در دومین کتاب ماه وینش تعدادی از خوانندگان کتاب زمستان۶۲، نگاه و نظر خود را نسبت به این کتاب که با موضوع جنگ و خوزستان منتشر شده است، با ارسال عکسهایی بیان کردند.
بخشی از این آثار را در اینجا ببینید.
همانطور که در میدان جنگ همیشه دو طرف حضور دارند تا با تاکتیک و شیوههای گوناگون رزمی برای بدست آوردن هدفی خاص چه دفاع از مرز و کیان و چه به دست آوردن فتوحات… با هم رو در رو شوند و بجنگند، در بازی شطرنج هم همان عنصرها را مییابیم. اجزایی مانند زمین بازی، دو طرف مبارزه کننده، مقاومت کردن برای کسب پیروزی و به کار بردن تاکتیک … زندگی هم همچون میدان مبارزهای سترگ در مواجهه با شرایط گوناگون و به کار بردن ترفند و شیوههای مختلف برای کسب موفقیت و پیروزی است.
از طرف دانشکده هنرهای زیبا رفتیم جنوب و تو اهواز مستقر شدیم و کلاسهای نقاشیمون را اطراف کارون و مناطق جنگی برگزار میکردیم. یکبار توی جزیره مجنون نشستیم و نقاشی کردیم موقع برگشتن سربازها با نگرانی ما را از اون منطقه بیرون آوردن گویا پاکسازی نشده بود و ما نزدیک مینها نشسته بودیم و بساط نقاشی پهن کرده بودیم.
در زمان موشک باران تهران، در مدارس پناهگاه تعبیه شد و میزان زیادی گونی شن و ماسه جهت ایجاد جانپناه در جاهای مختلف قرار گرفت. زیرزمین مدرسه مریم، عکس کلاسی سال ۱۳۶۶.
دایی عزیزم سال ۶۲ راننده آمبولانس بود تو سربازی و مدام میرفت خط مقدم جبهه و ما پیوسته نگران بودیم و دلهره داشتیم سالهای سختی بود.
سربازان قبل از اعزام در دوره آموزشی ارتش، دوستانی که بعضی تا امروز هم رابطه خود را حفط کردهاند.