سایت معرفی و نقد کتاب وینش
سایت معرفی و نقد کتاب وینش

روزهای پرکتاب در قرنطینه

روزهای پرکتاب در قرنطینه

 

در تعطیلات نوروز که در خانه هستید و کتاب مطالعه می‌کنید؛ نام کتاب به همراه متن یا بخش  مورد پسندتان  را در یک کاغذ یادداشت کنید و حداکثر تا تاریخ ۲۳ فروردین ۹۹ با ما به  اشتراک بگذارید و از جوایز قرعه کشی بهره مند شوید.

در تعطیلات نوروز که در خانه هستید و کتاب مطالعه می‌کنید؛ نام کتاب به همراه متن یا بخش  مورد پسندتان  را در یک کاغذ یادداشت کنید و حداکثر تا تاریخ ۲۳ فروردین ۹۹ با ما به  اشتراک بگذارید و از جوایز قرعه کشی بهره مند شوید.

 

 

برای شرکت در قرعه کشی کافی است به لینک متون ارسالی به کمپین مراجعه فرمایید. با این کار شما به صفحه مربوط به کمپین هدایت می‌‌شوید و در آنجا می‌‌توانید مطالب خود را بارگذاری کنید.

 

 

  این مقاله را ۸۵ نفر پسندیده اند

نوشته‌های مرتبط

17 دیدگاه در “روزهای پرکتاب در قرنطینه

  1. فانک فهیمی می گوید:

    من دارم امپراطوری هیتلر رو می خونم. واقعا بعضی صفحات رو برای اینکه بهتر بخاطر بسپرم بیش از یک بار می خونم ‌و کلی روش فکر می کنم ممکنه خیلی جاهاش حالم بد بشه ولی اطلاعات زیادی بدست میارم. الان می فهمم روزگار بسیار بدتری برای مردم این کره خاکی بوده و چه ظلمهایی تحمل شده و نشده!

  2. فاطی می گوید:

    من این چند روز چند فیلم دیدم که در دوران نوجوانی کتاب های آنها را خوانده بودم و بیشتر فکر می کردم که اینها چقدر فیلم ها یا رمان های رمانتیکی هستند. ولی این دفعه بسیار متفاوت بود. دیگه به نظرم رومانتیسیزماش برای جذاب بودش بوده و در زیر لایه رویی زیبای رمانتیک آن فشارهای دوران صنعتی شدن بشر، ویرانگری آن، چاره ناپذیری آن، زیاده خواهی، قدرت طلبی و داستانها خیال پردازی ها و آرزو های او جاری است. چیزی که اصلا معلوم نیست چقدر به واقعیت نزدیک یا دور می شود. بشر همان است که هست و هنوز موجود خیال پردازی است که بعضی وقت ها آنقدر در خیالات خود غرق می شود که دیگر بین واقعیت و خیالات او هیچ شباهاتی نیست و این معمولا نقطه است که طبیعیت با زبان واقعیت بی پیرایه ضربه خود را بر بشر وارد می کند واو را از خواب بیدار می کند و اینجا است که او می ایستد وحاج و واج به آنچه فکر می کرد و آنچه شد می نگرد و تنها چیزی که قادر است بگوید عبارت
    چرا؟؟؟؟
    است
    پ.ن.: رمانهایی که مرا به این راه بردند: شمال و جنوب(آمریکایی)، شمال و جنوب (انگلیسی)، غرور و تعصب، حس و احساس، زمان ما، جن ایر

  3. Asma Yazdanpanah
    Asma Yazdanpanah می گوید:

    آثار بهرام بیضایی به شدت پیشنهاد میشه
    زبان و اندیشه ی بیضایی زیبا ومسحور کنندست
    مرگ یزد گرد _شب هزارو یکم _دیباچه ی نوین شاهنامه _چهار صندوق _ فردا یا روز می گذرد و….

  4. Asma Yazdanpanah
    Asma Yazdanpanah می گوید:

    گیو: تو کشته ی سهراب بودن خویشی !
    پسرانی به سال تو دل به افسانه ها می بازند و شمشیر و اسبشان چوبی است
    از چه در راه شناختن خود افتادی؟
    خویشتن شناختی به خون خود ؛ کس را این بهره از دانش مباد (سهراب کشی _بهرام بیضایی)

  5. كوثر می گوید:

    سلام
    امروز کتاب شکار و تاریکی رو خوندم،دومین کتابی بود که از ادوگاوا رانپو خوندم
    میتونم بگم حیرت زدم کرد
    و اینک علاوه بر تمِ جنایی-معماییش،روانشناختانه هم بود

  6. رویا فقیهی می گوید:

    ناراحت شدن از یک حقیقت بهتر از تسکین یافتن با یک دروغ است.
    کتاب بادبادک باز برای دومین بار. کتابی بسیار تاثیر گذار و متاسفانه دردناک.

  7. علیرضا اشرفی می گوید:

    ۱- می خواهم انگلیسی حرف بزنم
    ۲- اندیشه عشقولوژی خرد ورزی
    ۳- پندهای طلایی قند پهلو
    ترجمه وتالیف : علیرضا اشرفی
    ناشر : نشر آدمیت و فیدیبو fidibo.com بصورت ebook

  8. علیرضا اشرفی می گوید:

    ایده وابتکار زیبایی است ،تبدیل تهدید به فرصت و مدیریت زمان این سرمایه همه انسان ها ???

  9. علیرضا اشرفی می گوید:

    درود برشما اندیشمندان عالم ،‌عاشق خردمند وتشکر از اینکه مشوق مطالعه کتاب و توسعه فرهنگ کتابخوانی هستید.

  10. می گوید:

    اینجا تو مسابقه نیست ها لازمه رو لینک ” متون ارسالی در کمپین ” کلیک کنید و آنجا اطلاعات را وارد کنید
    اینجا بخش دیدگاه است و آنجا بخش کمپین 🙂

  11. بهمن موسی زاده
    بهمن موسی زاده می گوید:

    تعطیلات برای من از اول اسفند شروع شد و بهترین فرصت بود برای خواندن یک رمان نهصد صفحه ای که از بهمن شروع کرده بودم. و دارم چند کتاب کوچک تر هم که مدتها در لپتاپم در انتظار بودند را یکی یکی می خوانم.

    • فاطی می گوید:

      کتاب علمی نیست در واقع در ژانر کتاب های شرح چیز های پیچیده به زبان همه فهم قرار می گیره
      نویسنده خیلی استدلال های بی نقصی ارایه نمی ده و با چشم دقیق کلی ازش می شه ایراد گرفت
      ولی سرجمع داره می گه الزاما بشر در طی مسیرش به سمت بهبود و خوشبختی نرفته و این خیلی بستگی به باورها و اسطوره های ایجاد شده به وسیله نوعی از بشر به اسم انسان خردمند داره که با اسطوره ها و باور های انسان های ناندرتال و … شاید اختلاف داره و شاید اصلا باعث انقراض آنها شده و باعث مرگ میر های زیاد بین بشر ها، گیاهان و جانوران کلا لذا الان در آستانه ای هستیم که می تونیم اسطوره ها را به سمت بقا همه یا بقای فقط قوی ها تنظیم کنیم که دومی احتمالا باعث مردن بشر خردمند خواهد شد
      البته این برداشت منه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *