سایت معرفی و نقد کتاب وینش
سایت معرفی و نقد کتاب وینش

چرا در نظرخواهی «صد سال شمسی، ده داستان فارسی» شرکت کنیم؟

چرا در نظرخواهی «صد سال شمسی، ده داستان فارسی» شرکت کنیم؟

 

وینش با راه‌اندازی پویش «صدسال شمسی، ده داستان فارسی» به نظرسنجی درباره ادبیات داستانی صدسال اخیر فارسی دست زده است. آیا چنین نظرسنجی‌هایی فوایدی هم دارد؟ و افراد با چه دیدگاهی در آن شرکت می‌کنند یا نمی‌کنند؟

وینش با راه‌اندازی پویش «صدسال شمسی، ده داستان فارسی» به نظرسنجی درباره ادبیات داستانی صدسال اخیر فارسی دست زده است. آیا چنین نظرسنجی‌هایی فوایدی هم دارد؟ و افراد با چه دیدگاهی در آن شرکت می‌کنند یا نمی‌کنند؟

 

 

می‌گوید به این «بازی‌ها» اعتقادی ندارد و در آن مشارکت نمی‌کند. منظورش از «بازی» همین نظرخواهیِ انتخاب داستان‌های برتر قرن چهاردهم شمسی است که امسال آخرین سالش است. می‌گوید یعنی چه؟ با یک رده‌بندی و انتخاب ده عنوان از میان صدها رمان و داستان منتشرشده در این صد سال، بدون کلمه‌ای نقد و تحلیل، ده تا را انتخاب کنیم؟

شاید یک رمانی باشد که من ندیده‌ام و نخوانده‌ام و ارزشش صدبار بیشتر از رمان‌هایی باشد که در فهرست بیشتر نویسنده‌ها و صاحب‌نظرها هست. آیا تقلیل همه چیز به امتیاز دادن و رده‌بندی کار درستی است؟ ادبیات که مسابقه نیست! ادبیات شأنش بالاتر از این حرف‌هاست.

اما نکته این است که بیشتر کسانی که نظر می‌دهند و ما اهالی «وینش» که این نظرخواهی را راه انداخته‌ایم نیز این‌ها را می‌دانیم. اما این را هم می‌دانیم که نتیجه‌ی این بازی هرچند از نظر ماهوی به ما نمی‌گوید فلان کتابی که اول یا نمی‌دانم چندم شده، حتماً ارزشمندترین اثر تولید شده در این دوره است، اما قطعاً چیزهایی به ما می‌گوید.

 

 

 

آثار برگزیده در جمع‌بندی نهایی یک جور سلیقه‌ی زمانه را نشان می‌دهند. شاید بگویید که این به چه درد می‌خورد؟ خب به دردهایی می‌خورد. مثلاً به پژوهشگر کمک می‌کند تغییر ذائقه‌ی ادبی زمانه را دریابد. و بعد کلیات فهرست کمکی است به تازه‌وارد حوزه‌ی ادبیات داستانی که از کجا شروع کند. واقعیت این است که همه‌ی ما هم اگر امروز رمان‌های زیادی خوانده‌ایم، روزی بوده که می‌خواسته‌ایم شروع کنیم و از این و آن پرس‌وجو کرده‌ایم که اول کدام رمان‌های ایرانی را بخوانیم. نتایج این‌گونه نظرخواهی‌ها کار را برای تازه‌واردها آسان می‌کنند.

البته اگر کسی به جمع‌بندی نظرها اعتقادی نداشته باشد ــ من خود یکی از این‌ها هستم ــ می‌تواند به نظر تک‌تک نویسنده‌ها مراجعه کند. حتا می‌تواند نظرهای چند نفرِ موردقبول خودش را جمع‌بندی کند و به فهرست خودش برسد.

اما از همه‌ی این حرف‌ها گذشته، یک جذابیت مرموزی دارد این بازی. در زبان انگلیسی به آن می‌گویند guilty pleasure ، یعنی «لذت گناه‌آلود». این اصطلاح بیشتر برای توضیح علاقه‌ی نویسندگان با ذوق ادبی نخبه‌گرا نسبت به آثار ادبی عامه‌پسند به کار می‌رود، اما آن را در بحث ما هم می‌توان به کار برد.

 

می‌دانی که این بازی «نظرخواهی» هزارویک عیب دارد اگر بخواهیم جدی‌اش تلقی کنیم و اگر بخواهد جای داوری ادبی جدی را بگیرد، اما باز کنجکاوی. یک کنجکاوی گناه‌آلود. قاعدتاً نباید کاری به کار نتایج این بازی داشته باشی، اما وقتی می‌گویند احمدرضا احمدی هم نظرش را داده، سرک می‌کشی ببینی چه رمان‌هایی انتخاب کرده. این کیست که اولین انتخابش رمانی از ر. اعتمادی است؟ دو سه نفر رمانی از رضا براهنی جزو انتخاب‌های‌ اول‌شان هست، که پیش‌تر به عنوان رمان‌نویس کمتر جدی گرفته می‌شد. و این رمان چیست که نامش را نشنیده بودم؟

راستی مشارکت در این نظرخواهی‌ها فرصتی هم هست برای معرفی داستان‌ها یا نویسنده‌هایی که دوست‌شان داریم و گمان می‌کنیم چنان‌که شایسته است مورد توجه قرار نگرفته‌اند. مثلاً شما اصلاً نام ابراهیم رهبر را شنیده‌اید؟ او با چند مجموعه قصه (سوگواران، من در تهرانم، و …) نیمه‌ی نخست دهه‌ی پنجاه شمسی حضوری جدی در داستان‌نویسی ایران داشت و بعد غیبش زد. نظرخواهی «صد سال شمسی، ده رمان فارسی» وسیله‌ای می‌تواند باشد برای مطرح کردن آثاری که نادیده مانده‌اند.

 

این‌که نویسندگان و فیلمسازان و نقاشان و شاعرانی، و نقاشی‌ها و کتاب‌ها و رمان‌ها و فیلم‌هایی به شهرت می‌رسند و در فهرست‌هایی شبیه همین فهرست رمان‌های برگزیده‌ی قرن چهاردهم شمسی قرار می‌گیرند، تنها به ارزش‌های ذاتی آن آثار و آن هنرمندان بستگی ندارد، بلکه محصول فرایند پیچیده‌ای است که نظر منتقدان، پشتکارِ علاقه‌مند‌ان این آثار در معرفی آن‌ها، ذوق عمومی مخاطبان هر دوره (که خود محصول ده‌ها عامل پیچیده است) و سازوکار جشنواره‌ها و مسابقه‌های ادبی و هنری و نظرسنجی‌هایی از همین دست که اکنون «وینش» سازمان داده است، در آن نقشی دارند.

در یک کلام، آن‌که اول شده صرفاً به سبب شایستگی ذاتی خود نیست، و عنوان‌های برگزیده‌های نهایی بیش از این‌که چیزی درباره‌ی خود آثار ادبی برگزیده بگویند، نشان از برآیند سلیقه‌ی عمومی زمان ما دارند.

گفتم «سلیقه‌ی عمومی» و بد نیست همین جا بگویم که بعد از اعلام کتاب‌های برگزیده‌ از دید چندده تن از نویسندگان و صاحب‌نظران، یک نظرخواهی عمومی هم خواهیم داشت. شما علاقه‌مند ادبیات و کتابخوان و کتاب‌دوست عزیز هم می‌توانید در این نظرخواهی شرکت کنید. حاصل این نظرخواهی عمومی و مقایسه‌ی آن با جمع‌بندی نظرهای نویسندگان هم جالب خواهد بود. این‌ها چقدر به هم نزدیک‌ خواهند بود و کجاها از هم فاصله می‌گیرند؟ من از هم اکنون کنجکاوانه منتظر نتایج نهایی هستم.

  این مقاله را ۲۷ نفر پسندیده اند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *