مجمع الجزایر گولاگ، روایت سولژنیتسین از اردوگاه کار اجباری
کسی به داخل اردوگاههای کار اجباری شوروی استالینی راه نداشت. آنها که زندانبان بودند، مامورِ لابد معذورِ حکومت بودند و آنها که بازداشت شده و به این اردوگاهها اعزام میشدند اغلب زنده بیرون نمیآمدند. آنهایی که جان سالم به در بردند هم سکوت میگزیدند چون نمیخواستند دوباره به چنان جایی برگردند. اما یک نفر، یک نویسنده، به نام الکساندر سولژنیتسین تصمیم گرفت آنچه را خودش و همقطارانش تجربه کردند مستند کند و به گوش جهانیان برساند. به این ترتیب کتاب «مجمع الجزایر گولاگ» نوشته شد. کتابی که دنیا را تکان داد.
کسی به داخل اردوگاههای کار اجباری شوروی استالینی راه نداشت. آنها که زندانبان بودند، مامورِ لابد معذورِ حکومت بودند و آنها که بازداشت شده و به این اردوگاهها اعزام میشدند اغلب زنده بیرون نمیآمدند. آنهایی که جان سالم به در بردند هم سکوت میگزیدند چون نمیخواستند دوباره به چنان جایی برگردند. اما یک نفر، یک نویسنده، به نام الکساندر سولژنیتسین تصمیم گرفت آنچه را خودش و همقطارانش تجربه کردند مستند کند و به گوش جهانیان برساند. به این ترتیب کتاب «مجمع الجزایر گولاگ» نوشته شد. کتابی که دنیا را تکان داد.
نخستین خوانندگان روس «مجمع الجزایر گولاگ» نسخههای اصطلاحاً سامیزدات آن را خواندند. (برای آشنایی بیشتر با مفهوم سامیزدات پرونده قبلی ما «سامیزدات راهی برای دور زدن ممنوعهها» را بخوانید) روسها کتاب را به صورت نسخههای دستنویس میخواندند.
هرکس مدتی نزدیک 24 ساعت کتاب را در اختیار داشت و به خوبی یادش میماند کتاب را از چه کسی گرفته، به چه کسی تحویل داده و با خواندن آن چه حسی داشته است. این 24 ساعت به طور کامل صرف خواندن میشد. این یک دنیای جدید برای روس کتابخوان بود که پردهای از تاریخ کشورش جلوی چشمانش کنار زده میشد.
الکساندر سولژنیتسین اولین بار دز 1958 به فکر مدون کردن تاریخ گولاگ و مستند کردن مشاهدات و تجربیات تلخ خود و همزندانهایش افتاد. سولژنیتسین با نوشتن و انتشار غیرقابل انتظار رمان «یک روز از زندگی ایوان دنیسویچ» مشهور شد.
کتابی که شخص خروشچف اجازه انتشار آن را صادر کرد و البته آخرین اثر مجاز ادبیات داستانی شوروی درباره گولاگ باقی ماند. سال 1970 او به عنوان برنده جایزه نوبل انتخاب شد. اما حتم داشت اگر از کشور خارج شود اجازه ورود مجدد به او نمیدهند و به همین دلیل به سوئد نرفت و تنها بیانیهای برای قرائت در آکادمی نوبل فرستاد.
وقتی سولژنیتسین کتابش را مینوشت دسترسی به اسناد واقعی که در انحصار دولت بود به هیچ شکلی امکان نداشت و حتی تصور آن هم به جوکی شبیه بود. منبع اصلی نویسنده، مشاهدات خودش، شایعات زندان و نامهنگاریهایش با 227 شاهد اردوگاهها بود که عمدتاً بدون شناخت او و پس از خواندن «یک روز از زندگی ایوان دنیسویچ» چنان قلبشان به درد آمده بود که خطر مکاتبه با نویسنده را به جان خریده بودند و به او نامه نوشته بودند.
اگر میخواهید بیش از این درباره کتاب «مجمع الجزایر گولاگ» بدانید خواندن این مقاله را به شما پیشنهاد میکنیم.
![]() |
دربارهی مجمع الجزایر گولاگدشمنِ خلق. در شوروی استالینی این نام اگر روی کسی گذاشته میشد زندگیاش عملاً به پایان رسیده بود. دشمنان خلق را یا اعدام میکردند یا به اردوگاههای کار اجباری میفرستادند که دست کمی از اعدام نداشت و نوعی مرگ تدریجی و دردآور بود. در شوروی خیلیها را در طول سه دهه به اردوگاه کار اجباری فرستادند. اما مشکل دیکتاتور وقتی است که یکی از جان به دربردگانش زبان داشته باشد. قلمی که با آن آنچه را بر او و همزندانهایش گذشته برای بقیه مردم، برای آیندگان و برای خارج از کشور روایت کند. الکساندر سولژنیتسین چنین کسی بود و این کار را با نگارش کتاب «مجمع الجزایر گولاگ» کرد. |
#سولژنیتسین معتقد بود که شهروندان معمولی شوروی یک وظیفه دارند و آن هم اینکه همدست دروغگوها نشوند. اما، هنرمندان مسئولیت بزرگتری بر دوش دارند. آنها باید دروغها و دروغگوها را شکست بدهند.
اتحاد جماهیر #شوروی در سال 1991 فروپاشید. در آن روزها، هر کارشناسی دلیلی برای سقوط سیستم شوروی ارائه میکرد. یکی بر مشکلات اقتصادی تاکید داشت، دیگری بر مسائل نظامی و عدهی قلیلی هم فکر میکردند که دلیلی مبهمتر از بقیه، پشت این اتفاق است: از دست دادن کامل اعتبار ایدئولوژی پشت سیستم. الکساندر سولژنیتسین نقش مهمی در این مشروعیتزدایی از حکومت شوروی داشت و اگر میخواهید درباره شخص سولژنیتسین و مشکلاتی که برای سیستم حاکم در شوروی ایجاد کرد، خواندن این یکی مقاله پیشنهاد ماست.
![]() |
سامیزدات ؛ راهی برای دور زدن ممنوعیت آثار ادبی در بلوک شرقادبیات زیرزمینی یا ممنوعه یا همان سامیزدات (samizdat) به سیستمی در اتحاد جماهیر شوروی سابق و اقمارش گفته میشد که ادبیات ممنوع در مجاری دولتی را به طور پنهانی و زیرزمینی چاپ یا رونویسی میکرد. هزاران شهروند به این ترتیب خود در چاپ و پخش یک داستان یا شعر سهیم میشدند و آن را دست به دست میگرداندند. سامیزدات معادل ادبیات مخفی و زیرزمینی است اما در عمده زبانها با همان کلمهی روسی آن جاافتاده است. روسها علیرغم تاریخچهای از استبداد که در کارنامهشان دارند، از تاریخ مفصلی از مقاومت در برابر استبداد هم برخوردارند. |
مجمع الجزایر گولاگ، روایت سولژنیتسین از اردوگاه کار اجباری