سایت معرفی و نقد کتاب وینش
سایت معرفی و نقد کتاب وینش

اشتراک گذاری این مقاله در فیسبوک اشتراک گذاری این مقاله در توئیتر اشتراک گذاری این مقاله در تلگرام اشتراک گذاری این مقاله در واتس اپ اشتراک گذاری این مقاله در لینکدین اشتراک گذاری این مقاله در لینکدین

هنر زندگی بدون خشونت

زندگی در دنیای بدون خشونت، به آرزوی بسیاری از انسان‌ها تبدیل‌شده است. در زمانه‌ای زندگی می‌کنیم که با انواع و اقسام خشونت‌ها و ناملایمات مواجه هستیم. درحالی‌که خشونت ما انسان‌ها در مواقع حساس و ضروری نیاز به کنترل دارد تا از بروز آن پشیمان نشویم. پس بیاید خودمان به دنبال تغییری باشیم که در دنیا آن را جستجو می‌کنیم، بسیاری از اعمال و رفتار منفی که خواسته و ناخواسته از ما انسان‌ها سر می‌زند قابل‌کنترل است و می‌توانیم با کسب مهارت بر رفتار ناشایست خود غلبه کنیم.

 

 

 

 

 

مطالعه کتاب ارتباط بدون خشونت، زبان زندگی از مارشال روزنبرگ می‌تواند مهارت‌های ارتباطی افراد را در همین زمینه بهبود ببخشد. کاربرد مفاهیم درون کتاب مخاطب را به سمت عشق، محبت و روش ارتباط بدون خشونت برای درک دیگران راهنمایی می‌کند. دکتر جان گری نویسنده کتاب مشهور مردان مریخی، زنان ونوسی ضمن توصیه به مطالعه این کتاب می‌گوید: تکنیک‌های ارتباطی فعال روزنبرگ تضادهای بالقوه را به گفت‌وگوهای صلح‌آمیز تغییر می‌دهد. با تکنیک‌های ساده‌ای می‌آموزید که مشاجره را خنثی کنید و ارتباط محبت‌آمیز را با خانواده و سایر آشنایان خلق نمایید.

دکتر مارشال روزنبرگ، میانجی‌گر و نویسنده اهل ایالات‌متحده آمریکا و پایه‌گذار فرآیند ارتباط غیر خشونت‌آمیز شناخته می‌شود. روزنبرگ در محلات آشوب‌زده دیترویت بزرگ شد و از دوران کودکی تحت تأثیر رفتارهای خشونت‌آمیز قرار داشت. تجارب زندگی‌اش به موازات مطالعات و نگرش‌های دینی او انگیزه ایجاد ارتباط بدون خشونت شد. او برنامه‌های صلح را در مناطق جنگی در سراسر جهان آغاز کرد و کارگاه‌هایی را برای آموزش و تدریس مهارت ارتباط بدون خشونت در سی کشور جهان ایجاد نمود.

روزنبرگ در کتاب خود با اشاره به نکات بسیار مهمی که اکثر افراد از آن غافل هستند به خواننده می‌آموزد که چطور بتواند خشم و عصبانیت خود را در روابط کنترل کند. آموختن این الگوی ارتباطی آسان اما درونی کردن آن سخت و طولانی است. لذا قدم اول مطالعه این کتاب و قدم بعدی تمرین و تلاش مستمر جهت درونی شدن این الگوها است چرا ما آموخته‌ایم صحبت کنیم اما نیاموخته‌ایم چگونه ارتباط برقرار کنیم و این امر ما را به ورطه شکست می‌کشاند.

ارتباط بدون خشونت روشی تعاملی است که تبادل اطلاعات و حل صلح‌آمیز مسائل را تسهیل می‌کند. این نوع از ارتباط بر ارزش‌های مشترک انسانی و نیازها تکیه می‌کند و افراد را به پرهیز از زبانی که سبب مقاومت یا کاهش عزت‌نفس می‌شود تشویق می‌کند. نویسنده در این کتاب تأکید دارد که با ارتباط بدون خشونت شما خواهید دانست که هر کاری که هرکسی انجام می‌دهد تلاشی است برای تحقیق نیازهای محقق نشده و برای هرکسی تحقق نیازها از طریق همکاری، سالم‌تر از رقابت است و به‌صورت طبیعی افراد وقتی از روی میل در سلامت دیگران سهیم شوند لذت می‌برند.

حالا وقت آن رسیده است که به سراغ کتاب ۱۳ فصلی ارتباط بدون خشونت، زبان زندگی برویم. در فصل اول کتاب و مقدمه آن نویسنده می‌گوید که محبت به دیگران و پذیرفتن محبت دیگران جزء سرشت ما انسان‌ها است و همواره این دو سؤال، ذهن نویسنده کتاب را به خود مشغول ساخته است که چه عواملی ما را از ذات بامحبتمان جدا می‌کند و به‌سوی رفتارهای خشونت‌آمیز سوق می‌دهد؛ و برعکس چه عواملی به برخی انسان‌ها این قدرت را می‌دهد که حتی در سخت‌ترین شرایط بازهم با ذات با محبت‌آمیز همراه شوند.

قضاوت‌های اخلاقی یکی از عواملی است که نویسنده کتاب در فصل دوم کتاب به‌عنوان یکی از شکل‌های ارتباط بیگانه ساز از زندگی معرفی می‌کند. ازجمله درخواست‌های آمرانه که یکی از شکل‌های زبان است که راه محبت را مسدود می‌کند و منجر به افزایش خشونت می‌شود. در فصل سوم کتاب نویسنده با ارائه تمرینی برای مخاطبان برای افزایش تبحر در مشاهده یا ارزیابی قرار داده است که می‌تواند برای مخاطبان مفید باشد.

