سایت معرفی و نقد کتاب وینش
سایت معرفی و نقد کتاب وینش

اشتراک گذاری این مقاله در فیسبوک اشتراک گذاری این مقاله در توئیتر اشتراک گذاری این مقاله در تلگرام اشتراک گذاری این مقاله در واتس اپ اشتراک گذاری این مقاله در لینکدین اشتراک گذاری این مقاله در لینکدین

به جعبه زندگی دست بزن!

بعد از دیدن عنوان اصلی این کتاب اولین پرسشی که احتمالاً به ذهن می‌رسد این است که منظور از «جعبه» چیست؟ گادین در طول کتاب توضیح می‌دهد که منظور «جعبه بازر» است. بازر (Buzzer) قطعه الکترونیکی ساده و مولد صداست که صدایی شبیه بوق تولید می‌کند؛ در جعبه بازر با زدن هر دکمه صدایی تولید می‌شود یا چراغی روشن می‌شود. جعبه بازر برای بچه‌ها بسیار هیجان‌انگیز و غیرقابل‌پیش‌بینی است؛ درست مانند زندگی! جعبه‌ای که در عنوان این کتاب به‌کاررفته برای ست گادین استعاره از زندگی است. گادین تلاش دارد به خوانندگانش القا کند که در زندگی به روندهای کهنه پیشین نه بگویند و ابتکار عمل را کاملاً به دست گرفته و زندگی خود را متحول کنند.

 

 

 

 

 

تأثیر تحولات اقتصاد جهانی بر عملکرد کسب‌وکارهای امروزی بر هیچ‌کس پوشیده نیست. در کنار این تحولات جهانی‌شدن، توسعه فناوری و شفافیت انتقال اطلاعات و به دنبال آن وجود مشتریان هوشیار تنوع الگوهای کسب-و-کار و تشدید رقابت را در پی داشته است و در این فضای رقابتی، شاید ابتکار و خلاقیت مهم‌ترین عامل در پیشرفت مقاصد اقتصادی و بازاریابی باشد. کتاب به جعبه دست بزن؛ آخرین باری که کاری را برای اولین بار انجام دادی کی بود؟ به قلم ست گادین با هدف توصیف و ترویج همین ابتکار و خلاقیت در روند پیشرفت در فضای بازار رقابتی جدید نوشته‌شده است.

بعد از دیدن عنوان اصلی این کتاب اولین پرسشی که احتمالاً به ذهن می‌رسد این است که منظور از «جعبه» چیست؟ گادین در طول کتاب توضیح می‌دهد که منظور «جعبه بازر» است. بازر (Buzzer) قطعه الکترونیکی ساده و مولد صداست که صدایی شبیه بوق تولید می‌کند؛ در جعبه بازر با زدن هر دکمه صدایی تولید می‌شود یا چراغی روشن می‌شود.

 

جعبه بازر برای بچه‌ها بسیار هیجان‌انگیز و غیرقابل‌پیش‌بینی است؛ درست مانند زندگی! درست مانند زندگی که پر از اتفاقات جدید و غافلگیرکننده است و نباید از آن‌ها واهمه داشت، باید ترس را کنار گذاشت جلو رفت و به جعبه زندگی دست زد.

بنابراین جعبه‌ای که در عنوان این کتاب به‌کاررفته برای ست گادین استعاره از زندگی است. گادین تلاش دارد به خوانندگانش القا کند که در زندگی به روندهای کهنه پیشین نه بگویند و ابتکار عمل را کاملاً به دست گرفته و زندگی خود را متحول کنند. درواقع به جعبه دست بزن… کتابی است که خوانندگانش را به انجام دادن کاری که از آن وحشت دارند، تشویق می‌کند.

شاید کسانی که از رؤیاپردازی‌هایشان راضی هستند، به این کتاب نیاز نداشته باشد، زیرا رؤیاپردازی صرف، به درد زندگی واقعی نمی‌خورد. همچنین کسانی که از وضعیت فعلی‌شان لذت می‌برند، حتی نباید فکر خواندن این کتاب را از سر بگذرانند، زیرا این کتاب برای کسانی است که به قصد پیشرفت در فکر تحولی در وضعیت موجود هستند.

از سوی دیگر، کسانی که منتظر هستند تا موفقیت خودش از راه برسد و آن‌ها را پیدا کند، باید این کتاب را زمین بگذارند و کتاب دیگری پیدا کنند، به اعتقاد ست گادین موفقیت با پاهای خود در خانه کسی سبز نمی‌شود و اگر کسی واقعاً به دنبال موفقیت است باید تلاش کند.

 

Poke the box

 

 

ست گادین نویسنده ۱۸ کتاب پرفروش بین‌المللی از جمله گاو بنفش، قبایل، به جعبه دست بزن و… است که طرز فکر مردم را درباره بازاریابی، رهبری، تغییر و روش نشر ایده‌ها تغییر داده است. او بنیان‌گذار یویوداین و اسکیدو است و از مدرسان بسیار محبوب حوزه کارآفرینی به شمار می‌رود. او هرروز در وبلاگش که همواره در شمار صد وبلاگ محبوب جهان بوده، نکات الهام‌بخشی را در حوزه موفقیت و کارآفرینی منتشر می‌کند.

گادین اعتقاد دارد که چندان اهمیت ندارد ایده‌تان برای پیشرفت چه باشد یا آن را چطور عملی می‌کنید؛ آن‌چه درواقع مهم است تغییری است که باید در شیوه کار و زندگی خود شما صورت بگیرد. از نظر او کسانی که می‌خواهند به یک کارآفرین موفق بدل شوند، دیگر نباید منتظر دستورات سابق بمانند، دیگر نباید از روی دستورالعمل‌ها کار کنند، یا به وظایفی که به آن‌ها محول می‌شده واکنش نشان دهند.

این اشخاص دیگر نباید منتظر بمانند تا کاری را بر عهده آن‌ها بگذارند، بلکه باید خودشان دست‌به‌کار شده و بر مانعی که آن‌ها را از پیشرفت بازداشته غلبه کنند. چنین اشخاصی باید تبدیل به کسانی بشوند که خودشان شروع می‌کنند و وارد عمل می‌شوند؛ کسانی که برای ایجاد تغییر اگر لازم باشد حاضرند شکست هم بخورند. گادین جزئیات این اعتقاداتش را در کتاب به جعبه دست بزن… تشریح کرده است.

او به مخاطبان کتابش می‌گوید تصور کنید هیچ دلال، ناشر، مدیر یا منابع انسانی در دنیا وجود نداشت؛ هیچ‌کس نبود که بگوید بعضی کارها را اجازه ندارید انجام دهید؛ اگر در چنین دنیایی زندگی می‌کردید، چه کار می‌کردید؟ بروید و همان کارها را انجام دهید! گادین ادامه می‌دهد: «امروز در جهانی زندگی می‌کنیم که واسطه‌ها و مسئولان برنامه‌ریزی و سرمایه‌گذاران کمتر از هر زمانی در گذشته اهمیت دارند.

در سال ۲۰۱۲، شصت‌وهفت شرکت نوپای اینترنتی در سانفرانسیسکو و نیویورک با سرمایه‌ای معادل مبلغی که سیلیکون ولی برای فقط ۲۰ شرکت صرف می‌کند، راه‌اندازی شدند. شرکت‌هایی که از هر زمانی در گذشته کمتر پول نیاز دارند، درآمد بالاتری کسب می‌کنند. اگر پول و دسترسی و قدرت سازمانی، بنیان اقتصاد اینترنتی نباشد، پس این بنیان چیست؟ ابتکار عمل.»

 

در بخشی از کتاب به جعبه دست بزن برای تشریح این «ابتکار عمل» توضیح داده‌شده که تاکنون برای انجام یک پروژه کاری جدید و ضمانت توفیق آن شش اصل موردتوجه قرار می‌گرفته است؛ اصل اول این است که آگاه باشید، آگاه از بازار فرصت‌ها و هویت‌تان. اصل دوم این است که مطلع باشید تا شرایط پیرامون‌تان را درک کنید. اصل سوم این است که متصل باشید تا وقتی مشارکت می‌کنید به شما اعتماد کنند.

اصل چهارم این است که ثابت‌قدم باشید تا سیستم بداند چه انتظاری از شما داشته باشد. اصل پنجم این است که یک دارایی به وجود بیاورید تا چیزی برای فروش داشته باشید و اصل ششم این است که پربازده باشید تا بتوانید قیمت بالا بدهید. اما کتاب به جعبه دست بزن می‌خواهد اصل هفتمی را هم به این اصول اضافه کند.

گادین در این کتاب توضیح می‌دهد که اگر تمام این اصول و کارهای شش‌گانه را انجام داده و به کار ببندید، بازهم ممکن است شکست بخورید؛ زیرا کار کافی نیست، کارخانه کافی نیست، تجارت کافی نیست! ازنظر گادین قبلاً این‌ها کافی بودند، ولی دیگر نیستند. دنیا به‌سرعت در حال تغییر است و بدون ابتکار عمل چاره‌ای ندارید جز این‌که فقط به دنیا واکنش نشان دهید. بدون توانایی برانگیختن و آزمایش کردن نمی‌توانید پیش بروید، معلق و تأثیرپذیر می‌مانید و دستخوش اتفاقات می‌شوید و کارتان چیزی جز واکنش نشان دادن به تحولات نخواهد بود. این همان اصل هفتم است.

 

نویسنده کتاب به جعبه دست بزن… می‌گوید ما می‌توانیم هزاران کتاب و میلیون‌ها یادداشت درباره شش اصل اول پیدا کنیم. در یادداشت‌های بی‌شمار، در کلاس‌های مدارس و دانشگاه‌ها این افکار را در ذهن ما حک کرده‌اند و مدیران باکمال میل در این زمینه به ما کمک می‌کنند، اما وقتی نوبت به اصل هفتم می‌رسد، ما کاملاً تنها هستیم.

زیرا فصل هفتم ترسناک است و به همین دلیل به‌راحتی ممکن است نادیده گرفته شود. اصل هفتم این است که جرئت و علاقه این را داشته باشید که دل‌تان را به دریا بزنید و همه‌چیز را تغییر داده و از نو شروع کنید. اصل هفتم ترسناک است چون باید جرئت کنید و به جعبه دست بزنید!

این کتاب به مخاطبش توضیح می‌دهد که وجه تمایز افراد موفق و کسانی که پیشرفت نمی‌کنند در همین جرئت کردن و تغییر دادن روند پیشین است و این همان خصوصیتی است که سازمان‌های هیجان‌انگیز و در حال رشد را از سازمان‌هایی که راکد مانده‌اند و از بین می‌روند، متمایز می‌کند. این کتاب توضیح می‌دهد که چگونه برنده‌ها، ابتکار عمل را تبدیل به اشتیاق و شیوه کار خود کرده‌اند.

این کتاب خاطرنشان می‌کند چالشی که با آن روبرو هستیم این نیست که توانایی‌مان در فهمیدن بهترین زمان برای شروع و کناره‌گیری را به حد عالی برسانیم، بلکه این است که شروع کردن را برای خودمان تبدیل به عادت کنیم.

 

به جعبه زندگی دست بزن!

 

 

 

  این مقاله را ۴ نفر پسندیده اند

اشتراک گذاری این مقاله در فیسبوک اشتراک گذاری این مقاله در توئیتر اشتراک گذاری این مقاله در تلگرام اشتراک گذاری این مقاله در واتس اپ اشتراک گذاری این مقاله در لینکدین اشتراک گذاری این مقاله در لینکدین

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *