امروزه افراد بسیار زیادی به قدرت نهفته در واژه سرمایه‌گذاری پی برده‌اند و می‌خواهند بدانند چگونه قدرت سرمایه‌گذاری را به دست آورند؛ بسیاری از این افراد در ذهن‌شان سؤالاتی از این‌ دست دارند: وقتی هیچ پولی ندارم چطور می‌توانم سرمایه‌گذاری کنم؟ آیا برای پول‌سازی نیازی به پول نیست؟ آیا سرمایه‌گذاری ریسک‌پذیر نیست؟ چطور می‌توانیم سودهای زیادی را با ریسک پایین داشته باشیم؟

آیا می‌توانیم بدون هیچ پولی در زمینه املاک یا سهام سرمایه‌گذاری کنیم؟ و… . رابرت کیوساکی و شارون. آل. لچتر با کتابی که تحت عنوان راهنمایی‌های پدر پولدار برای سرمایه‌گذاری… نوشته‌اند این هدف را دنبال می‌کنند که پس از خواندن کتاب پاسخ بسیاری از این پرسش‌ها برای مخاطبان روشن شود و اگر هم خواننده پاسخ خود را نمی‌گیرد، حداقل انگیزه‌ای برای تحقیق بیشتر به‌منظور یافتن پاسخ‌های کارآمد پیدا کند.

نویسندگان این کتاب می‌نویسند: «شاید این کتاب تمام پاسخ‌های فنی را که مخاطب به دنبال آن است به او ندهد، هدف این است که مخاطب درک کند چند نفر از ثروتمندترین افراد، خودساخته به ثروت خود دست‌یافته‌اند». کیوساکی معتقد است این پول نبود که پدر پولدار را به یک سرمایه‌گذار ثروتمند بدل کرد، بلکه الگوی فکری پدر پولدار او را ثروتمند کرده است.

بنابراین اگر ما می‌خواهیم به قدرت اقتصادی که پدر پولدار داشت دست پیدا کنیم، باید الگوی فکری پدر پولدار را درک کنیم. از نظر این نویسنده اگر ما بتوانیم مثل پدر پولدار که توصیه‌هایش در این کتاب آمده؛ فکر کنیم، برای همیشه پولدار خواهیم بود، ولی اگر مثل او فکر نکنیم صرف‌نظر از اینکه چه مقدار پول داشته باشیم، هرگز یک ثروتمند واقعی نخواهیم بود.

از نظر کیوساکی ثروت، نوعی طرز فکر است و نه یک رقم دلاری در بانک. بر این مبنا نویسندگان در این کتاب تلاش می‌کنند الگوی فکری سرمایه‌گذاران ثروتمند را به مخاطبان‌شان انتقال دهند و برای این منظور کتاب‌شان را چهار بار بازنویسی کرده‌اند.

این کتاب با ابتدایی‌ترین سطوح سرمایه‌گذاری آغاز می‌شود و تا بالاترین سطح سرمایه‌گذاری خبره پیش می‌رود. کتاب به‌جای اینکه با سطح سرمایه‌گذاری معتبر آغاز شود، از سال ۱۹۷۳ آغاز می‌شود؛ یعنی زمانی که کیوساکی نویسنده اول این کتاب، هیچ شغل، پول و دارایی نداشته و برهه‌ای از زندگی را از سر می‌گذرانده که بسیاری از ما آن را تجربه کرده‌ایم. این نویسنده تنها چیزی که در سال ۱۹۷۳ داشته، یک رؤیا درباره روزی بوده که در زمینه‌هایی که ثروتمندان سرمایه‌گذاری می‌کنند، سرمایه‌گذاری کند.

این کتاب از زمانی آغاز می‌شود که او هیچ چیز نداشته جز یک رؤیا و راهنمایی یک پدر پولدار، که البته پدر واقعی خودش نبوده است.  بدین ترتیب، کیوساکی معتقد است صرف‌نظر از اینکه مخاطب این کتاب امروز پول خیلی اندک یا پول زیادی برای سرمایه‌گذاری دارد و صرف‌نظر از اینکه دانسته‌هایش درباره سرمایه‌گذاری چقدر است، می‌تواند این کتاب را برای سرمایه‌گذاری کردن بسیار مفید بیابد.

این کتاب با شیوه بسیار ساده به توضیح موضوعی پیچیده پرداخته است؛ و اساساً نوشته شده تا هر کسی که می‌خواهد سرمایه‌گذار مطلع‌تری باشد، صرف‌نظر از هر مقدار پولی که دارد به این جرگه بپیوندد. کتاب از بسیاری جهات ساده باقی می‌ماند گرچه راهبردهای سرمایه‌گذاری بسیار پیشرفته‌ای را پوشش می‌دهد. این کتاب داستان مرد ثروتمندی است که مرد جوانی را راهنمایی می‌کند، همراه با تصاویر و نمودارهایی که به شرح موضوع گیج‌کننده سرمایه‌گذاری کمک می‌کنند.

