یک تاریخچه خیلی مختصر از کتاب های کمیک
به لطف پیشرفتهای تکنولوژیک، دستیابی به تاریخچهی داستانسرایی مصور و کتابهای کمیک سادهتر از قبل شده است. حالا دیگر درصد قابل توجهی از این منابع تاریخی، آنلاین و از آن هم بهتر، رایگان هستند. مثلاً میتوانید به آرشیو آنلاین شرکتهایی مثل دیسی و مارول مراجعه و در موزههای آنها به گشتوگذار بپردازید.
یا اینکه با ما در ادامهی این مقاله همراه شوید تا مروری داشته باشیم بر مهمترین اتفاقاتی که بر صنعت تولید و انتشار کتاب های کمیک گذشته است! اما پیش از بررسی سیر تکامل این سبک خاص هنری، بهتر است برخی از اصطلاحات این حوزه را مرور کنیم. این کار را با پرسیدن یک سوال رایج آغاز خواهیم کرد. رمانهای گرافیکی دقیقاً چه نوع رمانهایی هستند و چه تفاوتی با کتاب های کمیک دارند؟
با توجه به اطلاعاتی که در موزهی نورمن راکول (نقاش و تصویرگر معاصر آمریکایی) ثبت شده است، رمانهای گرافیکی در زمرهی داستان قرار نمیگیرند. البته همهی رمانهای گرافیکی، تخیلی نیستند. بسیاری از آنها میتوانند خاطرات مصور نویسنده باشند. اما ماجرای کتاب های کمیک فرق دارد. آنها عموماً روایتگر داستانهایی سریالی هستند. اغلب در یک جهان موازی و بر یک خط داستانی از پیش تعیین شده روایت میشوند.
البته حواستان باشد که کتابهای کمیک را با کمیک استریپها یا کارتونها اشتباه نگیرید. این دوتای آخر در روزنامهها یا مجلات به چاپ میرسند. همیشه هم قرار نیست طیف گستردهای از شخصیتها را به شما معرفی کنند.
عصر پلاتینیوم کتاب های کمیک – 1897 تا 1938
عدهای معتقدند که رونق عنصر پلاتینیومِ کتاب های کمیک را مدیون اهداف سیاسی و تبلیغات سیاستمداران هستیم. با این حال، اولین کتاب کمیک منتشر شده در جهان، ذاتاً سیاسی نبود. این کتاب، مجموعهای ساده از آثاری بود که قبلاً در قالب کمیک استریپ منتشر شده بودند.
این مجموعه بعدها، به دلیل طنز دوستداشتنی و داستانهای کوتاهش، تحت عنوان بچهی زرد در آپارتمان مک فادن (The Yellow Kid in McFadden’s Flat) به بازار عرضه شد. کتاب در سال 1897 در بریتانیا منتشر شد و لقب نخستین کتاب کمیک موجود در بازار را ازآن خود کرد. چنین اصطلاحی (کتاب کمیک) تا پیش از آن اصلاً مورد استفاده قرار نگرفته بود.
انتشار بچهی زرد در آپارتمان مک فاردن، راه را برای پیدایش قالب استاندارد کتابهای کمیک باز کرد. منظورمان از قالب استاندارد، همین جلدهای براق و تصاویر رنگارنگ است. همانها که امروزه به عنوان مشخصهی کتاب های کمیک شناخته میشوند. این دوره تا سال 1938 به طول انجامید. یعنی تا زمانی که سوپرقهرمانهای جهان مدرن متولد شدند.
عصر طلایی کتاب های کمیک – 1938 تا 1956
فاصلهی سالهای 1938 تا 1956 میلادی را عصر طلایی کتابهای کمیک مینامند. عصر طلایی، کاملاً تحتتاثیر تبلیغات سیاسی و جنگ جهانی دوم بود. در این روزگار، کاپیتان آمریکا به شکل مدرنی ظاهر شد. سوپرمن و زن شگفتانگیز هم در همین دوران بود که حضور خود را در بازار تثبیت کردند.
در طول جنگ جهانی دوم، فروش کتاب های کمیک سر به فلک کشید. در آن دوران، کتابهای کمیک به یکی از سرگرمیهای ثابت پسران جوان تبدیل شده بودند. دولت هم که متوجه ارزش و نفوذ بازار کتابهای کمیک شده بود، از آن به عنوان یک رسانه استفاده کرد. به کمک کتابهای کمیک، میشد زمینه را برای ترغیب جوانان به حضور در ارتش فراهم کرد.
درست به همین دلیل، تولید انبوه سرگرمی و داستانسراییهای بیپایان در مورد پیروزیهای شکوهمند ایالات متحده بر نازیها در دستور کار قرار گرفت. برای دولت آمریکا، انتشار آرمانهای میهنپرستانه، ضد ژاپنی و ضد نازی اهمیت زیادی داشت. اما حواسشان را هم جمع میکردند که نتیجهی کار، زیاد هم شبیه به تبلیغات واقعی نشود.
تاثیر جنگ جهانی دوم بر صنعت کتاب های کمیک
در سال 1933، کتاب های کمیک در میان مردان نیروهای مسلح ارتش آمریکا به محبوبیتی بیسابقه رسید. حدود 44 درصد از نظامیان این کشور، خود را به عنوان حامیان مشتاق کمیک معرفی میکردند. ابر قهرمانانی که راه کاپیتان آمریکا را دنبال میکردند بر پوسترهایی نقش میبستند که روایتگر نبرد آمریکاییها در جنگ جهانی دوم بود. حالا دیگر داستانهای کمیک، آشکارا به ابزاری تبلیغاتی بدل شده بودند.
در واقع، دفتر اطلاعات جنگ (OWI)، نهادی را به نام هیئت نویسندگان جنگی ایجاد کرد و به تبلیغ در این حوزه پرداخت. هر چند که نام این نهاد در فهرست حقوق و دستمزدهای دولتی دیده نمیشد!
این استراتژی در طول دوران جنگ به خوبی جواب داد. چرا که هدف اصلی این نهادها، انتشار آرمانهای ضد نژادپرستی و همکاری بینالمللی بود. اما در نهایت، سوپر قهرمانهای صنعت کمیک وارد ژانرهای دیگری مثل عاشقانه، وسترن و حتی ترسناک شدند و سایهی جنگ، رفته رفته از این صنعت رخت بر بست!
صنعت کتابهای کمیک در دوران پس از جنگ – 1956 تا 1970
مهمترین ویژگی صنعت کتابهای کمیک در دوران پس از جنگ، تسلیم سانسورهای شدید شدن بود. در آن روزگار، روانپزشکی به نام فردریک ورتام کتابی را تحت عنوان اغوای بیگناهان منتشر کرد. او در آن کتاب ادعا کرده بود که کمیکها ذهن جوانان آمریکایی را فاسد خواهند کرد. ورتام به طور ویژه به شخصیتهایی مثل بتمن، رابین و زن شگفتانگیز اشاره داشت. کتابش جنون عمومی را برانگیخت و در نهایت، او برای شهادت به یکی از کمیتههای فرعی سنا احضار شد. موضوع شهادت هم بزهکاری نوجوانان بود!
این جنون سانسور و وحشت والدین به جاهای خوبی ختم نشد. شرکتهای تولیدکنندهی کتاب های کمیک، قرارداد برخی از محبوبترین عناوین خود در ژانرهای غیر ابرقهرمانی را لغو کردند. حتی برخی از خطوط داستانی ابرقهرمانهای محبوب هم به شدت سانسور میشدند. دیگر داستانها پیچیدگی کمتری داشتند و پیامهای سیاسی هم کمتر به چشم میخوردند. حالا دیگر ابرقهرمانهایی با ظاهر حیوانات هم به جمع شخصیتهای دیسی و مارول اضافه شده بودند.
در میانهی دههی 1960 میلادی، یک تغییر عظیم به وقوع پیوست. استن لی رییس تیم خلاقیت کمپانی مارول شد و متدی را پایهریزی کرد که امروزه با نام متد مارول میشناسیم. این متد، امکان همکاری بیشتر در بین هنرمندان و نویسندگان را فراهم آورد.
به لطف متد مارول، شاهد ظهور قهرمانان پیچیده و چندوجهیای مثل مرد عنکبوتی، چهار شگفتانگیز و هالک بودیم. این شخصیتهای انسانی برای مخاطبان کتاب های کمیک، آشناتر و برای تولیدکنندگان این صنعت، پرسودتر بودند. علاوه بر این، در دههی 1960 میلادی، کمیکهای زیرزمینی هم به میدان آمدند. این کتابها موضوعاتی نوآورانهتر و بعضاً مخاطرهآمیزتر داشتند. برخی از کارشناسان، آنها را به عنوان عنصر تخریبکنندهی آرمانهای خوب آمریکایی معرفی میکنند.
باز-زندهسازی قهرمانان فراموش شده – 1970 تا 1985
اواخر دههی 1960 میلادی را میتوان دوران بازتعریف ابرقهرمانان دانست. در این دوران، هم آثار هنری و هم خطوط داستانی پیچیدهتر و حتی گیجکنندهتر شدند. در این دهه، کمیکهای مارول در بسیاری از جهات توسعه یافتند. مثلاً به طور مرتب شخصیتهای فرعی جدیدی به داستانهای قبلی اضافه میشدند! اما مهمترین ویژگی این دوره، بازگشت مفاهیم سیاسی و رشد مفاهیم بعضاً خشونتآمیز بود.
به عنوان مثال، در عصر باززندهسازی قهرمانان، کمیکهای ترسناک فضای بیشتری برای بروز و ظهور یافتند. از سوی دیگر، شخصیتهای رنگین پوست در مرکز داستانهای کتاب های کمیک قرار گرفتند. در این دوره بود که جامعهی آمریکا به جای انکار ظلم و تبعیضی که به آمریکاییهای آفریقایی تبار وارد میشد، دست به محکوم کردن آن زد.
خیلی از ابرقهرمانان این دوره، رنگین پوست بودند. از میان این ابرقهرمانان میتوان به پلنگ سیاه و استورم یا همان طوفان اشاره کرد! کمیکهای عصر باززندهسازی به کاوش در سیاستهای اجتماعی زمان خود میپرداختند. یعنی همان موضوعاتی که چندان هم جزو جریان اصلی به حساب نمیآمدند. در نهایت این دوره، به دوران سیاه (Dark Age) ختم شد. یعنی به دورانی که ابرقهرمانها هم مثل سایر انسانها درگیر مشکلاتی مثل اعتیاد به الکل و مواد مخدر میشدند.
عصر تاریکی کتابهای کمیک – 1985 تا 1996
در عصر تاریکیِ کتاب های کمیک، همه چیز تیرهتر از قبل شده بود؛ هم موضوعات و هم رنگها! شاید بتوان این دوره را بازتاب ناامیدی جامعهی آمریکا از ابرقهرمانان آمریکایی دانست. جالب است بدانید که بسیاری از روایتهای بزرگسالانهی عصر تاریکی، امروز هم محبوب هستند؛ مثلاً؟ بازگشت بتمن، شوالیهی تاریکی! البته، ناگفته نماند که در آن دوران و تحت آن شرایط، فروش کتابهای کمیک به شدت کاهش یافت.
اما در عصر تاریکی، شکل دیگری از سرگرمی نیز ظهور کرد. همان رمانهای گرافیکی که در ابتدای این مقاله به آنها اشاره کردیم. یکی از محبوبترین رمانهای گرافیکی این دوره، خودزندگینامهی اسپیگلمن (یکی از بزرگترین هنرمندان جهان کمیک) بود. داستان یک خانوادهی یهودی که تلاش میکردند تا از لهستان اشغال شده توسط نازیها جان سالم به در ببرند.
عصر مانگا
در دههی 1980، نسل جدیدی ازکتاب های کمیک، جهان ادبیات را فتح کرد؛ کمیک های ژاپنی که امروزه با نام مانگا شناخته میشوند. مانگاها در این دهه ظهور و به عنوان قدرتمندترین رقیب کمیکهای آمریکایی قد علم کردند. مهمترین مشخصهی مانگاها، سیاه و سفید بودن و جسارت بیشتر در روایت است. اما مانگایی که همه فکر میکردند صنعتی مختص به کودکان است، در انحصار آنها باقی نماند.
کمیکهای ژاپنی به سرعت توسعه یافتند و تمام جنبههای زندگی انسانی را در بر گرفتند؛ از موضوعات خاصی مثل آشپزی گرفته تا حتی دستورالعملهای فنی، ژانر وحشت و حتی کمدی! همه و همه را میتوانید در مانگاها پیدا کنید.
پیش از این در وینش، پروندهی مفصلی را به معرفی مانگاها اختصاص دادهایم. این پرونده را میتوانید از اینجا مرور کنید!
دوران معاصر کتابهای کمیک – 1996 تا 2021
امروزه کتاب های کمیک یکی از محبوبترین رسانههای دنیا به شمار میآیند. فناوری، به هنرمندان و خوانندگان حوزهی کمیک، یک پلتفرم دموکراتیک را هدیه داده است. با این وجود، هنوزم هم دیسی و مارول غولهای صنعت تولید و نشر کتابهای کمیک هستند.
در یک دههی گذشته، هیچ سالی بدون اکران یک فیلم ابرقهرمانی به پایان نرسیده است. تصور اینکه سالهای آینده هم بدون حضور ابرقهرمانها بر پردهی سینما بگذرد، سخت است! نکتهی مهم دوران حاضر این است که حالا دیگر تنوع ابرقهرمانها بیشتر از گذشته است. بنابراین اگر از ابرقهرمانان دوران کلاسیک خوشتان نمیآید، مطمئناً حالا دیگر میتوانید یک ابرقهرمان محبوب برای خودتان پیدا کنید.