چه کسی حق دارد نامههای کیارستمی را منتشر کند؟
بهمن کیارستمی با همکاری نشر نظر کتابی منتشر کرده است از نامههای پدرش به مادرش با محوریت خانهای که آن زمان در حال ساخت بوده و بعدها محل زندگی خانواده کیارستمی شد. احمد کیارستمی فرزند بزرگتر عباس کیارستمی در اینستاگرامش اعلام کرد نشر این کتاب بدون «مجوزهای کامل» بوده است. اما حق با کیست و فراتر از آن انتشار نامههای خصوصی مشاهیر و هنرمندان تا کجا صحیح است؟ اصلا چه کسی میتواند نامههای کیارستمی را منتشر کند؟
بهمن کیارستمی با همکاری نشر نظر کتابی منتشر کرده است از نامههای پدرش به مادرش با محوریت خانهای که آن زمان در حال ساخت بوده و بعدها محل زندگی خانواده کیارستمی شد. احمد کیارستمی فرزند بزرگتر عباس کیارستمی در اینستاگرامش اعلام کرد نشر این کتاب بدون «مجوزهای کامل» بوده است. اما حق با کیست و فراتر از آن انتشار نامههای خصوصی مشاهیر و هنرمندان تا کجا صحیح است؟ اصلا چه کسی میتواند نامههای کیارستمی را منتشر کند؟
هفتهی گذشته، روز ۳ تیر، بهمن کیارستمی، پسر عباس کیارستمی فیلمساز شهیر ایرانی، خبری منتشر میکند دربارهی انتشار کتابی حاوی تعدادی از نامههای فیلمساز مشهور به همسر سابقش. در این اطلاعیهمانند، مینویسد:
امیدوار بودیم تا هشتادمین تولد [۱ تیر] به زیور طبع آراسته شه که ارشاد اصلاحیه داد و کار به تاخیر افتاد، تا اینکه هفتهی پیش آقای بهمنپور مدیر نشر نظر پیام داد: «نمیرسد اما برای روزی که از این خانه رفت آن را خواهیم داشت.» روزی که از این خانه رفت سوم تیر بود و حالا کتاب را داریم.
با عکسی از روی جلد کتابی به نام من خانهم: پارهنامههایی از عباس کیارستمی
و صفحهای از مقدمه کتاب که در قسمتی از آن میخوانیم:
همان روز، یا فردای آن، احمد کیارستمی، فرزند دیگر عباس کیارستمی، این اطلاعیهی کوتاه را در صفحهی اینستاگرام خود میگذارد:
اما منظور از «بدون مجوزهای کامل» چیست؟ اینکه انتشار نامههای خصوصی بین دو نفر تنها با اجازهی آن دو نفر و اینجا به طور خاص همسر سابق عباس کیارستمی و مادر احمد و بهمن و خود احمد، میبایستی اتفاق بیفتد، چرا که به حریم خصوصی آنها ارتباط پیدا میکند. او این را قبلاً به مدیر نشر نظر آقای بهمنپور اطلاع داده و با وجود این کتاب بدون اخذ این مجوزها چاپ شده است. بنابراین از مجاری قانونی موضوع را دنبال میکند.
روز جمعه ۶ تیر، محمود بهمنپور، مدیر نشر نظر، در یک مصاحبهی «لایو» اینستاگرامی که طی آن یک نوار صوتی هم از بهمن کیارستمی پخش میشود، ماوقع را شرح میدهد. آن چه از این مصاحبهی پنجاه دقیقهای و صحبتهای بهمن کیارستمی معلوم میشود از این قرار است:
بهمن کیارستمی تاکید میکند که مسئولیت انتشار این نامهها را به عهده میگیرد و در قراردادش با نشر نظر این موضوع ذکر شده است.
او با شرح مشکلاتی که سر راه انتشار کتابهای قبلی عباس کیارستمی پیش آمده و در یک مورد باعث شده کتاب منتشر نشود، میگوید اگر این کتاب را هم در همان کانال میانداختند، احتمالاً هیچوقت منتشر نمیشد.
محمودرضا بهمنپور هم ضمن حرفهای دیگر، از اهمیت انتشار یادداشتها و نامهها و آثار عباس کیارستمی صحبت میکند و اینکه در این چهار سال بعد از درگذشت او، چه حجم اندکی از آنها منتشر شدهاند.
هیچیک دقیقاً پاسخی به این اعتراض احمد کیارستمی که چرا موافقت دیگر افراد ذینفع در ماجرا جلب نشده، نمیدهند. اما از فحوای کلام آنها این طور استنباط میشود که اگر میخواستند از این مسیر بروند کار به سرانجام نمیرسید. و چون انتشار «آثار عباس کیارستمی» اهمیت فرهنگی بالایی دارد، دست به این کار زدهاند و اگر از نظر حقوقی مشکلی هم وجود داشته باشد، مسئولیتش با نشر نظر نیست و شکایت از نشر نظر موضوعیتی ندارد.
بهمنپور ضمن صحبتهایش به این موضوع هم اشاره میکند که احمد کیارستمی مایل است این نوع کتابها در خارج از کشور و توسط ناشران معتبر خارجی انجام شود. در این باره صحبت میشود که اصولاً تشکیل بنیادی که بر انتشار آثار عباس کیارستمی نظارت کند در خارج از کشور مناسبتر است یا در ایران. به این نیز اشاره میشود که عباس کیارستمی بخشی از یادداشتهای خود را در اختیار خانم حمیده شریفراد قرار داده برای نگاهداری یا انتشار.
***
این خلاصهای بود از آنچه گذشت. فارغ از جنبههای حقوقی ماجرا که قاعدتاً در مراجع قانونی دنبال میشود، برای علاقهمندان عباس کیارستمی و از زاویه انتشار آثار و مدیریت میراث فرهنگی هنرمندان بزرگ، به چند موضوع میتوان اشاره کرد:
نخست اینکه مرتب صحبت از انتشار آثار عباس کیارستمی میشود، در حالی که مشکل بتوان نامههای خصوصی کسی را جزو «آثار» او قلمداد کرد. این نامهها و سایر یادداشتهای خصوصی او (شبیه «دستنوشتههای عباس کیارستمی در سررسید سال ۱۳۷۶» که چند سال پیش توسط بهمن کیارستمی و نشر نظر منتشر شد) «اثر» نیستند، به قصد خلق «اثر هنری» نوشته نشدهاند، اینها از دید امروزیان «سند» هستند و با توجه به اهمیت فرهنگی عباس کیارستمی خوب است که در دسترس پژوهشگران قرار بگیرند. اینها میتوانند به فهم بهتر آثار کیارستمی کمک کنند، اما انتشار همهی آنها معقول به نظر نمیرسد و بخصوص اگر حریم خصوصی اشخاصی در آنها نقض میشود میتوانند در خانه-موزهای نگاهداری شوند و دسترسی به آنها، با رعایت شرایطی برای محققان فراهم شود.
اما واقعیت این است که علاقهی عموم مخاطبان به نامههای خصوصی اشخاص مشهور تنها از انگیزههای پژوهشی و «فهم بهتر آثار هنرمند» سرچشمه نمیگیرد. کنجکاوی مردم نسبت به دانستن گوشههای خصوصی و ناآشناتر زندگی چهرههای ادبی و هنری دلیل اقبال آنها به کتابهایی شبیه نامههای خصوصی عباس کیارستمی هم هست.