شاید برای ما در زندگی بسیار پیش‌آمده باشد از اینکه نتوانسته‌ایم احساسات خود را به‌درستی بروز بدهیم و بعدازآن دچار پشیمانی شویم. شناسایی و ابراز احساسات یکی از موضوعات مهمی است که در فصل چهارم کتاب به آن پرداخته‌شده است. چنانچه رولو می یکی از روان‌کاوان معتقد است: یک انسان بالغ قادر است بین احساسات متفاوت در تجربیات بسیار قوی و شدید یا تجربیات حساس و بسیار ضعیف، مثل قسمت‌های مختلف موسیقی در یک سمفونی، تفاوت بگذارد.

سومین مرحله ارتباط بدون خشونت یا ان. وی. سی. توجه به نیازهایی است که پشت احساسات قرار دارند. آنچه دیگران انجام می‌دهند و محرک احساسات ما است اما هرگز نمی‌تواند علت احساسات ما باشد. بعد از بررسی سه مرحله مشاهده کردن، احساس کردن و نیاز داشتن، چهارمین و آخرین مرحله این فرآیند به این سؤال می‌پردازد که چه تقاضای از دیگران داریم تا زندگی ما را غنی کند؟ این موضوع در فصل ششم کتاب مورد بررسی قرارگرفته است و همانند سایر فصل‌ها تمرین‌هایی دارد که به درک بهتر موضوع کمک می‌کند.

در فصل هفتم کتاب با دریافت همدلانه آشنا می‌شوید. همدلی درک همراه با احترام است ازآنچه طرف مقابل تجربه می‌کند. همگی به‌جای همدلی تمایل به نصیحت کردن، اطمینان بخشیدن، یا توضیح موقعیت و احساسات خودمان داریم درحالی‌که لازمه همدلی این است که ذهنمان را خالی کنیم و با تمام وجود به طرف مقابل گوش دهیم. در ادامه این فصل نویسنده تأکید دارد که توانایی در همدلی کردن به ما این امکان را می‌دهد که آسیب‌پذیر بودن خود را بپذیریم و خشونت را بالقوه را بی‌اثر کنیم. درواقع به ما کمک می‌کند تا بتوانیم «نه» را بدون تعبیر طرد شدن بشنویم.

ارتباط محبت‌آمیز با خود و خود بخشودگی یکی از مهم‌ترین کاربردان. وی. سی. است. وقتی مرتکب اشتباه می‌شویم، از فرایند افسوس خوردن از خود بخشودگی باید استفاده کنیم تا به‌جای گیر افتادن در خود و افکار منفی بتوانیم رشد کنیم. همچنین خود بخشودگی را به دلیل انتخاب آگاهانه در زندگی هرروزه و فقط با در خدمت نیازها و ارزش‌های خود بودن و نه به دلیل وظیفه، کسب پاداش بیرونی با اجتناب از شرم و گناه پرورش دهیم.

روزنبرگ در فصل دهم کتاب از ابراز کامل خشم می‌گوید؛ اینکه کشتن، سرزنش کردن یا آسیب رساندن به دیگران چه جسمانی و ذهنی همه ابراز ظاهری آن چیزی است که وقتی عصبانی هستیم در درون ما می‌گذرد. استفاده حمایتی از قدرت، آزادکردن خود و مشاوره با دیگران و ابراز قدردانی در ارتباط بدون خشونت از موضوعاتی است که در فصل‌های بعدی کتاب به آن پرداخته‌شده است. ازجمله اینکه در موقعیت‌هایی که امکان ارتباط وجود ندارد مثل بروز خطرات آنی؛ احتمالاً نیاز به استفاده حمایتی از قدرت داریم.

فراگیری مهارت‌های ارتباط بدون خشونت امری ضروری در زندگی است که به ما کمک می‌کند که احساس گناه، شرم، ترس، افسردگی را کنار بگذاریم و از این طریق قادر خواهیم بود خشم و ناامیدی را به ساختن اتحاد و مشارکت تبدیل کنیم. همچنین راه‌حل‌هایی بر اساس امنیت، احترام متقابل و اتفاق آرا خلق کنیم؛ اما روزنبرگ علاوه بر مشاهده خشونت در دوران کودکی‌اش در محلات دیترویت شاهد مهر و محبت در خانواده‌اش هم بوده است. برای همین کتاب را با خاطره‌ای از دایی جولویس به پایان می‌رساند. اینکه او چگونه ظرفیتی چشم‌گیری برای نثار محبت در خودش پرورانده بود. دایی جولویس داشتن معلمان خوب را در زندگی‌اش تأثیرگذار می‌دانست. ازجمله زبان محبت مادربزرگ به‌عنوان کسی که با زبان ارتباط بدون خشونت توانسته بود سال‌های سال زندگی پرمهری را بدون هیچ خشونتی تجربه کند.

 

  این مقاله را ۶ نفر پسندیده اند

اشتراک گذاری این مقاله در فیسبوک اشتراک گذاری این مقاله در توئیتر اشتراک گذاری این مقاله در تلگرام اشتراک گذاری این مقاله در واتس اپ اشتراک گذاری این مقاله در لینکدین اشتراک گذاری این مقاله در لینکدین

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *