شناخت شهرسازی: 7 کتاب با موضوع «شهر» که باید بخوانیم
«شهرها همچون کوره آهنگری تمدن را ذوب میکنند.» زندگی ما در شهرها اتفاق میافتد و شهرها جایی هستند که بیشترِ عقاید خلاقانه و روشنفکرانه، ارتباطات و نوآوریِ بشر اتفاق میافتد، بنابراین شناخت شهرها برای درک تمدن امری ضروری است. برای کمک به انجام این کار، مجموعهای از هفت کتاب فوق العاده که به بررسی ماهیت، عملکرد، تاریخ و آیندهی پیچیدهی وجود گرانبهای زندگی شهری، از بخش طراحی گرفته تا جامعه شناسی و اقتصاد و فراتر از آن میپردازند را معرفی میکنیم.
(مترجم)
(مترجم)
«شهرها همچون کوره آهنگری تمدن را ذوب میکنند.» زندگی ما در شهرها اتفاق میافتد و شهرها جایی هستند که بیشترِ عقاید خلاقانه و روشنفکرانه، ارتباطات و نوآوریِ بشر اتفاق میافتد، بنابراین شناخت شهرها برای درک تمدن امری ضروری است. برای کمک به انجام این کار، مجموعهای از هفت کتاب فوق العاده که به بررسی ماهیت، عملکرد، تاریخ و آیندهی پیچیدهی وجود گرانبهای زندگی شهری، از بخش طراحی گرفته تا جامعه شناسی و اقتصاد و فراتر از آن میپردازند را معرفی میکنیم.
شناخت شهرسازی: ۷ کتاب با موضوع «شهر» که باید بخوانیم
ارتباط فرودگاهها با شهرهای چندصد ساله، کتابفروشیهای معروف بروکلین و لو کوربوزیه (معمار معروف قرن بیستم و از پیشگامان معماری مدرن) چیست؟
جفری وست در سخنرانی اخیر خود در کنفرانس TED اعلام کرد: «شهرها همچون کوره آهنگری تمدن را ذوب میکنند.» شهرها جایی هستند که بیشترِ عقاید خلاقانه و روشنفکرانه، ارتباطات و نوآوریِ بشر اتفاق میافتد، بنابراین شناخت شهرها برای درک تمدن امری ضروری است. برای کمک به انجام این کار، مجموعهای از هفت کتاب فوق العاده که به بررسی ماهیت، عملکرد، تاریخ و آیندهی پیچیدهی وجود گرانبهای زندگی شهری، از بخش طراحی گرفته تا جامعه شناسی و اقتصاد و فراتر از آن میپردازند را معرفی میکنیم.
- مرگ و زندگی شهرهای بزرگ آمریکا
جین جیکوبز را میتوان مهمترین نویسنده تاریخ در حیطه برنامهریزی شهری دانست. کتاب تأثیرگذار او «مرگ و زندگی شهرهای بزرگ آمریکا» [با ترجمه آرزو افلاطونی و حمید پارسی در نشر دانشگاه تهران به فارسی چاپ شده است]، که در سال ۱۹۶۱ منتشر شد، آنچنان بر نیم قرن گذشتهی شهرنشینی متمرکز میشود که معرفی آن به عنوان یک منبع جامع، جای تعجب دارد.
جاکوبز به جای حمله بیرحمانه به سیاستهای برنامهریزی مدرنِ آن موقع و تاثیر منفی آنها بر جوامع درون شهری، نقد هوشمندانه و سازندهای ارائه میدهد که اصول جدیدی را برای برنامهریزی و بازسازی شهرهای هوشمند و کاربردی پیشنهاد میدهد. همچنین او به این باور همگانی که اگر پول کافی داشتیم، فقر و فرسایش شهری را از بین میبردیم و به سرگردانی پول مالیات طبقه متوسط جامعه پایان میدادیم و حتی مسئله ترافیک را حل میکردیم، دهنکجی میکند؛ یعنی اعتقادی که به طور خطرناکی در فرهنگ معاصر ، و تا حدود نیم قرن بعد، همه گیر شده است.
اما به آنچه که ما با چند میلیارد دلار اول ساختهایم، نگاه کنید: پروژههای کم درآمدی که به مراکز بزهکاری، خرابکاری و ناامیدی اجتماعی عمومیِ بدتری نسبت به آنچه که قرار بود جایگزین فقرای حاشیهنشین شوند تبدیل شدهاند. پروژههای مسکن با درآمد متوسط که مملو از رخوت و فریب هستند و در تضاد با هر گونه پویایی و سرزندگیِ زندگی شهری. پروژههای لوکس مسکونی که یا مستقیم و یا با نوآوریهای غلط به طور غیر مستقیم از شکوهشان کم میکند. مراکز فرهنگی که قادر به حمایت از یک کتابفروشی خوب نیستند.
مراکز مدنی و اوقات فراغت که هیچکس جز بیکارها، که انتخابهای کمتری برای اوقات بیکاریشان دارند، سراغ آنها نمیروند. مراکز تجاری که کپیهای بیسلیقهای از فروشگاههای زنجیرهای درست و حسابی در حومه شهر هستند. مسیرهای قدمزنی که هیچ جایی را به جای خاصی وصل نمیکنند و اصلا پیادهرویی هم ندارند. بزرگراههایی که شهرهای بزرگ را اخته کردهاند. این اسمش بازسازی شهر نیست، از بین بردن شهر است.
- موفقیت شهر
سی و شش میلیون نفر در منطقه توکیوی بزرگ، بزرگترین شهر تولیدی جهان، زندگی میکنند و نزدیک به ۷۰ درصد جمعیت ایالات متحده آمریکا در ۳ درصد از زمینهای مسکونی این کشور ساکناند. در «موفقیت شهر: چگونه بزرگترین اختراعمان ما را پولدارتر، باهوشتر، سبزتر، سالمتر و خوشحالتر میکند»، ادوارد گلائر، اقتصاددان ارشد شهری، تعدادی از افسانه های محبوب در مورد بیماریهای موجود در شهرها را واهی قلمداد میکند، و از طریق نمونههای گذشته و حال، نشان میدهد که چگونه و چرا شهرها در واقع میتوانند الگوهایی برای بهزیستیِ بهینه، هم برای انسان و هم برای محیط باشند.
(آیا می دانستید که ساکنین شهرها ۴۰ درصد انرژیِ کمتری از ساکنان حومه شهر استفاده میکنند و سرطان و بیماریهای قلبی در شهر نیویورک به مراتب کمتر از میانگین ملی آمریکا است؟)
توانی که از همکاری انسانی حاصل می شود، حقیقت اصلیِ موفقیت تمدن و دلیل اصلی این است که همچنان شهرها به بقا ادامه میدهند. برای شناخت شهرهایمان و اینکه چه باید با آنها بکنیم، باید از افسانههای واهی خلاص شویم. ما باید این دیدگاه را که حمایت از محیط زیست به معنای زندگی در اطراف درختان است، کنار بگذاریم و شهروندان همیشه باید برای حفظ فیزیکی گذشتهی شهر تلاش کنند. ما باید این تفکر آرمانگونهی مالکیت خانه ، که خانه های بزرگ خارج شهر را برتر از آپارتمانهای چند طبقهای شهری میداند، متوقف کنیم و به تقدیس دهکدههای روستایی پایان دهیم.
باید این دیدگاه سادهانگارانه را که ارتباط بهتر از راه دور باعث کاهش میل و نیاز به نزدیک شدن به یکدیگر میشود از بین ببریم. بیش از همه، ما باید خود را از این گرایش که شهرها را فقط به ساختمانهای بزرگش میشناسیم آزاد کنیم، و به یاد داشته باشیم که شهر واقعی از آدمهایش ساخته شده است نه بتن.
