دوران قرنطینه، بهترین زمانها و بدترین آنهاست
مارگارت آتوود نویسنده مشهور کانادایی دوران قرنطینه و هجوم کرونا را به قلعهای قرون وسطایی تشبیه میکند و ما آن سواری هستیم که باید پیش از بالا آمدن پل متحرک قلعه خودمان را داخل آن بیندازیم و نجات پیدا کنیم. در این شرایط او متوجه همه آن چیزهایی شده است که در دوران بعد از کرونا او دوست دارد در این قلعه باز هم حاضر باشند. آتوود از خوانندگانش میخواهند نگذارند کافهها و رستورانهای محبوب، کتابفروشیهای محلی و هنر و آزادی بیان از زندگی ما برای همیشه جدا شوند. او یادداشتش درمورد دوران قرنطینه را در مجله تایم به چاپ رسانده است که میتوانید در اینجا ترجمه فارسی آن را بخوانید.
مارگارت آتوود نویسنده مشهور کانادایی دوران قرنطینه و هجوم کرونا را به قلعهای قرون وسطایی تشبیه میکند و ما آن سواری هستیم که باید پیش از بالا آمدن پل متحرک قلعه خودمان را داخل آن بیندازیم و نجات پیدا کنیم. در این شرایط او متوجه همه آن چیزهایی شده است که در دوران بعد از کرونا او دوست دارد در این قلعه باز هم حاضر باشند. آتوود از خوانندگانش میخواهند نگذارند کافهها و رستورانهای محبوب، کتابفروشیهای محلی و هنر و آزادی بیان از زندگی ما برای همیشه جدا شوند. او یادداشتش درمورد دوران قرنطینه را در مجله تایم به چاپ رسانده است که میتوانید در اینجا ترجمه فارسی آن را بخوانید.
مقالهای از مارگارت آتوود
ترجمه: کاجیک صافاریان
صحنهای از یک فیلم را مجسم کنید که در آن شوالیهای به سمت قلعهای میتازد، پل قلعه در حال بالا رفتن است، اسب سفید شوالیه با یک جهش باشکوه از روی خندق میپرد. آیا به سلامت به آن سو خواهد رسید؟
ما آن سوارکار هستیم. ویروس ترسناک کرونا ما را دنبال میکند. ما در هوا هستیم و امیدواریم که به آن طرف برسیم تا زندگی به چیزی که ما به عنوان «نرمال» پذیرفتهایم برگردد. حالا این بالا، جایی میان حال و آینده هستیم، چه باید کنیم؟
به همه چیزهایی که امیدوارید بعد از عبور از خندق، همچنان در قلعهی آینده باشند فکر کنید و از همین الان هرکاری که فکر میکنید برای وجود آنها در آینده لازم است، انجام دهید.
در مورد کارکنان عرصه سلامت بحثی وجود ندارد. همه باید از آنها حمایت کنیم چون همه ما یک نظام درمانی در قلعه آینده میخواهیم. اما وقتی اوضاع عادی و همه در سلامت بودیم، جز دوستان و خانواده چه چیزی به زندگیهایمان ارزش زندگی کردن داده بود؟ هر کدام از ما فهرست خودمان را داریم. این هم بخشی از فهرست من است:
رستورانها و کافههای محبوب. چقدر عجیب است که ما فکر میکنیم این جاهای خوب همیشه وجود خواهند داشت و ما هروقت بخواهیم میتوانیم در آنها رفت و آمد کنیم. برای کمک به آنها در پرش از روی این خندق، به آنها سفارش غذاهای بیرونبر بدهید و از آنها کارت هدیه بخرید. معمولاً اطلاعات مورد نیاز را میتوانید به صورت آنلاین پیدا کنید.
کتابفروشیهای محلی. بعضی از آنها تحویل در بیرون فروشگاه، تحویل درب منزل یا تحویل پستی دارند. از آنها حمایت کنید! در همان حوزه، میتوان از ناشران و نویسندگان هم حمایت کرد. خصوصاً آنهایی که رونمایی بهاره کتابشان لغو شده. انواع راه حلهای ابتکاری در حال اجرا هستند. انتشار توییتری، پادکستها و انواع جلسات مجازی. معمولاً صحبت از «جامعه خوانندگان» و «جامعه نویسندگان» میشود. وقتی ۲۵ سالم بود، در نشریات کانادا آنقدر همه چیز پراکنده و کوچک بود که در عمل، نویسندهها باید به نویسندگان دیگر و همینطور ناشران کمک میکردند. و ما معمولاً این کار را میکردیم، حتی اگر بعضی از ما از بعضی دیگر خوشمان نمیآمد. (این اختلافات هم جزئی از مفهوم «جامعه» است. میتوانید از یک نفر در یک شهر کوچک بپرسید. در مواقع اضطراری شما از دشمنان محلی خودتان حمایت میکنید چون با این که شاید احمق باشند، احمقهای خودتان هستند، درست است؟)
روزنامهها و مجلات مورد اعتمادتان. از آنجایی که هیچ چیز مثل یک بحران به حکومتهای مستبد امکان سلب آزادیهای مدنی را نمیدهد، دموکراسی به شکل فزایندهای تحت فشار است و آزادیهای دموکراتیک و حقوق بشر در حال از بین رفتناند. بخشی از این سلب آزادیها معمولاً به سمت محدود کردن اجباری گردش اطلاعات و بحث و گفتوگو میرود. آزاد و مستقل بودن ارتباطات، حیاتی است. رسانههای مستقل را مشترک شوید. از سایتهایی که با اخبار دروغین مبارزه میکنند و دیگرانی که مثل پن آمریکا برای آزادی بیان مسئولانه تلاش میکنند، حمایت کنید. به رادیوهایی که با حمایت مردم هزینههایشان را تامین میکنند کمک مالی کنید. با بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی آن را تبلیغ کنید. نگذاریم ویروس دهانمان را ببندد.
گروههای هنری مختلف. هنر راهی برای ابراز همه ابعاد انسانیت ما است. ما از طریق هنر تمام وجوه طبیعت انسانیمان را درک میکنیم. تئاتر، موسیقی، رقص، فستیوالها و گالریها که مجبور به لغو برنامههایشان شدهاند آسیب میبینند. کمکهای مالی، کارتهای هدیه، رویدادهای آنلاین میتوانند کمک کنند. بدون تماشاگر، هنری وجود ندارد. شما میتوانید آن تماشاگر باشید.
سیاره شما. همان که روی آن زندگی میکنید. مختصر میگویم: اگر اقیانوسها را از بین ببرید اکسیژنی برای تنفس نخواهد ماند. بسیاری گفتهاند که در زمان این همهگیری، انتشار گازهای گلخانهای و آلودگی کم شده است. آیا ما برای اینکه در قلعهی آینده این را به واقعیت تبدیل کنیم، طور دیگری زندگی خواهیم کرد؟ آیا انرژی و غذای مورد نیازمان را از راههای بهتری تهیه خواهیم کرد؟ یا خیلی ساده به حالت قبلی باز خواهیم گشت؟ یکی دو تا از نهادهای محیط زیستی را انتخاب کنید و به آنها کمک مالی کنید. الان وقتش است.
و آخر اینکه ناامید نشوید. میتوانید خندق را پشت سر بگذارید! بله، لحظه ترسناک و ناخوشایندی است. انسانها دارند میمیرند. آدمها هم شغلشان را از دست میدهند و هم این احساس را که بر زندگیهایشان مسلطند؛ هرچند در حقیقت پیش از این هم این کنترل بسیار شکننده بوده است.
در دوران قرنطینه هم میتوانید از زندگیتان لذت ببرید، هرچند با سرعت و شدت کمتری نسبت به زمانی که همه چیز «نرمال» بود. بسیاری از خود سوال میکنند که اینقدر سرعت و عجله برای چه بود؟ و تصمیم میگیرند زندگی متفاوتی را شروع کنند.
دوران قرنطینه بهترین زمانها و بدترین آنهاست. اینکه چطور این دوره را تجربه کنید، تا حد زیادی به خودتان بستگی دارد.
نشانی اصل نوشته به زبان انگلیسی در مجلهی تایم: