نگاهی به جام باشگاههای کتابخوانی کودک و نوجوان کشور
جام باشگاههای کتابخوانی کودک و نوجوان از سال ۱۳۹۴ آغاز شد و تاکنون با برگزاری ۴دوره به یکی از اتفاقهای مهم فعالیت کتابخوانی برای بچهها تبدیل شده است. نگاهی به روند شکلگیری، گسترش و فعالیت این جام میتواند امکان تکرار و انجام این شیوه ترویج کتابخوانی را همگانیتر کند.
جام باشگاههای کتابخوانی کودک و نوجوان از سال ۱۳۹۴ آغاز شد و تاکنون با برگزاری ۴دوره به یکی از اتفاقهای مهم فعالیت کتابخوانی برای بچهها تبدیل شده است. نگاهی به روند شکلگیری، گسترش و فعالیت این جام میتواند امکان تکرار و انجام این شیوه ترویج کتابخوانی را همگانیتر کند.
جام باشگاههای کتابخوانی از زمانی که شکل گرفت تا امروز چنان بالیده و شاخوبرگ افزوده که در تصور کسی نمیگنجید. شاید بتوان آن را کمهزینهترین، مردمیترین، و مشارکتیترین طرح دولتی کتابخوانی در ایران دانست. نوشتن کلمه دولتی برایم کمی تردیدبرانگیز بود، بس که این طرح داوطلبانه، مشارکتی و براساس اقلیم و فرهنگ منطقه پیش رفته است.
تاریخچه جام
ماجرای شروع جام باشگاهها را باید از زبان علی اصغر سیدآبادی شنید. کسی که این طرح را داد و خودش هم در سال ۹۴ گمان نمیکرد این طرح با این شوق و انگیزه و وسعت جا بیفتد.
طرح خیلی ساده بود. چند کودک یا نوجوان با یک تسهیلگر به کتابفروشی بروند تا از کتابفروشیهای محلی حمایت شود، با هم کتاب بخوانند، کتابهایی را که خریدهاند مبادله کنند، درباره کتابها فعالیتهایی انجام دهند، بحث و گفتوگوی گروهی داشته باشند و بعد در مسابقه جام شرکت کنند که شامل انتخاب کتاب برگزیده باشگاه، نامه به پدیدآورندگان و فیلم یک دقیقهای معرفی کتاب بود.
آمار جام
این باشگاهها در سال اول در ۱۶ شهر اصفهان، اهواز، تبریز، بوشهر، خورموج، دزفول، رامهرمز، رشت، سبزوار، شهرری، شهرکرد، شیراز، کاشان، گنبدکاووس، نیشابور و یزد اجرا شد. حاصل آن ۲۰۰۰ باشگاه بود و ۲۲۰۰۰ عضو. سال بعد ۸۰ شهر اعلام آمادگی کردند و جالب است که حدود ۲۰ روستا هم به آن پیوستند. رشد آماری، در سال سوم جام، درخور توجه است: ۱۷۴۶ شهر و روستا. یک علت آن را هم باید در تغییر سازوکار جام دانست. در سال اول و دوم، مدرسان مستقیماً به تسهیلگران آموزش میدادند و در سال سوم و چهارم مدرسان، که حالا استاد نام گرفته بودند، به مربیان آموزش میدادند و مربیان، خود، در شهرها یا روستاهایشان کارگاههایی برگزار میکردند و به تسهیلگران آموزش میدادند. البته خیلی از مربیان خودشان هم تسهیلگر یک یا چند باشگاه بودند. از طرفی استان تهران هم به این طرح پیوست. پس عجیب نیست که این تعداد در سال چهارم جام به ۱۸۲۰ شهر و روستا رسیده که ۲۱۹۴۸ باشگاه ثبت کردند، یعنی ۳۳۵۹۷۸ کودک و نوجوان عضو باشگاهها شدهاند. حیف که خیلی نمیتوانیم آمار سال پنجم را پیشبینی کنیم، چون با وجود کرونا مجبوریم قبول کنیم تغییراتی در نحوه برگزاری باشگاهها داشته باشیم.
دوست دارم بپرسم کجایند آنها که میگویند مردم ما کتاب نمیخوانند؟ مردم ما اگر کتاب خوب داشته باشند، اگر تسهیلگری کنارشان باشد، اگر همدلی ببینند حتی در طرحی که از طرف ارشاد ارائه میشود، خوب هم میخوانند. در این چهار سال جام باشگاهها این را دیدهام که میگویم. چه در شهرها، چه در روستاها شوروشوقی برای خواندن هست که باورتان نمیشود.
باشگاههای جام
بچهها در گروههای سنی مختلف به کتابفروشی میروند، در میان کتابها میچرخند و کتاب یا کتابهایی میخرند، میخوانند، دربارهاش نقاشی میکشند، کاردستی میسازند، بحث گروهی میکنند و تمرین شنیدن یکدیگر، که نیاز اساسی جامعه ماست. میدانید چقدر این جور تعاملهای گروهی میتواند پیشبرنده و سازنده باشد؟ این کودکان و نوجوانان در گروههای ۱۲ تا ۱۵ نفره در هر باشگاه بعضی کتابها را به صورت نمایش درمیآورند و برای دوستان یا همشهریانشان اجرا میکنند، گاه با هدف تامین هزینههای مربوط به باشگاه. گاهی باشگاهها با باشگاههای دیگر تعامل میکنند، نویسنده و شاعر و مترجم دعوت میکنند یا به مهمانیشان میروند. گاهی هم در منطقه خودشان میشوند مروجان کوچک کتاب و کتابخوانی. تازه اگر بدانید چقدر نامه به نویسنده و مترجم و شاعر مینویسند و چه فیلمهای فردی یا گروهی جذابی از معرفی کتاب میسازند، فیلمهایی کوتاه با دوربینهای ساده موبایل. از بین کتابهای که در باشگاههشان خواندهاند، کتاب برگزیده انتخاب میکنند.
فهرست کتاب جام
کتابها میتواند از فهرست کتابهای معرفیشده جام باشد که خود برگزیدهای از کتابهای پنج سال اخیر است یا کتابهایی که در دسترس بچهها یا مورد علاقهشان است. فهرست کتابهای برگزیده جام در هر گروه سنی مجموعهای است از کتابهای مورد تایید شورای کتاب کودک، آموزشوپرورش، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، بعضی جوایز مثل پروین اعتصامی و حبیب غنیپور و لاکپشت پرنده.
نحوه تشکیل باشگاه در جام
همه اینها خیلی ساده شکل میگیرد. تسهیلگری آموزشدیده اطلاعات فردی آن بچهها را در سایت bookpromotion.ir ثبت میکند، با کد ملی صاحب اعتبار خرید کتاب میشوند، با ۵۰ درصد تخفیفی که خانه کتاب به کتابفروشیهایی میدهد که در جام ثبتنام کردهاند، فعالیتهایشان را شروع و ثبت میکنند، و بعد از چند ماه فعالیت، در بخش مسابقه در مرحله استانی و بعد کشوری شرکت میکنند. باشگاههایی هم داریم که از سال قبل فعال بودهاند که آنها هم در بخش استمرار ارزیابی میشوند.
من و جام
من از سال دوم جام با آن همراه بودهام و به شهرها و روستاهای مختلفی رفتهام. در سال چهارم (۹۸) داور جام هم بودهام و کلی نامه خواندم و در مرحله دوم داوری (در سال ۹۹) پرونده باشگاهها را دیدم، نامههای برگزیده را خواندم، فیلمهای برگزیده را دیدم. لذت این مواجهه مستقیم با آثار بچهها و گزارشهای تسهیلگران هنوز با من هست. از طرفی میتوانم بگویم که چقدر جام در امیدبخشی و دلگرمی شخصیام موثر بوده و توانستهام رویای داشتنِ جهانی بهتر را با آن پروبال دهم. میتوانم برایتان از تسهیلگران و مروجانی بگویم که چیزی نداشتند جز شور، عشق و انگیزه و همین به آنها دانش، کتاب و کودکانی مشتاق بخشیده تا بتوانند کتاب را در زندگی آنها جا بیندازند.
تشکیل ستاد
از خوبیهای جام میتوان به همکاری و شرکت نهادهای مختلف دولتی و خصوصی اشاره کرد. هر استان ستادی تشکیل میدهد که میتواند شامل نماینده کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، کانون مساجد، بهزیستی، شهرداری، نهاد کتابخانهها، نهادهای مردمنهاد و … در کنار ارشاد باشد. این ستاد براساس شناختی که از استان خود دارد، با توجه به فرهنگ و آداب و مسائل هر منطقه، افراد و نهادهایی را به مشارکت دعوت میکند و بعد کارگاهها شکل میگیرد. درواقع ارشاد در این طرح با آغوش باز هم از نهادهای دیگر دعوت و استقبال میکند و هم از افراد علاقهمند.
