تاریخی از بی خردیهای سیاستمداران
تاریخ بی خردی شرح زوال آرامآرام اصولی است که حاکمان در سایه بیخردی از آنها جز عبارتی پوچ باقی نمیگذارند. مونتسکیو در قرن هجدهم در روحالقوانین نوشت: زوال هر حکومتی با زوال اصولی که بر آن بنیان شده آغاز میشود. باربارا تاکمن مینویسد: «وقتی دلایل عینی نادرستی عقاید راسخ را ثابت کند، به گفته طرفداران تصلب شناختی، آنچه روی میدهد نه طرد عقیده بلکه انجماد آن همراه با دلیلتراشی است و به زبان ساده، گره بیخردی محکم تر میشود» او در کتابش به چهار واقعه تاریخی که تصمیم اشتباه و بیخردی سیاستمداران باعث وقوع آن شد میپردازد.
تاریخ بیخردی
نویسنده: باربارا تاکمن
مترجم: حسن کامشاد
ناشر: کارنامه
نوبت چاپ: ۱۶
سال چاپ: ۱۴۰۱
تعداد صفحات: ۶۷۸
شابک: ۹۷۸۹۶۴۴۳۱۰۷۶۸
تاریخ بی خردی شرح زوال آرامآرام اصولی است که حاکمان در سایه بیخردی از آنها جز عبارتی پوچ باقی نمیگذارند. مونتسکیو در قرن هجدهم در روحالقوانین نوشت: زوال هر حکومتی با زوال اصولی که بر آن بنیان شده آغاز میشود. باربارا تاکمن مینویسد: «وقتی دلایل عینی نادرستی عقاید راسخ را ثابت کند، به گفته طرفداران تصلب شناختی، آنچه روی میدهد نه طرد عقیده بلکه انجماد آن همراه با دلیلتراشی است و به زبان ساده، گره بیخردی محکم تر میشود» او در کتابش به چهار واقعه تاریخی که تصمیم اشتباه و بیخردی سیاستمداران باعث وقوع آن شد میپردازد.
تاریخ بیخردی
نویسنده: باربارا تاکمن
مترجم: حسن کامشاد
ناشر: کارنامه
نوبت چاپ: ۱۶
سال چاپ: ۱۴۰۱
تعداد صفحات: ۶۷۸
شابک: ۹۷۸۹۶۴۴۳۱۰۷۶۸
وقتی یکی از مسلطترین تاریخپژوهان معاصر خانم باربارا تاکمن (درگذشته به سال 1989) تصمیم به نوشتن در مورد موضوعی بگیرد، بیشک جزئیات فراوانی پیرامون آن موضوع گردآوری میکند و برای شرح و بسط طرح اصلیاش مورد استفاده قرار میدهد. این اشراف و تسلط همزمان به خرده وقایع تاریخی پیرامون یک موضوع، و در عین حال نگهداری شالوده طرح اصلی، از ویژگیهای کمنظیر باربارا تاکمن است.
باربارا تاکمن در تاریخ بی خردی، میخواهد به چهار واقعه مهم عمر چند هزارساله بشر بپردازد، اما با محوریت ندانمکاریهای صاحبین قدرت و متولیان سیاست. شاید در تمام زمانها و حتی در شکوفاترین نظامهای سیاسی، کسانی باشند که ایرادات و انتقاداتی جدی بر طرز تفکر سیاسیون بگیرند و اعمال و کردار آنها را احمقانه تلقی کنند، لکن در ماجراهای تاریخی نقل شده، بیخردی و اشتباه سیاستمداران در آنها بر هیچکس پوشیده نیست، به گونهای که به سادگی میتوان با تصویری از آن دوره تاریخی به پیروی سیاستمداران از تصمیمات مغایر با منافع خودشان و کشور تحت حکومتشان مواجه شد.
اشتباه انسانی امری است بدیهی و ممکن است همه ابنا بشر دچار آن شوند اما آنجا که اصرار بر تصلب شناختی موجب زیانهای پیدرپی میشود جز این جمله برای وصف این خشکمغزی و بیخردی باقی نمیماند که «یکی از مورخان در گفتهای درباره فیلیپ دوم پادشاه اسپانیا و سردسته تاجداران یکدنده و خشکمغز بیان کرده است: تجربه هیچ شکستی ایمان او را به برتری ذاتی سیاست خویش سست نمیکرد.» (صفحه 27)
تاکمن برای این منظور به چهار دوره تاریخی پرداخته است. اول ماجرای اسب تروا و ورود یونانیان به شهر تروا با ترفندی که اگر کمی معقول عمل میکردند و توصیه مشاوران و زنهارگویی آنان را به کار میبستند، دستکم باید آن اسب چوبین وارسی میشد تا برایشان فاجعه رخ نمیداد. فصل دوم مربوط به دوران شصت ساله سقوط کلیسا و به غایت رساندن فساد و رشوهخواری و بیاخلاقی توسط شش پاپ طی سالهای 1470 تا 1530 اروپا است. سومین بی خردی مربوط به تصمیمات پیاپی اشتباه انگلستان در قاره تازه کشفشده آمریکاست که در طول بیست سال، بین 1763 تا 1783 حاکمیت خود را بر آمریکا از دست داد و بریتانیای کبیر را درگیر منازعات داخلی نیز کرد. «شورش آمریکا جنبش اصلاحطلبی سیاسی را در سراسر کشور دامن زد، مردم خواستار پارلمانهای ادواری، حق رای برای تمام مردان، حذف حوزههای قلابی، قطع مقرری افراد بدون مسئولیت و عدم واگذاری پیمانکاریها به نمایندگان پارلمان شدند.» (صفحه 304) استمرار استقلالطلبی در مهاجرنشین آمریکا و عدم شایستگی حکومت برای زمامداری، «نه از سر تعمد و اراده، بلکه به دلیل بی خردی نظام، نظامی بدون فردی کاردان در راس کار» بریتانیا را از حقی که میدانست نمیتواند اعمال کند اما برای حفظ آن خود را به فلاکت افکنده بود محروم کرد و آمریکا مستقل شد.
