سایت معرفی و نقد کتاب وینش
سایت معرفی و نقد کتاب وینش

یک استراتژی که سرمایه‌گذاران سهام را میلیاردر می‌کند!

یک استراتژی که سرمایه‌گذاران سهام را میلیاردر می‌کند!

 

تنها هدف سرمایه‌گذاری در بازارهای سهام دنیا، شاید بتوان گفت به دست آوردن بازدهی بیشتر در زمان کمتر است. کتاب «رشدهای 100 برابری» نوشته کریستوفر مایر تلاشی است برای راهنمایی افراد جهت دستیابی به این هدف. مایر، نویسنده و سرمایه‌گذار آمریکایی، با بررسی 365 سهم بین سال‌های 1961 و 2014 دریافت که چه سهم‌هایی با چه ویژگی‌هایی در بازار سهام آمریکا توان رشدی غیرمعمول دارند—رشدی 100 برابری یا بیشتر. او ابتدا ثابت می‌کند که چنین رشدهای شگفت‌انگیزی ممکن است. سپس، با مطالعه روی سهامی که قبلا به چنین رشدهایی رسیده‌اند شاخصه‌هایی را معرفی می‌کند که گرچه به گفته خودش لزوماً «فرمول‌بردار» نیستند اما در تشخیص زودهنگام یک سهم خوب به سرمایه‌گذاران کمک شایانی خواهند کرد. این کتاب به فارسی ترجمه نشده است.

تنها هدف سرمایه‌گذاری در بازارهای سهام دنیا، شاید بتوان گفت به دست آوردن بازدهی بیشتر در زمان کمتر است. کتاب «رشدهای 100 برابری» نوشته کریستوفر مایر تلاشی است برای راهنمایی افراد جهت دستیابی به این هدف. مایر، نویسنده و سرمایه‌گذار آمریکایی، با بررسی 365 سهم بین سال‌های 1961 و 2014 دریافت که چه سهم‌هایی با چه ویژگی‌هایی در بازار سهام آمریکا توان رشدی غیرمعمول دارند—رشدی 100 برابری یا بیشتر. او ابتدا ثابت می‌کند که چنین رشدهای شگفت‌انگیزی ممکن است. سپس، با مطالعه روی سهامی که قبلا به چنین رشدهایی رسیده‌اند شاخصه‌هایی را معرفی می‌کند که گرچه به گفته خودش لزوماً «فرمول‌بردار» نیستند اما در تشخیص زودهنگام یک سهم خوب به سرمایه‌گذاران کمک شایانی خواهند کرد. این کتاب به فارسی ترجمه نشده است.

 

 

نام کتاب: 100 Baggers

نویسنده: کریستوفر مایر

زبان کتاب: انگلیسی

ناشر: Laissez Faire Books

سال چاپ: 2015

تعدادصفحات: 203

مرداد ماه 1399، بازار سهام ایران به ماتم نشست. روند تازنده‌ای که حدود سه سال به طول انجامیده بود با فروش آبشاری سهام شرکت‌های دولتی پایان یافت. حالا ترس، صف‌های پرتراکمِ فروش و سقوط دیوانه‌وار قیمت‌ها کابوس هر شب معامله‌گران شده بودند. در نهایت، شاخص کل بازار، ظرف 9 ماه، نزدیک به 50 درصد از راه رفته را بازگشت. و هنوز، پس از گذشت 20 ماه، نتوانسته قله قبلی خود را پس بگیرد. برخی از سهم‌ها تا بیش از 80 درصد افت قیمت داشتند.

در این میان اما، افرادی بودند که زیان نکردند. برعکس، حتی بازدهی خوبی نیز از بازار گرفتند. این افراد، سرمایه‌گذاران بردباری بودند که سهام خوش‌نام را به قیمتی مناسب خریده و سپس برای مدتی طولانی نگهداری کرده بودند. اگر کسی سهام شاخص‌ساز (سهامی که در افت و خیز شاخص نقشی اصلی دارند) را اوایل سال 1397 خریداری کرده بود، حتی پس از آن سقوط بزرگ، بیش از 10 برابر بازدهی می‌گرفت.

این ضریب برای سهم‌هایی که با ملاحظات بنیادی انتخاب شده بودند تا چندین برابر بالاتر می‌بود. در افقی طولانی‌تر، مثلاً 10 ساله، بازدهی اشاره‌شده به مراتب بیشتر است. ولی برای یافتن چنین سهم‌های پُرسودی باید به دنبال چه ویژگی‌هایی در سهم بود؟

 

کریستوفر مایر، نویسنده و سرمایه‌گذار آمریکایی، در سال 2015، بی‌آنکه از بورس ایران چیزی بداند پاسخ این پرسش را در قالب کتابی با عنوان «رشدهای 100 برابری» یا 100 Baggers منتشر کرد. او در این کتاب به تجزیه و تحلیل سهم‌هایی می‌پردازد که ظرف مدتی نسبتا طولانی (10 تا 35 سال) در بازار سهام آمریکا بیش از 100 برابر رشد کرده بودند. در نظر داشته باشید که چنین جهش‌هایی در قیمت سهام در کشوری که نرخ تورم آن تک رقمی، و حتی کمتر از 5 درصد است، یک سرمایه‌گذاری عالی به شمار می‌آید.

