به استقبال شاعر بیغل و غش
اشعار این کتاب صمیمانه هستند، گویی شاعر برای مخاطبانش، بیغل و غش درد دل میکند، آنها را به خود نزدیک احساس میکند و از احساساتش میگوید. احمدرضا احمدی شاعری است که به جای پیچیدهگویی و نمایش «نگاه کنید من شاعر هستم»، به شکل سادهای آنچه به او الهام شده و یا آنچه حس میکند را میسراید. هیچ چیز از جمله کلمات مانع او نیستند و با قدرت شاعرانگیاش دست به خلق میزند.
گزیده شعر احمدرضا احمدی(از مجموعهی شعر ما)
نویسنده: احمدرضا احمدی (به انتخاب فاطمه سالاروند)
رده بندی سنی کتاب: 12+
ناشر: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
نوبت چاپ: ۱
سال چاپ: ۱۳۹۹
تعداد صفحات: ۲۸۷
اشعار این کتاب صمیمانه هستند، گویی شاعر برای مخاطبانش، بیغل و غش درد دل میکند، آنها را به خود نزدیک احساس میکند و از احساساتش میگوید. احمدرضا احمدی شاعری است که به جای پیچیدهگویی و نمایش «نگاه کنید من شاعر هستم»، به شکل سادهای آنچه به او الهام شده و یا آنچه حس میکند را میسراید. هیچ چیز از جمله کلمات مانع او نیستند و با قدرت شاعرانگیاش دست به خلق میزند.
گزیده شعر احمدرضا احمدی(از مجموعهی شعر ما)
نویسنده: احمدرضا احمدی (به انتخاب فاطمه سالاروند)
رده بندی سنی کتاب: 12+
ناشر: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
نوبت چاپ: ۱
سال چاپ: ۱۳۹۹
تعداد صفحات: ۲۸۷
اگر بخواهیم برای تعریف دورهی نوجوانی حد و حدودی بگذاریم با دشواریهایی روبرو میشویم، حال این شرایط برای تعریف و مشخص کردن ویژگیهای شعر نوجوان با پیچیدگیهای بیشتری همراه میشود. شعر نوجوان میتواند شیطنتهای کودکانه داشته باشد، بسیار عاشقانه باشد و از فراق و ناکامی سخن بگوید، حال و هوای رشد و نمو بین دوران کودکی و بزرگسالی را نشان بدهد و در عین حال میتواند هیچ کدام از اینها نباشد.
باید ببینیم کتابهایی که با عنوان «شعر نوجوان» منتشر میشوند چقدر با استقبال مخاطبان این گروه سنی همراه میشود؟ تمایل نوجوانان به مطالعهی آثار شاعران معاصری که مُهر شاعر نوجوان بر رویشان نخورده مانند احمد شاملو، فروغ فرخزاد و سهراب سپهری نشان میدهد که شعر نوجوان به این راحتی قابل تمایز از اشعار کودکان و بزرگسالان نیست.
کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان همانطور که در سالهای گذشته گزیدهی اشعار نویسندگان و شاعران را منتشر میکرد، به تازگی گزیده شعر احمدرضا احمدی را در مجموعهی «شعر ما» منتشر کرده است. 191 شعر از این شاعر معاصر در این کتاب جمعآوری شده تا مخاطبان با یکی از هنرمندان عصرشان آشنا شوند. در عمدهی این شعرهای سپید رنگ و بویی از طبیعت و فصول سال و تاثیر رنگها به چشم میخورد. در شعر
«گلهای سیاه» میخوانیم: مدتی است/ که خواب اسبهای سفید میبینم/ نمیدانم چرا کنار اسبهای سفید/ گلهای سیاه روییده است/ در کودکی ما/ گلهای سفید/ هر سپیده به نجات ما/ میآمدند/ آسمان را رنگ سبز میدیدیم/ که در آن گیاه بروید/ گیاهان سبز آسمان را/ به فرشتههای رنگارنگ میسپردیم/ سپس در سکوت محض/ به تماشا میایستادیم.
اشعار احمدی ساده و بیآلایش هستند و نوجوانان با آن به راحتی ارتباط برقرار میکنند. شاعر گاهی یک تصویر پر از احساس را به مخاطب نشان میدهد مثل شعر «به خانه میرفته است»:
چراغها هم/ کمکم در برف/ نور سفید / پیدا میکنند/ ما/ باید/ حزن و اندوه را/ از لفاف برف/ بیرون بیاوریم/ در کجا پنهان کنیم/ نمیدانیم/ از لفاف برف/ عطری فوران میکند/ ساعتی پیش/ زنی/ در نور سفید برف/ پیاده به خانه میرفته است.
این شعر کوتاه با تکرار حرف «ف» آهنگین شده و در ذهن مخاطب برف و سردی و غم را به تصویر میکشد. شاعر موفق شده فضای سکوت و سفید ناشی از بارش برف را به کمک کمترین کلمات منتقل کند.
اشعار این کتاب صمیمانه هستند، گویی شاعر برای مخاطبانش، بیغل و غش درد دل میکند، آنها را به خود نزدیک احساس میکند و از احساساتش میگوید. مانند شعر «در این عمر»:
در این عمر در این کوچه کوشیدهام/ که در کنارِ سازهای بیکوک/ ساکت باشم/ و تا آمدن آن ستاره از آسمان/ به خانهام/ ساکت باشم/ دیگران سکوت را مرگ میدانند/ من که لال نیستم، زنده هستم/ و در غمِ آن دیگران/ روز را سپری میکنم/ و در زیرِ گیسوان سیاه و سفیدم/ روز و شب را مخفی میکنم/ حق دارم/ که در انتهای این کوچهی بنبست/ بپرسم ساعت چند است/ چرا/ عاشقان در مِه صبحگاهی مُردند/ چرا چشمانِ تو در هنگامِ ترکِ من/ قهوهای بود/ شبانه در خانه ماندن/ نام تو را در خواب گفتن/ در مه، باران را دوست داشتن/ همه/ از باران برمیخیزد/ که انگورها را خواهد شست.
هر چند به نظر میرسد در انتخاب اشعار سختگیری صورت نگرفته و تعداد اشعار برگزیده میتوانست کمتر از این باشد، بعضی از آنها چندان کشف شاعرانهای ندارند و عاطفه و تخیل و احساس و غافلگیری بسیار کمرنگی در آنها به کار رفته و بیشتر شبیه داستان کوتاه شدهاند تا شعر، مانند شعر «نوزاد»:
صبح/ هنگامی که پرندهها/ لانهها را رها کردند/ نوزادی پا به جهان گذاشت/ مادر و نوزاد/ از جهان بیخبر بودند/ فقط/ صدای غرّشِ توپها/ پرواز هواپیماهای جنگی را/ در آسمان شاهد بودند/ مادر نوزاد را شیر میدهد/ میخوابانَد/ در کنارِ نوزاد/ به خواب میرود.
مضمونی که در این شعر وجود دارد که نشاندهندهی دغدغهی صلحجویی شاعر است. ناپسند شمردن جنگ و نمایش آسیب روحی انسانها به خاطر این اتفاق مهلک بدون شعار و شعارزدگی در شعرهای احمدرضا احمدی نمایان میشود.
برخی از شعرها هم از نظر پایانبندی و تناسب با چینش شعر چندان منطقی نیست و مخاطب احتمالا از خودش میپرسد: فقط همین؟ ماننند شعر «این خانه» که چندان تاثیرگذار نیست و بیشتر مانند یک یادداشت میماند:
ما نمیتوانستیم به آسانی/ این خانه را ترک کنیم/ کودکیِ ما در این خانه/ سپری شده بود/ در این خانه/ فراوان کتاب خوانده بودیم/ تنهاییهای فراوانی را/ در این خانه/ به حوادث سپرده بودیم/ در این خانه ماندیم.
احمدی شاعری است که به جای پیچیدهگویی و نمایش «نگاه کنید من شاعر هستم»، به شکل سادهای آنچه به او الهام شده و یا آنچه حس میکند را میسراید. هیچ چیز از جمله کلمات مانع او نیست و با قدرت شاعرانگیاش دست به خلق میزند.
قطعا با توجه به تغییرات آموزش و پرورش در کتابهای درسی و حذف اشعار باکیفیت شاعران ایرانی، انتشار چنین کتابهایی که آثار ارزشمند شاعران را به نسل جدید معرفی میکند از اهمیت بالایی برخوردار است. ناگفته نماند که بر روی جلد کتاب کلمهی 15+ به چشم میخورد اما نوجوانان امروز باهوشتر از آنچه که فکر میکنیم هستند به همین خاطر سنین پایینتر هم میتوانند بدون مشکل با این کتاب ارتباط برقرار کنند.