- شهرها در گذر تاریخ
«شهرها در گذر تاریخ: خاستگاهها، تغییر شکلها، و چشماندازهای مختلف» توسط لوئیس مامفورد، در سال ۱۹۵۲ چاپ شد. او در این کتاب، به تکامل شکل شهر در دوران شکل گیری تمدن ، از زیستگاههای قبیلهای بدوی تا شهرهای قرون وسطی و مراکز تجاریِ قدیمی- مدرن در دهه ۱۹۵۰ نگاهی میاندازد. حدود نیم قرن پیش، مامفورد با تجزیه و تحلیل مشتاقانهی گذشته و ارزیابی دقیق آینده، برخی از حساسترین حرفها را در مورد شهرهایی که امروزه شهرنشینان، دانشمندان و رهبران مدنی را در خود جا داده، زده و به نوبه خود پیشبینی کرده بود.
«با ساختن ایستگاههای مترو بر اساس میزان رفت و آمد عابران پیاده در مناطق شهری، بخش مهمی از مشکلات حمل و نقل شهری میتواند از بین برود. برای سرعت بخشیدن به سفرهای ضروری شهری، تعداد و طول مسیر سفرهای غیرضروری باید کاهش یابد. این امر می تواند تنها با نزدیک کردن محل کار و خانه به یکدیگر میسر شود.»
اما در پسِ این پیشگوییهای دقیق او از تمام راههایی که ما میتوانیم شهر هایمان را خراب کنیم (که کردیم)، موجی از خوشبینی در مورد تواناییمان برای بهرهگیری از خرد، پیشرفت و ابتکارات اخلاقی جریان دارد.
- شهر فرودگاهی (AEROTROPOLIS)
برای بسیاری از تمدنهای بشری، شهرها – مکان هایی که مردم دور هم جمع می شوند و پول، کالا و ایده مبادله میکنند- از طریق مراکز حمل و نقل همچون بندر و ایستگاههای راهآهن تعریف میشوند. در کتاب «Aerotropolis: در آینده چگونه زندگی خواهیم کرد» جان کاساردا (پژوهشگر دانشگاه و مشاور امور شهر) و گرگ لیندسی (روزنامهنگار)، مهمترین مرکز حمل و نقل دنیای امروز، یعنی فرودگاه را به عنوان مرکز باشکوه تمدن در دنیای آینده در قالب کتاب «شهر فرودگاهی» بررسی میکنند. عبارت شهر فرودگاهی ترکیبی از فرودگاهی عظیم، کلانشهری مدیریت شده و محدودهای تجاری است.
Aerotropolis تجسمی شهری از اینترنت فیزیکی است؛ به طوری که اولویت حمل و نقل هوایی باعث می شود تا فرودگاهها و مناطق دورافتادهی آنها مکانهایی برای مشاهده عملکرد و عواقب آن باشند. اگر شما به مفهوم aerotropolis دقیق شوید، چیزی که توجه را جلب میکند این است که تکامل سیستم آن، به آرامی منجر به کاهش هر دو میشود. اینجا جایی است که متوجه میشویم پدیدهی جهانی شدن چگونه شهرها، زندگی و فرهنگ ما را تغییر خواهد داد.
- شهر شما کیست؟
ریچارد فلوریدا، به جز اینکه یکی از افراد جالبی است که باید در توییتر او را فالو کرد و نویسنده افتخاری ماهنامه «آتلانتیک» نیز هست، یکی از آگاهترین افرادی است که امروزه در مورد شهرها فکر میکند و مینویسد.
او در کتاب «شهر شما کیست؟: اقتصاد خلاق چگونه انتخاب محل زندگی را به مهمترین تصمیم شما در زندگی تبدیل میکند»، عناصر کلان شهرها از اقتصاد گرفته تا حمل و نقل را از منظر کوچک رضایت شخصی بررسی می کند. (که در واقع، این کتاب را علاوه بر این لیست، به لیست کتابهای ضروری در مورد موضوع خوشبختی هم وارد میکند). فلوریدا آمار و تئوری های سنگین را با ایده ها و نقشه های جالب و جذاب ترسیم می کند تا قدرت مکان را در ثروتمندترین و چندوجهیترین شکل ممکن، نشان بدهد و تعامل پیچیده بین شهرهای ما، شخصیت های ما، و خود ما و احساس رفاهمان را آشکار کند.
در نهایت، «شهر شما کیست؟»، طرح هوشمندانهای برای ایجاد تعادل میان امتیازات و کاستیهای محل زندگی ارائه میدهد تا لذت را در جامعه و شهرمان و مسئولیتها و آرزوهای همراه با آن، پیدا کنیم یا لذت بردن از آن را فرا بگیریم.
- راهنمای کوچک محلیِ نیویورک
کتاب «راهنمای کوچک محلیِ نیویورک» یک کتاب راهنمای شهر عادی نیست. در عصر جمعسپاری یا همان crowdsourcing و نفوذ دیجیتال به تقریبا همه چیز، این کتاب همه چیز را در مورد اینکه چطور این شهر به نمادی بینافرهنگی تبدیل شد بیان میکند. این کتاب یک جستار کنجکاوانهی شهریِ بینظیر است که از کتابفروشیهای معروف بروکلین گرفته تا شلوغی سرسامآور محله Midtown و فرهنگهای عجیب و غریب محلههای مختلف را با نقاشیهای اورجینال و زیبا، با نشان دادن هنر، معماری شهر، و خیلی چیزهای دیگر، به تصویر میکشد و شما را میخکوب میکند.
در نیویورک با گوشی هوشمندتان آدرسها و ساعت را چک کنید اما بعد از مدتی آن را کنار بگذارید! چشمها، گوشها و بینی شما بهترین راهِ دریافت، تفسیر و ذخیره اطلاعات هستند.
- کلانشهر بدلی
در حالی که کار جین جیکوبز و لوئیس مامفورد ممکن است به تصور نسلهای مختلف در مورد شهرها شکل داده باشد، اما بعد از حدود نیم قرن از زمانی که ایدهها و تفکرات آنها ارائه میشد، با پیشرفت تکنولوژی، مکانیسمهای اقتصادی، فرایندهای طراحی و اولویتهای سیاسی، خیلی چیزها تغییر و تکامل یافته است. در کتاب «کلانشهر بدلی: ایدههایی در مورد شهرها»، ویتولد ریبزینسکی، استاد شهرسازی دانشگاه پنسیلوانیا و منتقد معماری سبکSlate ، بررسی میکند که این تغییرات چه تاثیری در متصور شدن شهر ایدهآلِ آینده دارند.
ریبزینسکی، که از ۱۶ سال پیش به دانشجویان فوق لیسانس رشتههای MBA در دانشکده اقتصادِ Penn’s Wharton، طراحی و توسعه تدریس میکند، در کتابش آموختههای خود در مورد برنامهریزی و توسعه شهری را از طریق دادههایی مبتنی بر اطلاعاتِ وضعیت فعلی و آیندهی شهرها خلاصه میکند و آنها را از منظر جامعهشناسی، طراحی و اقتصاد رفتاری، و همچنین پروژه های نوآورانهی شهری از سراسر جهان که مفهوم شهر را در عصر تغییر نیازهای انسانی و در دسترس بودن منابع، به چالش می کشد، بررسی میکند.
از مامفورد تا جیکوبز، و از لو کوربوزیه تا فرانک لوید رایت، از پارکهای عمومی تا آسمانخراشهای پیشرفته، از شهر بوفالوی نیویورک تا بوستونِ ماساچوست، ریبزینسکی طیفی باور نکردنی از اطلاعات و دلایلی را که باعث شده اینگونه رفتار، زندگی و انتخاب کنیم ارائه میدهد و از همه مهمتر توضیح میدهد که چگونه میتوان این ایدههای اصلی در مورد شهرها را برای شکل دادن به یک شهر قرن بیست و یکمی، با تمام سرزنده بودن، ناهمگونی و چند کاربردی بودن، ساخت.
آیا یک شهر، محصولِ اهداف طراحی، یا نیروهای تأثیرگذار بازار، و یا کمی از هر دو است؟ اینها سوالاتی است که در این کتاب به دنبال جواب آن میگردیم.
نویسنده: ماریا پوپووا
شهرسازی