کتاب راهنمایی‌های پدر پولدار برای سرمایه‌گذاری… دربرگیرنده موضوعاتی از این قبیل است:

۱. ده عامل کنترل سرمایه‌گذار: بسیاری از مردم می‌گویند سرمایه‌گذاری ریسک‌پذیر است، اما پدر پولدار می‌گفت سرمایه‌گذاری ریسک‌پذیر نیست، بلکه خارج از کنترل بودن ریسک‌پذیر است. این کتاب ده عامل کنترل سرمایه‌گذاری پدر پولدار را به مخاطبانش می‌آموزد که می‌تواند به کاهش ریسک و افزایش سود کمک کند.

۲.  پنج مرحله از برنامه پدر پولدار که می‌تواند هر کسی را از بی ‌پولی به مرحله سرمایه‌گذاری با مقدار زیادی پول هدایت کند.

۳.  چرا و چگونه یک سرمایه‌گذار واقعی صرف‌نظر از روند صعودی یا نزولی بازار پول‌سازی می‌کند؟

۴.  تفاوت بین سرمایه‌گذاران بنیادی و سرمایه‌گذاران تکنیکی چیست؟

۵.  کتاب حاضر سرمایه‌گذاران را به ۵ نوع تقسیم می‌کند: سرمایه‌گذاران معتبر، سرمایه‌گذاران صلاحیت‌دار، سرمایه‌گذاران خبره، سرمایه‌گذاران درونی، سرمایه‌گذاران پایانی و مخاطب در انتهای کتاب به مهارت‌ها و دانش متفاوت هرکدام از این پنج طبقه دست می‌یابد.

۶.  مخاطب در این کتاب تفاوت بین دو نوع از مشکلات مالی را خواهد آموخت؛ مشکل اول: نداشتن پول کافی و مشکل دوم: داشتن پول خیلی زیاد. زیرا افراد خیلی اندکی می‌دانند که مشکل داشتن پول خیلی زیاد تا چه حد می‌تواند وخیم باشد. مخاطب در این کتاب خواهد آموخت چگونه با مشکل نداشتن پول کافی شروع کند، چطور پول خیلی زیادی به دست آورد و چطور مشکل پول خیلی زیاد را حل کند.

به‌عبارت‌دیگر این کتاب نه‌تنها نحوه به دست آوردن پول خیلی زیاد را به مخاطب می‌آموزد، بلکه از آن مهم‌تر به او آموزش می‌دهد که چطور آن را نگاه دارد.

یکی از مهم‌ترین جنبه‌های این کتاب تفاوت‌های ذهنی بین سرمایه‌گذار متوسط و سرمایه‌گذار ثروتمند است. با خواندن این کتاب مخاطب متوجه می‌شود که اختلاف این دو تنها در طرز فکر متفاوت آن‌ها است. بیشتر سرمایه‌گذاران می‌گویند ریسک نکنید! ولی سرمایه‌گذار ثروتمند ریسک می‌کند.

بیشتر سرمایه‌گذاران می‌گویند متنوع عمل کنید! ولی سرمایه‌گذار ثروتمند متمرکز عمل می‌کند. سرمایه‌گذار متوسط سعی می‌کند بدهی را به حداقل برساند، ولی سرمایه‌گذار ثروتمند میزان بدهی را در جهت منافع خود افزایش می‌دهد. سرمایه‌گذار متوسط تلاش می‌کند هزینه‌ها را کاهش دهد، ولی سرمایه‌گذار ثروتمند می‌داند چگونه هزینه‌ها را افزایش دهد تا خودش را پولدارتر کند.

سرمایه‌گذار متوسط یک شغل دارد ولی سرمایه‌گذار ثروتمند شغل ایجاد می‌کند. سرمایه‌گذار متوسط سخت کار می‌کند، ولی سرمایه‌گذار ثروتمند کمتر و کمتر برای پول بیشتر و بیشتر کار می‌کند.

بدین ترتیب یک جنبه مهم این کتاب جلب‌توجه مخاطب به این نکته است که ببیند چقدر افکارش با افکار رهنمود دهنده پدر پولدار فرق دارد؛ از نظر نویسندگان این کتاب بسیاری اوقات این تفاوت به ۱۸۰ درجه می‌رسد.

وقتی مخاطب این کتاب را می‌خواند نسبت به تناقض‌های فکری میان سرمایه‌گذار متوسط و سرمایه‌گذار ثروتمند آگاه‌تر می‌شود. همان‌طور که پدر پولدار می‌گوید سرمایه‌گذار ثروتمند به‌خوبی می‌داند که هر سکه، دو رو دارد، ولی سرمایه‌گذار متوسط تنها یک روی سکه را می‌بیند و درست همان روی سکه که سرمایه‌گذار متوسط آن را نمی‌بیند، او را در حد متوسط نگاه می‌دارد و سرمایه‌گذار ثروتمند را ثروتمندتر می‌کند. بنابراین یکی از مهم‌ترین اهداف نگارش کتاب حاضر این بوده است که به مخاطب فرصت دهد تا دیدگاهی متفاوت نسبت به سرمایه‌گذاری پیدا کند.