از آنجا که هرچه به دوران معاصر نزدیک میشویم اسناد تاریخی قابل بررسی و استناد بیشتر میشوند، فربهترین داستان بیخردی مربوط به جنگ آمریکا در ویتنام است. به همین دلیل که این واقعه طولانی تاریخی به دوران ما نزدیک است، وقایع آن برایمان قابل درکتر شده و میتوانیم تکرار جزئیات را در اتفاقات دیگر نیز پیدا کنیم. هر چند هیچ دو واقعه تاریخی هرگز مانند هم نخواهند بود از آنجا که عاملان، سرزمینها، مردمان و عقبه و تاریخچهها هرگز با هم یکسان نیستند.
آنچه به عنوان جنگ ویتنام میشناسیم، برگرفته از فیلمهای هالیوودی تا مقالات و نوشتهها و گزارشهای خبرنگاران اگر نگوییم هرگز، کمتر ما را به سوی فعالیتهای استعمارگرانه فرانسه در ویتنام میبرد و چگونگی درگیر شدن آمریکا در هندوچین را بعد از پایان جنگ جهانی دوم، رمزگشایی میکند. آنچه به صورت شفاف بارها بیان شده است، مربوط میشود به دوران جنگ سرد و تلاش کرملین برای جهانی کردن کمونیسم و تمرکز آمریکا برای جلوگیری از تسری این نظام ایدئولوژیک در دنیا. اما خانم تاکمن ریشههای عمیقتری از این جنگ خانمانسوز برای کشورهای ویتنام، لائوس، کامبوج و سایر کشورهای جنوب شرق آسیا و همین طور آمریکا را از لابه لای ورقهای تاریخ بیرون میکشد.
او از به آتش کشیدن دهکدههای بومی و راهاندازی شهرکهای کشاورزی در ویتنام تا تحولات داخلی آمریکا و فعالیتهای سرویسهای جاسوسی و خبرچینان برای کنترل تکاپوی چپهای آمریکایی و گروههای ضدجنگ، تا آشفتگی سربازان ارتش و اشتغال افسران به قاچاق و سرقت مواد مخدر در ویتنام، همه را از دم نظر میگذراند. او در این واکاوی دقیق خود شرح میدهد که چگونه کاخ سفید در طول ریاست جمهوری پنج سیاستمدار مختلف، از روزولت تا نیکسون، با بهانه کردن «جعلیاتی مانند تهدید امنیت ملی و منافع حیاتی و تعهدات»، بی خردیهای پیدرپی مرتکب شدند و با توهم قدرت مطلق و اعمال فشار خیال کردند هرچه بخواهند میتوانند انجام دهند.
باربارا تاکمن با وجود پیچیدگیها و ریزهکاریهایی که به آن میپردازد این ماجراها را به صورت خلاصهای قابل فهم درمیآورد که به سختی بتوان آن را برای تحولات سایر کشورها بهسادگی بهدست آورد. او نشان میدهد که چگونه حاکمان با وجود آن که جنبههای منفی اتفاقات را میدانند حاضر به عقبنشینی نیستند، به دلیل منافع شخصی و ناتوانی در خردورزی و … «وقتی دلایل عینی نادرستی عقاید راسخ را ثابت کند، به گفته طرفداران تصلب شناختی، آنچه روی میدهد نه طرد عقیده بلکه انجماد آن همراه با دلیلتراشی است و به زبان ساده، گره بیخردی محکم تر میشود» (صفحه 457)
خواندن تاریخ بی خردی، خواندن تاریخ نیست، بلکه تماشای نمایشی است که شوربختانه تمام وقایع آن رخ داده و چه بسیار خونها که در هر پرده از نمایش بیانتهای نخوت قدرت حاکمان ریخته نمیشود. تنها بعد از خواندن این روایتهاست که جای خالی کسی مانند باربارا تاکمن جهت توصیف وقایع معاصر در کشورهای مختلف، بر خواننده نمایان میشود.
سوالی که در انتها پیش میآید این است که چطور باید سیاستمداران و حاکمان منافع جمعی را بر سود شخصی ترجیح دهند و چهچیزی میتواند آنها را ملزم به خردورزی کند تا به جای ارجح شمردن مناسبات قدرت و حاکم شدن کیش شخصیت یا حزب، اخلاق، منفعت مردم و پروردن جامعهای پویا در لیست اولویتهای آنان قرار گیرد.
ترجمه کتاب بسیار روان و دلنشین است اما نشر کارنامه چاپ کتاب را در این دوران کمبود کاغذ، پرهزینهتر از آنچه مورد انتظار است انجام داده، ضمن آنکه با توجه به نوع جلد انتخاب شده، به راستی که نگهداری کتاب در دست خواننده کاری دشوار است و این سوال را بوجود میآورد که آیا برای کتابی که در زمره کتابهای نفیس نیست و شایسته دست به دست شدن و خوانده شدن توسط اقشار مختلف است، چنین انتخابی خردمندانه است یا خیر.