پیدا شدن هزاران صفحه دستنویس از «سلین»!
چند وقت پیش یک داستان کوتاه از همینگوی کشف شد. قبل از آن یک طراحی روی پاکت از ونگوگ در سالهای جوانیاش. گاهی یک نامه از نویسندهای قدیمی پیدا میشود و گاهی بخشی از دستنوشتهای از او و همه اینها سندی جدید است که درست وقتی فکر میکنیم دیگر هیچ چیز جدیدی از یک چهره بزرگ ادبی نداریم سروکلهشان پیدا میشود. اما اخیراً یک متر مکعب دستنوشته از لویی فردینان سلین نویسنده فرانسوی بعد از 67 سال پیدا شده است. خیلی ساده، یک منتقد تئاتر با ورثه سلین تماس گرفته و گفته من 4 کتاب منتشرنشده از جدتان دارم که سالها قبل یکی از خوانندگان روزنامه به من داده و شرط کرده بود تا زمان مرگ بیوه سلین حق ندارم این کاغذها را آشکار کنم!
چند وقت پیش یک داستان کوتاه از همینگوی کشف شد. قبل از آن یک طراحی روی پاکت از ونگوگ در سالهای جوانیاش. گاهی یک نامه از نویسندهای قدیمی پیدا میشود و گاهی بخشی از دستنوشتهای از او و همه اینها سندی جدید است که درست وقتی فکر میکنیم دیگر هیچ چیز جدیدی از یک چهره بزرگ ادبی نداریم سروکلهشان پیدا میشود. اما اخیراً یک متر مکعب دستنوشته از لویی فردینان سلین نویسنده فرانسوی بعد از 67 سال پیدا شده است. خیلی ساده، یک منتقد تئاتر با ورثه سلین تماس گرفته و گفته من 4 کتاب منتشرنشده از جدتان دارم که سالها قبل یکی از خوانندگان روزنامه به من داده و شرط کرده بود تا زمان مرگ بیوه سلین حق ندارم این کاغذها را آشکار کنم!
یکی از مهمترین گمشدههای دنیای ادبیات، حالا انگار پیدا شده است. بیش از هفتاد و پنج سال پیش، وقتی لویی فردیناند سلین در اوت 1944 از پاریس به آلمان نازی میگریخت؛ آپارتمانش در محله مونمارتر پاریس مورد دستبرد سارقان قرار گرفت و نسخه دستنویس رمانش از دست رفت. رمانی به نام «مهلکه» که قرار بود با دو رمان مشهورش «مرگ قسطی» و «سفر به انتهای شب» در مجموع سهگانهای را تکمیل کند. اما این دستنوشتههای به سرقترفته چطور و از چه طریق پیدا شدهاند؟
نسخههای خطی در تمام این سالها دست ژان پییر تریبودات بوده. یک منتقد تئاتر و روزنامهنگار سابق لیبراسیون. اما دست او چه میکرده و چرا تا حالا از آن حرفی به میان نیاورده بود؟ ژان پیر تریبودات میگوید دستنوشتهها پانزده سال پیش از سوی یک اهداکننده مرموز به او تحویل داده شده بود، اما با یک شرط: تا زمانی که لوست دتوش بیوه سلین زنده است این مدارک نباید فاش شوند.
بیوه سلین هم عمری بسیار طولانی کرد. او در سال 2019 و در 107 سالگی و 58 سال بعد از شوهرش درگذشت و مانع اخلاقی تریبودات برای فاش کردن گنجی که در اختیارش قرار گرفته بود از میان رفت.
تریبودات به لوموند گفته است این دستنوشتهها را یکی از خوانندگان لیبراسیون در اختیار او گذاشته. با کیفهای بزرگی پر از مدارک سر قرار با او حاضر شده و چیزی در حد یک متر مکعب کاغذ تحویل او داده است. اما با همان شرطی که در بالا گفتیم، چون او نمیخواسته بیوه سلین را از این طریق ثروتمند کرده باشد (در متن اصلی «او» یکبار با ضمیر مونث و بار بعدی با ضمیر مذکر خطاب قرار داده شده تا نفهمیم خواننده موردنظر مرد بوده یا زن)
گم شدن این نوشتهها سلین را بسیار آزار میداد. در آخرین رمانش «ریگودون» نوشته بود «پس بدهید، دستنوشتههایم را پس بدهید.» و در «از کاخی به کاخ دیگر» (1957) هم نوشته بود «برایم هیچ باقی نگذاشتند، نه حتی یک دستمال، نه یک صندلی، نه دستنوشتهای»… حالا بعد از این همه سال این رمان پیدا شده. روزنامه لوموند که خبر اصلی را منتشر کرده پیشبینی میکند که اصالت این نسخه خطی از سوی کتابخانه ملی فرانسه که محل نگهداری نسخ خطی است به زودی مورد تایید قرار بگیرد.
حدس زده میشود دستنوشتههای کشف شده شامل یک رمان بدون نام و همچنین سه کتاب منتشرنشده دیگر از سلین باشند. یکی از اینها «لندن» نام دارد که داستان آن در جنگ جهانی اول اتفاق میافتد و دیگری رمانی به نام Casse-pipe که پیش از این یک فصل آن در مجلهای در سالهای دهه چهل به چاپ رسیده بود. اما مهمترین آن رمانی با تم جنگ است که سهگانه خودزندگینامهای سلین یعنی «سفر به انتهای شب» و «مرگ قسطی» را قرار بود تکمیل کند و گم شدن آن فریاد نویسنده را بلند کرد.
عقاید ضدیهودی و طرفدار نازیهای سلین در دوران پایان جنگ جهانی دوم مایه دردسر او شد و نفرت هموطنانش از او زیاد بود. سرانجام در سال 1951 با اخذ عفو، از تبعیدش در دانمارک به کشورش فرانسه بازگشت و از همان ابتدا درباره اسناد به سرقت رفته از آپارتمانش هم صحبت کرد.
سلین یکی از اعضای جنبش مقاومت [جزیره] کرس به نام اسکار روزمبلی را که اصالتی یهودی داشت به این سرقت متهم کرد. روزمبلی در سپتامبر 1944 (یعنی یک ماه بعد از فرار سلین و زنش از پاریس به آلمان) به دلیل «اقدامات ناشایست» محاکمه شد و به چندین سرقت متهم شد، چند وقتی را در زندان گذراند و بعد از آزادی به ایالات متحده آمریکا رفت. خود سلین در 1961 در میودون در نزدیکی پاریس درگذشت. در حالی که نویسندهای بسیار مشهور بود و بسیارتر بدنام.
وارثان سلین، زندگینامهنویس او، وکیلش و ورونیک شوین دوست بیوه سلین اعلام کردند نسخه اصل «مرگ قسطی» را به صندوق کتابخانه ملی فرانسه BNF تقدیم میکنند تا در آنجا همراه با نسخه اصل «سفر به انتهای شب» و این چهارکتاب جدیدیافته نگهداری شود. انتشارات گالیمار (که چندی پیش یک اثر منتشر نشده از پروست را رو کرد – اینجا میتوانید در موردش بخوانید) اجازه چاپ این آثار قدیمی اما جدیدکشفشده را دارد. پیدا شدن این نوشتهها مثل هدیهای از دوران گذشته برای سلینشناسها و علاقمندان اوست. ارزش آن قابل ترجمه به زبان عدد نیست.
پیدا شدن هزاران صفحه دستنویس از «سلین»!