٔ خود به دست گیرم. … دنیا به رهبری من دگرگون خواهد شد. نسل‌های سعادتمندتری پرورش خواهند یافت. و حکومت‌های نمونه، عقل و نیک‌بختی و بلندنظری را به جامعه باز خواهند آورد. و درهای نیک اندیشیدن و نیک زیستن را به روی مردم خواهند گشود.»

 

 

 کسی که برای جلوگیری از جنگ، کشتارهای کوچک و بزرگ برپا می‌‌کند؛ و برای برقراری عدالت اجتماعی و صلح و شادی، بومی‌های جزایر دورافتاده، سیاهان آفریقا و کارگران چینی و ژاپنی را به اسارت می‌گیرد.

 

حکایت کسی که نامه‌هایش را به نام جالوت امضا می‌کند: «این ابرمرد دنیای دانش، و این مهربان‌ترین مرد سفاک جهان» که از گربه هم می‌ترسد، حکایت تفکر سوسیالیستی تندرو است که در نهایت به نیک‌زیستن می‌انجامد، تا نیکی برای که باشد و چطور تفسیر شود.

 

«حکایت عبرت آور»، داستانی است از نقالی افسانه‌ای که در سال ۲۷۳۴ به سبب نقل این داستان زندانی شده. و این داستان قرن‌ها بعد که قانون ممنوعیت یادگیری خواندن و نوشتن کارگران از بین رفته، به انتشار می‌رسد. اینکه برتری علم و دانش و حتی انحصاری کردن سواد خواندن و نوشتن، توسط طبقه ممتاز در سال‌های این چنین دور رخ می‌دهد، به نظر قرن‌ها مجال تفکر به این موضوع را به خوانندگان می‌دهد.

 

داستان سال ۱۹۰۶ در مجموعه‌‌ی Moon-faced and other stories منتشر شد؛ مجموعه داستانی با حال و هوای طنز در نقد اخلاق.

 

داستان «طاعون ارغوانی»، روایت از از بین رفتن تمدن با بیماری غریبی است که در سال ۲۰۱۳ همه‌گیر شده ولی خواننده روایت را در کتابی که در سال ۴۴۲۷ چاپ شده از زبان بازمانده‌ای از تمدن می‌شنود که در سال ۲۰۷۳ برای نوه‌هایش بازگو می‌کند.  تعلیقی در لایه‌های قرن‌ها و هزاره‌های پیش رو برای نویسنده‌ای که به نابودی بشر اعتقاد ندارد، در حالیکه نگران اضمحلال اخلاقی و اجتماعی جامعه‌ی انسانی‌ست.

 

پدربزرگ بازمانده ازعصر تمدن به نوه‌هایش می‌گوید:

 

«دوباره همان داستان‌های سابق تکرار میشه. … روح آدمیزاد گذشته در انسان آینده حلول کرده، … زیبایی تمدن در دریایی از خون رشد می‌کند.»

 

نگاه آینده‌نگر جک لندن در این داستان‌ها به پیش‌بینی‌ جنگ جهانی، جنگ‌های میکروبی، به کارگیری ماشین‌آلات جنگی با قدرت کشتار از راه دور، کشف مواد و عناصر جدید، گرفتن انرژی از خورشید، هم‌رأیی دنیا در برابر خطر جنگ و انحصار دانش و فناوری توسط قشر برتر و قدرتمند، می‌انجامد؛ همانطور که پیش‌بینی نحوه‌ی به وجود آمدن فاشیسم را در کتاب پاشنه‌ی آهنین می‌توان جست.  

 

داستان‌های علمی‌تخیلی جک لندن، در این برهه از زمانه‌ی پیشرفت‌های اقتصادی و پزشکی و فناوری، رنگی از نگاه اچ. جی. ولز در به وجود آوردن پادآرمانشهر را به خود می‌گیرد. گرچه نویسنده همچنان به عقل انسان در سال‌های دور آینده امیدوار است.

 

 

 

جک لندن

 

نوشته‌های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *