راز و رمزهای موفقیت یک رمان پرفروش
«ملت عشق» کتاب معروفی است، پرفروش و افتاده بر سر زبانها که ترجمهی معروفش به فارسی از ارسلان فصیحی طی ۵ سال ( ۱۳۹۳ تا ۱۳۹۸) به چاپ ۹۷ام رسیده است. کتابی که در ترکیه ۵۰۰ مرتبه تجدید چاپ شده و در کشورهای فرانسه و انگلیسیزبان هم کمابیش مورد استقبال قرار گرفته است،در مسابقهی نقد و معرفی کتابی هم که در اردیبهشتماه در سایت وینش برگزار شد، بیشترین نقدهای رسیده مربوط به همین کتاب بود، مجموع این دلایل باعث شد که در این نوشته گریزی به علتهای احتمالی موفقیت این کتاب بزنیم.
ملت عشق
نویسنده: الیف شافاک
مترجم: ارسلان فصیحی
ناشر: ققنوس
نوبت چاپ: ۱۰۷
سال چاپ: ۱۳۹۸
تعداد صفحات: ۵۱۱
شابک: ۹۷۸۹۶۴۳۱۱۹۱۹۵
«ملت عشق» کتاب معروفی است، پرفروش و افتاده بر سر زبانها که ترجمهی معروفش به فارسی از ارسلان فصیحی طی ۵ سال ( ۱۳۹۳ تا ۱۳۹۸) به چاپ ۹۷ام رسیده است. کتابی که در ترکیه ۵۰۰ مرتبه تجدید چاپ شده و در کشورهای فرانسه و انگلیسیزبان هم کمابیش مورد استقبال قرار گرفته است،در مسابقهی نقد و معرفی کتابی هم که در اردیبهشتماه در سایت وینش برگزار شد، بیشترین نقدهای رسیده مربوط به همین کتاب بود، مجموع این دلایل باعث شد که در این نوشته گریزی به علتهای احتمالی موفقیت این کتاب بزنیم.
ملت عشق
نویسنده: الیف شافاک
مترجم: ارسلان فصیحی
ناشر: ققنوس
نوبت چاپ: ۱۰۷
سال چاپ: ۱۳۹۸
تعداد صفحات: ۵۱۱
شابک: ۹۷۸۹۶۴۳۱۱۹۱۹۵
ملت عشق کتاب معروفی است، پرفروش و افتاده بر سر زبانها که ترجمهی معروفش به فارسی از ارسلان فصیحی طی ۵ سال ( ۱۳۹۳ تا ۱۳۹۸) به چاپ ۹۷ام رسیده است. کتابی که در ترکیه ۵۰۰ مرتبه تجدید چاپ شده و در کشورهای فرانسه و انگلیسیزبان هم کمابیش مورد استقبال قرار گرفته است، شاید چون نویسندهاش متولد فرانسه است و کتابش هم همزمان که به ترکی درآمده به انگلیسی هم منتشر شده است.
آمارهای سامانههای جستوجوی سیودومین نمایشگاه کتاب تهران میگویند که رتبهی اول جستجو به کتاب ملت عشق تعلق دارد، این رمان عاشقانه، در سال گذشته در دو طرح پاییزه و تابستانهی فروش کتاب در صدر جدول قرار داشت و اگر هشتگش را هم به شکلهای مختلف در اینستاگرام سرچ کنید به رقمی نزدیک به ۶۰۰۰۰ پست خواهید رسید. در مسابقهی نقد و معرفی کتابی هم که در اردیبهشتماه در سایت وینش برگزار شد، بیشترین نقدهای رسیده مربوط به همین کتاب بود؛ ۱۲ نقد از ۲۰۸ اثری که مورد داوری قرار گرفت.
خلاصهی داستان
یک ماجرای عشقی. یا نه، یک ماجرای عشقی به موازات یک ماجرای عشقی-عرفانی که سعی دارد در نهایت خواننده را به نوعی دروننگری و جستجو در خویش دعوت کنند. کتاب به شکل موازی داستان اللا، زنی آمریکایی، چهل ساله، برخوردار از رفاه خانوادگی نسبی و رنجدیده از خیانت همسر را با قصهی آشنایی و عشق شمس و مولانا در هم تنیده است.
اللا قرار است کتابی را ویراستاری کند که در واقع قصهی عشقی-عرفانی قرن هفتم را روایت میکند، چهل قانون عشق از زبان شمس تبریزی که در واقع نام اصلی کتاب شافاک هم هست: .(The Forty Rules of Love: A Novel of Rumi)داستانی که در اوج روزهای استیصال و ناامیدی مثل متنی راهگشا به زندگی اللا نوری میتاباند. زندگی مادی اللا و بچههایش به او کمکی نمیکنند که این زن بتواند زندگی بدون عشق را تاب بیاورد. او برکهای است راکد که افتادنِ یک سنگ کوچک (خواندن کتابی نجاتبخش و آشنایی با نویسندهاش) در آن غوغا به پا خواهد کرد.
«سنگی را اگر به رودخانهای بیندازی، چندان تاثیری ندارد. سطح آب اندکی میشکافد و کمی موج برمیدارد. صدای نامحسوس “تاپ” میآید، اما همین صدا هم در هیاهوی آب و موجهایش گم میشود. همین و بس. اما اگر همان سنگ را به برکهای بیندازی… تاثیرش بسیار ماندگارتر و عمیقتر است. همان سنگ، همان سنگ کوچک، آبهای راکد را به تلاطم درمیآورد.
در جایی که سنگ به سطح آب خورده ابتدا حلقهای پدیدار میشود؛ حلقه جوانه میدهد، جوانه شکوفه میدهد، باز میشود و باز میشود، لایه به لایه. سنگی کوچک در چشمبههمزدنی چهها که نمیکند. در تمام سطح آب پخش میشود و در لحظهای میبینی که همهجا را فرا گرفته. دایرهها دایرهها را میزایند تا زمانی که آخرین دایره به ساحل بخورد و محو شود…» (ملت عشق، ص ۷)
معرفی نویسنده
الیف شافاک یا الیف شفق، نویسندهای ترکتبار است. در سال ۱۹۷۱ در استراسبورگ فرانسه به دنیا آمده، نوجوانیاش در ترکیه گذشته و حالا در لندن زندگی میکند. لیسانس روابط بینالملل، فوق لیسانس مطالعات زنان و دکتری علوم سیاسی دارد.
یک فمینیست مخالف ناسیونالیستهای افراطی که در مخالفت با کشتار ارامنه، وضعیت زنان ترکیه و سنتگراییهای ارتجاعی مینویسد، مصاحبه میکند و هزینه میپردازد (در یکی از رمانهایش به نام حرامزادهی استانبول که به مسئلهی نسلکشی ارامنه میپردازد از سوی دولت ترکیه دادگاهی شد و سه سال حبس تعلیقی گرفت). این پیشینه به او کمک میکند که رمان پرفروشش از سوی روشنفکران هم جدی گرفته شود و نشود که او را فقط یک نویسندهی رمانهای عامهپسند دانست.

او در ترکیه سمبل یک نویسندهی طرفدار حقوق زنان است که قلم و کاغذ و نوشتن را از انحصار نویسندگان مرد درآورده و نام یک زن را همپای مردان همتبارش بر سر زبانها انداخته است. در یک کلام او نویسندهای است که بلد است که تحصیلات، ایدئولوژی و تواناییاش را در نوشتن به همدیگر گره بزند و به سوژهای بدل شود که هم قابلیت جذب مخاطب دارد و هم رسانهای شدن.
به طور مثال وقتی که بعد از به دنیا آوردن فرزندش گرفتار افسردگی پس از زایمان میشود، حاصلش را در شیر سیاه میریزد، کتابی که ارسلان فصیحی آن را با نام بعد از عشق به فارسی برگردانده، اثری که علاوه بر قصه و ادبیاتِ صاحب مخاطب روایتی دیگر از مادری را هم ارائه میدهد، یک ایدئولوژی پر طرفدار که هواخواهانش را زیر پرچم خودش جمع خواهد کرد.
نقدهای مثبت و منفی
ملت عشق یک رمان متوسط نیست. عدهای میتوانند عاشقش باشند و عدهای هم از آن بدشان میآید. کافی است که ستارههایی که خوانندگان در گودریدز به این رمان دادهاند را مرور کنید؛ اغلب چهار یا پنج ستاره و در مواردی هم یک و دو. مرورهای نوشته شده بر روی رمان شافاک چنان زیاد است که خواندنشان ممکن است به اندازهی خواندن خود کتاب طول بکشد اما اغلب شبیه به هماند و تعداد زیادی از آنها به آوردن بخشی از کتاب همراه با تعریف کردن قصه بسنده کردهاند.
در این قسمت از متن تلاش میکنیم با مرور نوشتههایی که به قصد شرکت در مسابقهی نقد و معرفی کتاب وینش برای ما فرستاده شدهاند عمده دلایل این محبوبیت را بشناسیم:
۱. عشق
عمده تعریفی که دوستداران ملت عشق خرج این کتاب کردهاند در واقع به ماهیت خود عشق برمیگردد، موضوعی که تکراری نمیشود و الیف شافاک به دو شکل زمینی و عرفانی در رمانش به آن پرداخته است:
«وقتی ملت عشق را خواندم تنها چیزی که در وجودم آشکار شد عشق بود. عشقی که مدتها در کنج دلم به فراموشی سپرده شده بود… با خواندن این کتاب احساس کردم به نسلی تعلق دارم که از بیان عشق عمیقش به پدیدههای اطرافش شرم ندارد و به هر قیمتی فعل خواستن را برایش صرف میکند…»
«عشق، تنها عشق، فارغ از هر ضمیمه و پسوندی، به تنهایی، خاموش و بیادعا به سراغت میآید. مهم نیست که در حسرتش بودی یا نمیخواستیاش، میآید، طوفانی در درونت برپا میکند، همهی آنچه ساختی را نابود میکند و آنگاه که تو حیران، بر ویرانهی یک عمر زندگی نشستهای دستت را میگیرد، روحت را به پرواز در میآورد و امکان انجام کارهایی را به تو میدهدکه هیچگاه در تصورت هم نمیگنجید …
عشق آتش است، تو را میسوزاند و همانند ققنوس که از خاکستر برمیخیزد، تویی نو به تو میبخشد. اینجا و آنجا ندارد، قدیم و جدید ندارد، کار عشق همیشه همین بوده. دنیاییست عشق …»
۲. تصوف
چه در نقدهای رسیده به وینش و چه در ریویوهایی که در گودریدز بر روی این کتاب نوشتهاند، خوانندگان زیادی بر روی قواعد چهلگانهای که شمس از عشق برای مولانا شرح میدهد، تکیه کردهاند. تأکید و تأثیرپذیری خوانندگان از این قواعد چنان است که انگار کسی راه نجات را بهشان نشان داده باشد. خواندن این چهل قاعده در طول داستان ماجرای عشقی معمولی میان اللا و عزیز را از یک عشق ساده به ماجرایی پیچیده و سحرانگیز بدل میکند که رنگوبوی عرفانی و غیر زمینی دارد. ملت عشق در عین داستانگویی و سرگرمکنندگی یک کتاب دستورالعمل است:
«جالب این است که در مسیر عشقبازی موانع را در کتاب یکی یکی میشناسی و چالشهایش را با قواعد چهلگانهی تصوف، صاف و هموار میکنی و روح خود را صیقل میدهی… اینک تصمیم دارم از این نیمهی بعد زندگیم چهل قاعده را سنجاق افکارم کنم و انسان دیگری شوم. انسانی که خوب ببیند وخوب عاشق شود وتضادها را بپذیرد تا بالغ شود.»
«در این کتاب علاوه بر تخیلات قوی نویسنده به چهل قاعدهی صوفیان به طور کامل اشاره میشود که هر کدام هزاران حرف درخود نهفته دارد… چهل قاعدهی صوفیان هر کدام طی سرگذشتهای تلخ و شیرینی در قالب یک داستان به خواننده القا میشود… هیچ کتابی بینقص نیست و قطعا این کتاب هم مبرا از این قاعده نیست اما اینکه توانسته مشتاقان زیادی را به دنبال داشته باشد، نشانهی عطش انسانها برای سیر و سلوک به درونشان است و این کتاب تلنگری است زیبا بر اهل دلش…»
«و این زندگی چه زیباست با لمس چهل قانون حضرت شمس! به گمانم از وقتی ملت عشق را میخوانم، تازه دارم به زندگی لبخند میزنم، عشق میورزم و خدا را دارم. و به راستی که عالیجناب عشق ، همان حضرت شمس ملت عشق خودمان است!»
« کتاب با نثر روان و زیبا به آرامی مخاطب را به جلو میبرد تا مخاطب را به اندیشه به درون خودش بکشد؛ اندیشه به درون ضمیر برای خودشناسی و خداشناسی یکی از گامهای مهم در انسان بودن است؛ اینکه خودمان را چقدر میشناسیم از آن جهت مهم است که به همان قدر هم جهان اطراف و آدمهای اطرافمان را خواهیم شناخت، این کتاب تلنگری به مخاطب برای اندیشهی عمیق به درون میزند و این انتخاب را به خواننده میسپارد که تا کجا پیش برود…»
در گودریدز و نقدهایی که به شکل آنلاین روی اینترنت در دسترساند دلایل دیگری را هم میشود به این میزان از محبوبیت اضافه کرد: چیزهایی مثل علاقه به شرقشناسی، آشنایی با چهرهی دیگری از اسلام، رگههایی از فمینیسم و زنانگی در کتاب و نیز توانایی نویسنده در پرداختن داستانی مدرن در دل آمریکای سال ۲۰۰۸ در عین پیوند با ریشهها که به خوانندهی امروزی احساسی شبیه همان چیزی را میدهد که اللا در کتاب تجربه میکند؛ «پیدا کردن معنا» وسط زندگی ناامیدکنندهی روزمره.
کتاب در عین حال بیست راوی مختلف دارد که تقریباً با هربخش عوض میشوند که این خود در کنار دیگر دلایل مذکور و البته حجم کتاب از این تصور که مخاطب قرار است یک ماجرای عشقی معمولی را بخواند، میکاهد.
در نقدهای رسیده به مسابقهی وینش جای نظرات منفی نسبت به کتاب خالی است. قرار بوده که خوانندگان دربارهی کتابهایی که دوست داشتهاند بنویسند و به همین خاطر نوشته را میشود با چند نقد عمده از میان مرورهای کسانی که در گودریدز به ملت عشق یک یا دو ستاره دادهاند یا در مقالاتی دربارهاش نوشتهاند تمام کرد:
«داستان اللا که چیزی بیش از داستان یک قصهی آبکی نیست، حدود ۱۰۰ صفحه از رمان را تشکیل میدهد… نویسنده ۲۵۰ صفحه بعدی دیگر را به داستان شمس تبریزی و رومی اختصاص میدهد که شامل قوانین ۴۰ گانهی شمس شده است و تلاش میکند بین رابطهی شمس و رومی با اللا و عزیز رابطه برقرار کند. قواعد چهلگانه، رابطه میان شمس و مولانا و شخصیت آنها نتیجهی خلاقیت نویسنده نیست. شما میتوانید با یک گوگلکردن ساده این چیزها را بخوانید.» (اینجا)
عدهی زیادی از نقدها متوجهی دقیق نبودن اطلاعات نویسنده از داستان شمس و مولانا و نیز از تصوف است، عدهی دیگری بیمسئولیتی اللا در برابر نظام خانواده (اینجا) را مورد نکوهش قرار دادهاند و تعدادی از منتقدان فارسی زبان هم به ترجمههای غیردقیق از کتاب اشاره کردهاند که سرشار از اشارات غیرمستقیم به قرآن و آیینهای تصوف است. از میان این نقدها مژگان دولتآبادی (مترجم) از بقیه فراتر میرود و ملت عشق را یک رمان صرفاً سفارشی میخواند که در سال مولانا به درخواست بنیاد مولانا به خانم شافاک سفارش داده شده است.
*
به جز منابعی که در متن ذکر شد، در نوشتن این مطلب از ویکیپدیای فارسی، مدخلهای الیف شافاک و ملت عشق، مطلب امیلی امرایی در مجله زنان و گزارش سایت ایبنا از جلسه نقد و معرفی کتاب ملت عشق استفاده شده است. برای مطالعه بیشتر درباره کتاب ملت عشق میتوانید به لینک مراجعه کنید.
راز و رمزهای موفقیت یک رمان پرفروش
2 دیدگاه در “راز و رمزهای موفقیت یک رمان پرفروش”
کتاب عامهپسندیه و بیشتر میان دخترهای بین ۱۵ تا ۲۵ سال محبوبه.
کتاب بسیار فوقالعاده و زیبا
نسخه صوتی کتاب هم موجوده که میتونید از اپلیکیشن خوانا http://www.khanabooks.com دریافت کنید.