نشر خوب تابهحال کتابهای فراوانی در حوزه داستان و ناداستان و معرفی و بررسی آثار سینمایی به چاپ رسانده. کتاب در زمانهی پروانهها که جزو جدیدترین آثار به چاپ رسیده این ناشر هست، پیش از این یکبار در سال 1385 منتشر شده. ناشر در یادداشتی از دلایل انتخاب این کتاب و چاپ دوبارهاش گفته است.
نشر خوب تابهحال کتابهای فراوانی در حوزه داستان و ناداستان و معرفی و بررسی آثار سینمایی به چاپ رسانده. کتاب در زمانهی پروانهها که جزو جدیدترین آثار به چاپ رسیده این ناشر هست، پیش از این یکبار در سال 1385 منتشر شده. ناشر در یادداشتی از دلایل انتخاب این کتاب و چاپ دوبارهاش گفته است.
هر سال هزاران عنوان کتاب در کشور چاپ میشود ــ در سالهای اخیر حولوحوش صدهزار عنوان ــ و هر ناشری لابد از خودش میپرسد چه تعداد از این عنوانها در خاطرهی مخاطبان باقی میمانند و سالهای بعد هم موضوعیت خود را حفظ میکنند و جایی برایشان در قفسهی کتابفروشیها هست. احتمالاً نویسنده و مترجم و ناشر و چاپچی و کتابفروش میدانند چهبسا کتابهایی که چاپ میشوند و سرنوشتی جز فراموشی ندارند.
میتوان حدس زد بسیاری از این کتابها در زمرهی پرفروشهای آن سال ــ و چند صباحی دیگر ــ باشند اما جای ثابتی حتی در کتابخانهی خوانندههای مشتاق روزهای اوجشان هم نداشته باشند؛ کمی که بگذرد از قفسه به کمد و بعد کارتن و انباری و دستآخر به بیرون خانه روانه میشوند.
نمیتوان انکار کرد هر ناشری گرچه برای سر پا ماندن و گذران در این اوضاع دشوار دستکم نیمنگاهی به آن کتابهای «روز» دارد، میخواهد کتابهایی چاپ کند که سالهای سال خوانده شوند و در کتابفروشیها و کتابخانهها بمانند، سالها ــ و چهبسا دههها ــ که میگذرند کتاب هنوز خوانندههای جدیدی جذب محتوای خود کند و چهبهتر که خوانندههای قدیمی هم به یاد آن بیفتند و گاه از قفسه برش دارند و یادش کنند و دربارهاش حرف بزنند.
خلاصه آنکه وسوسهی بسیاری ناشران این است که، علاوه بر شخصیت حقوقیشان، کتابهایشان هم آنجا و نزد آنان که باید و شاید «ماندگار» شود. اینجاست که ناشر نگاه خیرهای به جامعهاش دارد و هنگام انتخاب آثار انگار در رؤیاست که کتاب و سخن و نکتهای را جان ببخشد و خود نیز از خلال سطرهای آن زنده بماند.
در زمانهی پروانهها در نگاه ما از همین دست کتابهاست؛ روایت درخشان و هولناک خواهران میرابال که در مقابل دیکتاتوری ایستادند و جان بر سر این راه گذاشتند. آنها هماکنون نیز با نامگذاری 25 نوامبر به عنوان روز جهانی منع خشونت علیه زنان جاودانه شدهاند و کتاب در زمانهی پروانهها هم به مدد داستانگویی گیرای خولیا آلوارز تا سالهای سال خوانندگانی را مسحور خود خواهد کرد.
کتاب را برخی همکاران ما خوانده بودند و در خاطرهشان زنده بود. به چاپش که فکر میکردیم دیدیم هنوز حرف و روایتی دارد جاندار و دلالتگر. میدانستیم داستانی است که در جامعهی ما نیز مانند بسیاری جوامع دیگر همچنان موضوعیت دارد و خواندنی است.
میدانستیم از آن کتابهایی است که در ذهن و روان خوانندگانش میماند و حیف است از دسترس خوانندگان جدید دور بماند. بهویژه که به قلم حسن مرتضوی، یکی از مهمترین مترجمان دو دههی گذشته، ترجمه شده است. استقبال مخاطبان در همین چند روز نخست انتشار به ما نشان داد پُربیراه فکر نمیکردیم. خوشحالیم که کوشیدیم در زمانهی پروانهها به قفسهی کتابفروشیها بیاید و چشمان تازهای بر سطرهایش بچرخند.
Thanks for clicking. That felt good.
Close