گاهی هم ستاد کارش را به موسسهای فرهنگی برونسپاری میکند که نمونهاش را در ایلام، گیلان، و کردستان شاهد بودهایم.
مزایای جام
از خوبیهای جام باشگاهها انعطاف آن، توجه بسیار به اقلیم و منطقه و فرهنگ است. جام دست تسهیلگران را در خیلی از مسائل باز میگذارد. نیازی به مکان و زمان خاص نیست تا باشگاهی تشکیل شود. کما اینکه باشگاهها در منطقههای گوناگون در کتابخانه، کانون مساجد، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، مدارس، مهدکودکها، داخل خانهها و حتی پارکها و کوچهها تشکیل شده است. گاهی لب ساحل یا روی موکتی که درختی بخشنده سایهاش را بر آن انداخته است.
مزیت دیگر جام در این است که خود کودکان یا نوجوانان تصمیمگیرنده هستند و تسهیلگر فقط در کنار آنهاست برای هدایت و انسجام و هماهنگی. گویی او هم عضوی از اعضای باشگاه است با مسئولیتی بیشتر. کارها بین اعضا تقسیم میشود و هر کدام بنا به توانمندی و علاقهشان کاری میکنند. کار جمعی و مشارکت را تمرین میکنند، برنامهریزی میکنند، کنترل برنامه و مسئولیتها را یاد میگیرند، برای نوشتن و مستند کردن اتفاقات باشگاه همراهی میکنند و برگزار کردن رویدادی فرهنگی از صفر تا صد تمرین میکنند.
در جام جنسیت براساس منطقه یا باشگاه معنا مییابد. هم باشگاههای مدرسهای تکجنسیتی داریم، هم باشگاههای مهدکودکی یا خویشاوندی که از هر دو جنس عضو هستند.
یکی دیگر از مسائلی که در جام برای من ارزشمند بوده و هست، توجه به آسیبشناسی طرح است و اصلاح آن تا حد ممکن. توجه به اینکه چطور میشود با وجود محدودیتها، هر کدام از این اشکالات را کم کرد یا راهحلی برای حذف یا اصلاحشان یافت. اگر جام این رویکرد بازنگری و اصلاح خود را حفظ کند، میتوان به آن امید بست که همچنان بهتر و بهتر شود. مثلاً میتوانم بگویم که در سالهای اول و دوم رویکرد رقابتی جام بسیار پررنگ بود، اما اکنون در خیلی از شهرها و روستاها مهم کار کردن است و حتی خیلی از باشگاههای خوب و فعال برای بخش مسابقه جام، پرونده نمیفرستند. این انتخاب آنهاست، و به آن احترام گذاشته میشود. هرچند خودم معتقدم شرکت این باشگاههای فعال به غنای جام اضافه میکند و بقیه هم ممکن است ایده یا الگوبرداری کنند، اما مهمتر از آن کاری است که این تسهیلگران در اجرا و ثبت برنامههایشان با کودکان و نوجوانان و حتی گاه والدین یا بزرگسالان میکنند.
کاستیهای جام
نحوه ثبت و گزارشنویسی و مستندسازی از چیزهایی است که لازم است روی آن بیشتر کار کنیم. چیزی که شاید به خاطر فرهنگ شفاهی ایرانیان از آن میگریزیم.
اشکالی که در جام میبینم مداومت نداشتن آموزشهاست. تجربه نشان داده که در خیلی از مناطق ما نیازمندیم به آموزش بیشتری از یک کارگاه دوروزه ۱۶ ساعته که گاه به دلایل گوناگون کوتاهتر هم میشود. کارگاههایی نیاز داریم برای کمک به مستندسازی درست و اصولی. کارگاههایی نیز برای نامهنویسی و شکلگیری بحث و گفتوگوی گروهی. چیزهایی که شاید با یک بار گفتن و شنیدن جا نیفتد، بلکه باید تمرینشان کرد. البته علت آن هم مشخص است. این طرح بودجه ازپیشتعیینشدهای ندارد. درواقع باید ممنون همت دفتر معاونت امور فرهنگی باشیم که با وجود همه این موانع کار را پیش میبرد.
در جام باشگاههای کتابخوانی خیلی مهم است افرادی برای تسهیلگری بیایند که خودشان دغدغهمند باشند یا دستکم با کودک یا کتاب آشنا باشند یا سروکار داشته باشند که بشود دغدغهمندشان کرد. گاهی در بعضی از کارگاهها این افراد کم هستند و نمیشود آن جور که باید و شاید با آنها از مباحث جدیتر گفت، و بیشتر وقت صرف دغدغهسازی میشود.
گروههای سنی
جام باشگاههای کتابخوانی بیشتر هموغمش را صرف چهار گروه سنی پیش از دبستان، سه سال اول دبستان، سه سال دوم دبستان، پایه اول متوسطه، پایه دوم متوسطه (البته با کمی اغماض به علت روشن کنکور) کرده است.
جام باشگاهها میتواند کمکم بخشی برای بزرگسالان هم داشته باشد، کما اینکه سال گذشته آموزشهایی برای زندانها هم داشتیم.
از ویژگیهای دیگر اینکه جام وابسته به مکان و زمان و فرد و بودجه نبوده و نیست. شاید کمکم از قید گروه سنی هم برهد، همان طور که کمکم مهدکودکهای جای خود را در جام باز کردند. از موارد انعطاف جام در همین ردههای سنی است، که تسهیلگر بنا به موقعیت میتواند یک یا چند کودک را درگروهی بالاتر یا پایینتر بپذیرد، اما در تدوین برنامهها و انتخاب کتابها این تفاوت را نامحسوس ببیند.
آموزشهای جام
هر سال جام با جلسه آموزشی یکروزهای برای استادان شروع میشود. پارسال جلسهای یکروزه هم برای مدرسانی برگزار شد که تازه به جمع ما پیوسته بودند. در این جلسهها کمی از تغییرات جام گفته میشود و بعد براساس گامهای تعریف شده جلسه به شیوه تسهیلگری و کار جمعی و بازی و … پیش میرود.
بعد نوبت به کارگاههای استانها میرسد. در کارگاههای جام از چیستی و چرایی ادبیات، ادبیات کودک و نوجوان، روشهای ارزیابی کتاب، روشهای ترویج کتاب، انگیزههای خواندن، تاثیر خواندن از ابعاد مختلف حتی از دید آزمونهای جهانی مثل پرلز و تیمز، گروههای سنی، جوایز مختلف، شیوههای اطلاعرسانی و ثبت و مستندسازی و گزارشنویسی، و … گفته میشود. همه اینها و حتی بیش از اینها به شیوه تسهیلگری آموزش داده میشود. دو استادی که به شهرهای مختلف سفر میکنند، خود از نویسندگان، شاعران، مترجمان، تصویرگران، ویراستاران یا مروجان کتابی هستند که مستقیم کتاب و نشر و مخاطب را میشناسند و پس از هر سفر گزارشی میدهند تا خوبیها اضافه و نقصها کاسته شود.
در مرحله بعد مربیان آموزشدیده تکی یا گروهی کارگاههای خود را در شهرها و روستاهایشان برگزار میکنند تا تسهیلگران آماده تشکیل باشگاه شوند.
جلسات آسیبشناسی جام
حتی سالی یک بار هم همه استادان جمع میشوند برای آسیبشناسی برنامه آن سال. بارها در کارگاههای دوروزه زمزمهها و گزارشهایی شنیدهام از کسانی که اول کارگاه ناامید بودهاند و در طول کارگاه نگاهشان به طرح و گاه به گفته خودشان به زندگیشان متحول شده است. از خوبیهای جام این است که ارتباط این دو استاد با شرکتکنندگان قطع نمیشود و در گروهی مجازی ادامه پیدا میکند. این ارتباط مداوم کمک میکند آموزش ادامهدار باشد، از هم بیاموزند، به فعالیت بیشتر تشویق شوند و خبرهای مرتبط را بشنوند.
باشگاهها تاکنون دستاوردهای مختلفی داشتهاند، از جمله آن میتوان امید بستن به حرکتهای جمعی باشد که کمکم در استانها دارد شکل شبکه را به خود میگیرد و اگر چنین امری محقق شود، چقدر میتوان به آینده کتابخوانی متفاوت نگاه کرد و اندیشید. چه رویاهایی در سر پروراند و بالندگیهایی را به چشم دید. به امید آن روز.