مایر این سهام را سهام 100 برابری نامیده و تلاش کرده به مخاطب عام ثابت کند که حتی بدون داشتن دانشی ژرف از مسائل مالی نیز می‌توان آن‌ها را پیدا کرد.

مهم‌ترین و برجسته‌ترین ویژگی‌ یک سرمایه‌گذار از دید مایر نه تشخیص سهمی است که پتانسیل رشد دارد و نه حتی ارزان خریدن یک سهم خوب، بلکه مقاومت او در برابر وسوسه فروش است.

او به نقل از یک نویسنده معروف دیگر، سرمایه‌گذار را به یک ماهی تشبیه می‌کند که بر حسب غریزه به دنبال شکار جسمی در حال حرکت است. آن جسم، سهمی است که قیمت آن رو به رشد است. اما به محض آن که سهم از حرکت می‌افتد، سرمایه‌گذار دچار وسوسه فروش می‌شود. این غریزه منجر به انجام معاملات متعدد شده و در پایان، لزوما بازدهی چندانی نصیب سرمایه‌گذار نمی‌شود.

 

 

 

کل پدیده وال استریت (بازار سهام آمریکا) بر اساس همین غریزه انسانی طراحی شده است. و رسانه‌ها هم این غریزه را تحریک کرده و کاری می‌کنند که به نظر برسد هر روز اتفاقات مهمی در جریان است و شما مدام باید نسبت به آن‌ها واکنش نشان دهید. در نتیجه، مردم تشویق به انجام معاملاتی می‌شوند که سود اصلی آن، در قالب کارمزد معاملات، به جیب کارگزاران و نهاد ناظر بورس و غیره می‌رود.

واقعیت این است که هر روز صدها میلیون‌ سهم دست به دست می‌شوند، اما سرمایه‌گذار حرفه‌ای باید بین انجام فعالیت‎‌های پی در پی و حصول نتیجه از آن‌ها تمایز قائل شود. به عبارتی، اگر فعالیتی نتیجه دلخواه را به همراه نمی‌آورد، پس باید از آن فعالیت دست کشید چراکه اتلاف انرژی است.

در جای دیگری از کتاب 100 Baggers، نویسنده همین موضوع را از زاویه‌ای متفاوت مورد بررسی قرار می‌دهد: خستگی از وضعیت موجود. او معتقد است حوصله انسان‌ها گاهی سرمی‌رود و در نتیجه، دست به کارهایی می‌زنند که لزوماً معقول و منطقی نیست. این، در بسیاری از جنبه‌های زندگی قابل مشاهده است. در بورس نیز همین اتفاق می‌افتد. سرمایه‌گذاری که حوصله‌اش از بی‌حرکتی یک سهم سر رفته به فکر فروش، یا جابجایی یک سهم تنبل با یک سهم قبراق، می‌افتد. این یعنی بی‌ هیچ دلیلی دست به فروش زدن.

البته نویسنده 100 Baggers می‌پذیرد نگهداری سهام برای سال‌های سال، آن هم در مقاطع زمانی‌ای که بازار دچار ریزش‌های مقطعی سهمگین می‌شود، کار بسیار دشوار و استرس‌آوری است. سرمایه‌گذار از آینده بی‌خبر است و آنچه را در مقابل چشمان خود روی تابلوی معاملات می‌بیند باور می‌کند.

تابلو نشان از کاهش قیمت‌ها دارد و هیچ سرمایه‌گذاری حاضر نیست صبر کند تا سرمایه‌اش در مقابل چشمانش آب شود. به همین دلیل اکثر معامله‌گران سهام از ترس از دست دادن اصل سرمایه خود، در مواقع ریزش‌های ناگهانی، دست به فروش‌هاس سنگین می‌زنند—حتی اگر هنگام خرید، از آینده سهام خود مطمئن بوده باشند.

 

به همین دلیل است که مایر پیشنهاد می‌کند که پیش از خرید یک سهم همه زوایای آن را بررسی کنید و چنانچه پس از خرید متوجه شدید اشتباه کرده‌اید آن سهم را به هر قیمتی نگه ندارید. برخی سهم‌ها واقعا باید از سبدتان حذف شوند. اما تاکید می‌کند که در این کار زیاده‌روی نکنید، زیرا ایده و فرض اصلی، نگهداری سهام است، نه فروش آن پس از کسب سودی جزئی.

او ضمناً توصیه اکید می‌کند که فقط آن بخشی از پول‌تان را وارد بازار کنید که برای دست کم 10 سال به آن احتیاج نداشته باشید، تا بتوانید بی‌دغدغه صبر کنید. وی مثال‌های متعددی می‌آورد تا ثابت کند چه افراد و شرکت‌هایی توانسته‌اند با همین ایده —خرید و نگهداری سهام خوب—در بلندمدت بازدهی‌های شگفت‌انگیزی از بازار بگیرند.

مایر در فصلی مجزا به تفصیل به جزئیات بنیادی‌‌ یک سهم خوب پرداخته و بر نقش خارق العاده پدیده «سود مرکب» در چند برابر شدن قیمت سهم در طول زمان تاکید می‌کند—هر چه زمان نگهداری سهام طولانی‌تر، اثر سود مرکب بیشتر. بازگو کردن همه مسائل بنیادینی که مایر به آن‌ها اشاره می‌کند از حوصله این مقاله خارج است، اما در لابه‌لای سطور این فصل به نکته‌ جالب توجهی اشاره شده است: اندازه شرکت.

 

طبق مطالعاتی که او انجام داده شرکت‌هایی که کوچک‌تر هستند به مراتب پتانسیل بیشتری برای چند ده برابر شدن دارند. آن‌ها حتی ممکن است تا 100 برابر رشد کنند. او از اَپل مثال می‌آورد، غول تکنولوژی آمریکا که ارزش بازار آن در زمان نگارش کتاب به 766 میلیارد دلار رسیده بود. نویسنده معتقد است احتمال 100 برابر شدن چنین شرکتی، نسبت به شرکتی که اندازه کوچکی دارد، به مراتب کمتر است.

اما به راستی چه زمانی می‌توان انتظار داشت که شرکتی با سابقه خوب، آینده‌ای درخشان در انتظارش باشد. نویسنده کتاب، کلید موفقیت را در مدیریتی می‌داند که اصطلاحاً پوست در بازی داشته باشد. به عبارت ساده‌تر، مدیر ارشد باید مالک 10 تا 20 درصد سهام شرکت باشد تا برای منافعی که در شرکت دارد از جان مایه بگذارد. این درست برعکس اکثر شرکت‌های ایرانی است که در بورس فهرست شده‌اند.

از شرکت‌های دولتی که بگذریم، حتی خصولتی‌ها نیز مدیریتی غیرخصوصی و عاریتی دارند—مدیرانی که منافع شرکت با منافع آن‌ها گره نخورده است، پس تصمیم‌هایی می‌گیرند که یا بسیار پرریسک است یا اصولاً هیچ ریسکی برای توسعه و پیشرفت نمی‌کنند. به گفته مایر، اگر اعضای هیئت مدیره مالک بخش معناداری از سهام شرکت نباشند باید بسیار با احتیاط به چنین شرکتی نزدیک شد.

او در کتابش با جزئیات کامل شرح می‌دهد که چطور تصمیم‌های یک مدیرعامل خوب می‌تواند در بلندمدت سهم را به پرواز درآورد.

نکته جالب توجه آن است که مطالعات مایر منحصر به آمریکا نمی‌شود. به گفته خود او، مطالعه‌ای مشابه در هندوستان نیز کم و بیش همان نتایجی را که او در کتابش گرفته تایید می‌نماید. گرچه در ایران جای چنین مطالعه‌ای خالی است، ولی اکثر تحلیل‌گران ایرانی نیز معتقدند نگهداری سهم شرکت‌هایی که بنیاد خوبی داشته و آینده‌ای توسعه‌گرا پیش رو دارند به طور قطع منجر به کسب بازدهی بالا خواهد شد.

 

کتاب 100 Baggers پر است از نکته‌های آموزشی مهمی که از افراد و کتاب‌های مختلفی نقل قول شده‌اند. با این وجود این کتاب به گفته خود نویسنده قصد ندارد به لحاظ علمی موضوع رشد چند ده برابری سهام را مورد واکاوی قرار دهد، بلکه تلاش کرده تا واقعیت‌هایی را که در طول چند دهه در بازار بورس آمریکا به وقوع پیوسته بازگو کند. مایر در کتابش به شانس نیز وزن می‌دهد. او معتقد است با وجود تمام تحلیل‌ها، کمی شانس هم برای بُردهای بزرگ لازم است.

در کتاب رشدهای 100 برابری به روشنی نشان داده شده که تعداد زیادی از سهم‌های پرپتانسیل در بازارهای سرمایه می‌توانند ظرف چند سال 100 برابر رشد کنند—بیشتر از هر بازار دیگری در جهان. فقط باید آن‌ها را شناسایی و خریداری کرد. در قدم دوم، سهم را باید نگهداری کرد، حتی در هنگام افت‌های نفس‌گیر‌ قیمت. یعنی پیش‌بینی صرف برای جهش یک سهم کافی نیست، باید برای یک دهه یا بیشتر در برابر وسوسه فروش مقاومت کرد.

حسن ختام مطالعات مایر نقل قولی از یک سرمایه‌گذار بزرگ است که توصیه می‌کند اگر سهم خوبی خریدید «هرگز» دست به فروش نزنید. توصیه‌ای که مناسب سرمایه‌گذاران جوان، یا آنانی است که به آینده مالی کودکان خود می‌اندیشند.

 

  این مقاله را ۴ نفر پسندیده اند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *