استراتژی در کسبوکار
مدیریت استراتژیک، همان مدیریت در شرایط رقابتی است و هیچ شرکت و سازمانی در شرایط کنونی رقابت نمیتواند خود را بینیاز از دانش و مدیریت استراتژیک بداند. تاکنون کتابهای فراوانی در زمینه آموزش مدیریت استراتژیک نوشتهشده و مباحث فراوانی در این زمینه مطرح شده است. در این پرونده ویژه وینش، نگاهی خواهیم داشت به شش کتاب مهم در این زمینه.
مدیریت استراتژیک، همان مدیریت در شرایط رقابتی است و هیچ شرکت و سازمانی در شرایط کنونی رقابت نمیتواند خود را بینیاز از دانش و مدیریت استراتژیک بداند. تاکنون کتابهای فراوانی در زمینه آموزش مدیریت استراتژیک نوشتهشده و مباحث فراوانی در این زمینه مطرح شده است. در این پرونده ویژه وینش، نگاهی خواهیم داشت به شش کتاب مهم در این زمینه.
استراتژی در کسبوکار
نخستین کتابی که معرفی میکنیم عنوان مدیریت استراتژیک را برخود دارد. آنچه کتاب مدیریت استراتژیک جان پیرس و ریچارد رابینسون را از کتابهای مشابه متمایز میکند روانی نوشتار، تمرکز بر مطالب اصلی و تفکیک مناسب و مثالهای واقعی فراوان و بهروز شده آن است. کتاب اصولاً برای دانشجویان حوزه مدیریت استراتژیک نگارش یافته و از زمان انتشارش تا حالا به منبع و مرجعی معتبر و علمی در مؤسسات آکادمیک و دانشکدههای مدیریت تبدیلشده است.
اما واقعیت این است که شیوه نگارش و تدوین فصول کتاب که در ویراست نهایی به انسجام قابل قبولی رسیده، این امکان را فراهم میکند که مدیران سازمانی و کارشناسان حوزه مدیریت بتوانند بنا به نیازهای عملیشان از این کتاب نهایت استفاده را ببرند.
متن کتاب «مدیریت استراتژیک» بهطوری نگارش و تدوینیافته که محتواهای آن دارای ارتباط مستحکم و علمی باشد و دانشجویان و مدیران و بهطورکلی مخاطبان را، به شیوهای عملی، مهارتگرایانه و مرتبط با شغل و آمال کارآفرینیشان بهسوی دقایق مدیریت استراتژیک راهبر شود. همه موارد و محتواهایی که در این ویرایش عرضهشده است، مبتنی بر بررسی الگوهای به اثبات رسیدهای از مدیریت استراتژیک هستند که امکان خودآموزی و ارائه سادهفهم مطالب را فراهم میسازند.
همچنین این ویرایش نهایی، مدلی از فرآیند مدیریت استراتژیک را بهعنوان مبنای ساختاربندی مواد درسی مورداستفاده قرار میدهد و نشاندهنده تحلیل استراتژیک در سطوح مختلف سازمانی و ساختاری بوده و درعینحال بیانگر اهمیت نوآوری در فرآیند مدیریت استراتژیک است.
مدیریت استراتژیک در شرایط رقابتیمدیریت استراتژیک، همان مدیریت در شرایط رقابتی است و هیچ شرکت و سازمانی در شرایط کنونی رقابت نمیتواند خود را بینیاز از دانش و مدیریت استراتژیک بداند. تاکنون کتابهای فراوانی در زمینه آموزش مدیریت استراتژیک نوشتهشده و به چاپ رسیدهاند. آنچه کتاب مدیریت استراتژیک جان پیرس و ریچارد رابینسون را از کتابهای مشابه متمایز میکند روانی نوشتار، تمرکز بر مطالب اصلی و تفکیک مناسب و مثالهای واقعی فراوان و بهروز شده آن است. |
اما به نظر میرسد که رسیدن به استراتژی مناسب در یک سازمان به سادگی هم امکانپذیر نیست و شاید لازم است برای رسیدن به آن، راهنماییهایی لازم باشد. نویسندگان کتاب استراتژی رسیدن به استراتژی بر همین عقیده هستند. این کتاب میتواند به مدیران و تیمهای ارشد تصمیمگیری در انتخاب رویکرد صحیح به استراتژی کمک کند.
نویسندگان این کتاب با ارائه شیوه ارزیابی محیط و ابزاری به نام پالت استراتژی نظریهها و ابزارهای استراتژی را طبقهبندی و شیوه و زمان صحیح استفاده از آنها را بیان کردهاند.
این کتاب تلاش میکند وجوه نظری و علمی استراتژی را برای دنیای بیشازپیش پیچیده امروز، روزآمد کند؛ زیرا باید پذیرفت که در این دنیای پیچیده کسبوکارها به دلیل پویایی، عدم قطعیت، انعطافپذیری و طاقتفرسایی محیط با گستره وسیعتری از شرایط روبرو هستند.
در سالهای اخیر رویکردهای استراتژی جدید و متعددی ارائهشدهاند و انبار سلاح استراتژیستها با مواردی مانند استراتژی اقیانوس آبی، نوآوری برهمزننده (برافکن)، نوآوری در مدل کسبوکار و رقابت و… بسیار غنیشده است و ممکن است پرسیده شود که اندیشه نهفته در این کتاب چه تفاوتی با این موارد دارد؛ در پاسخ باید یادآور شد که اهمیت این کتاب افزودن دیدگاه رقیب دیگری به استراتژی نبوده است، بلکه میخواهد همه رویکردهای اصلی به استراتژی را ترکیب و به مدیران کمک کند تا دریابند هر رویکرد را تحت چه شرایطی بهکارگیرند.
رویکردهای اصلی استراتژیک در «فرااستراتژی»کتاب استراتژی رسیدن به استراتژی میتواند به مدیران و تیمهای ارشد تصمیمگیری در انتخاب رویکرد صحیح به استراتژی در محیط متلاطم امروزی کمک کند. نویسندگان این کتاب با ارائه شیوه ارزیابی محیط و ابزاری به نام «پالت استراتژی» نظریهها و ابزارهای استراتژی را طبقهبندی و شیوه و زمان صحیح استفاده از آنها را بیان کردهاند. این کتاب تلاش میکند وجوه نظری و علمی استراتژی را برای دنیای بیشازپیش پیچیده امروز، روزآمد کند |
وقتی از استراتژی در کسبوکار صحبت میشود، نباید یکی از کتابهای کلاسیک این حوزه یعنی پنجمین فرمان؛ خلق سازمان یادگیرنده را از نظر دور داشت. هرچند این کتاب بهطور مستقیم بر برنامهریزی استراتژیک تمرکز ندارد، اما اگر سازمان توانایی لازم برای جذب استراتژی را نداشته باشد، عملاً هرگونه راهبردی در این زمینه، آب در هاون کوفتن است.
پیتر سنگه در این کتاب میگوید که سازمان یادگیرنده، سازمانی است که در هر وضعیت خاص و تازهای که پیش رویش قرار میگیرد بتواند انعطاف لازم را برای مواجهه درست و مناسب با آن وضعیت از خود نشان دهد. یک سازمان ازاینجهت یادگیرنده است که بتواند در هر موقعیت نو، راهحل نوینی را بیاموزد و اعمال کند.
بنابراین تأکید بر یادگیرنده بودن در این مفهوم، این نیست که عوامل یک سازمان بتوانند در فرایندهای پیشروی بهسوی اهدافشان صرفاً آموزشهای آکادمیک خاصی را طی کنند یا کتابهای مربوط به کسبوکار و مشغولیتشان را مطالعه کنند؛ یادگیرنده بودن در اینجا تأکیدی است بر کنش انعطافپذیر مدیریتی و اعمال نوعی از مدیریت تعقلی و عملی برای رفع بحران. کتاب «پنجمین فرمان، خلق سازمان یادگیرنده»، تلاش دارد این کنش عقلانی عملی را به مخاطبانش بیاموزد.
کتاب «پنجمین فرمان؛ خلق سازمان یادگیرنده» سعی دارد با زبانی روان و با استفاده از مثالهای ساده و یادآوری تجربیات مدیران گذشته، مفهومی عمیق را بیان کند و به خواننده کمک کند تا بیندیشد و از تقلید و تعصب پرهیز کند. درواقع این کتاب میخواهد خواننده را قانع کند که نمیتوان برای تمام مشکلات یک راهحل تصور کرد و باید با تفکر و تدبر به جنگ مشکلات رفت و برای حل آنها راهحلهای تازهای یافت.
منطق کتاب پنجمین فرمان بر اصولی ساده بنا نهاده شده است که شاید بتوان به این شیوه بیانش کرد: اولاً زندگی ما مملو از مشکلات و بحرانهایی است که گاه و بیگاه در مسیر ما شکل میگیرند و ما راهی جز حل آنها نداریم.
از سوی دیگر، هر مشکلی راهحل خاص خود را دارد و یک انسان یا مدیر هرقدر هم که توانمند باشد، راهحلهای همه مشکلات گاه و بیگاه را، هرقدر هم که به مشکلات قبلی شباهت داشته باشند، در ذهن خود ندارد. چنین سوژهای باید انعطاف لازم برای یادگیری چگونگی مواجهه با بحرانها و مسائل پیش رو را داشته باشد و به سوژهای همواره یادگیرنده بدل شود.
تحلیل ریشههای سادهانگاری و ناتوانی مدیران سازمانیسازمان یادگیرنده، سازمانی است که در هر وضعیت خاص و تازهای که پیش رویش قرار میگیرد میتواند انعطاف لازم را برای مواجهه درست و مناسب با آن وضعیت از خود نشان دهد. نویسنده کتاب پنجمین فرمان، «پیتر سنگه» با بیانی دقیق به ارائه اصولی پرداخته است که بنای یک سازمان یادگیرنده جز بر پایه آنها استقرار نمییابد و به خواننده نشان میدهد که چگونه میتوان در یک مجموعه در عین وجود حس اعتماد و همدلی افراد با یکدیگر فضایی برای فعالیتهای خارقالعاده ایجاد کرد و همافزایی در کارهای گروهی را به معنای واقعی کلمه تحقق بخشید. |
کتاب بعدی با عنوان برنامه ریزی تعاملی اثر راسل ایکاف است که آثارش مبنای بسیاری از مدلها و تئوریهای جدید مدیریت شده است. او در کتاب برنامهریزی تعاملی یا ساختن آینده، بهعنوان یک متفکر مدرنیست به نقاط ضعف اساسی فنون مدیریت آمریکایی اشاره میکند و رویکرد انقلابی پیشنهادی خود درباره برنامهریزی تعاملی را به تصویر میکشد.
برنامهریزی تعاملی که رویکرد پیشنهادی او به مسائل مدیریت است، تدبیرهایی است برای کنترل تغییرها و آثار آنها و همچنین افزایش سرعت سازگاری با تغییراتی که به کنترل درنمیآیند. به نظر او باید با بررسی وضع کنونی سازمان، موانع موجود در راه توسعه و برآورد عملکرد سازمان، به نظم بخشیدن به آشفتگی دستیافت.
او به این قصد (نظم بخشیدن به آشفتگی) به شرح و بررسی شیوههای تدوین هدفها، مقاصد و آرمانها میپردازد و برای کسب منابع و امکانات لازم، توصیههایی ارائه میکند.
هدف این کتاب افزایش توانایی مدیران در پیشبینی آینده و آمادگی بهتر برای مواجهه با آن نیست، بلکه افزایش کنترل آنهاست بر آینده و توانایی نشان دادن واکنش اثربخش بر چیزهایی است که تحت کنترل آنها نیست.
نویسنده در بخشی از این کتاب، به شیوهای سادهتر و شفافتر این موضوع را تشریح میکند: تا آنجایی که میتوانید آینده را کنترل کنید، نباید آن را پیشبینی نمایید، درست همانطوری که هوای درون خانه را پیشبینی نمیکنید، بلکه آن را کنترل میکنید. تا آنجایی که میتوانید، به تغییراتی که نه بر آنها کنترل دارید، نه انتظارشان را دارید مثل راندن اتومبیل، واکنش فوری و مؤثر نشان دهید، به پیشبینی آن نیازمند نیستید.
هر چه بیشتر بتوانید خود را با چیزی که کنترلی بر آن ندارید، هماهنگ و سازگار کنید، نیازتان به کنترل آن کمتر میشود.
وضعیت آرمانی در سایه برنامهریزی تعاملیراسل ایکاف در کتاب برنامهریزی تعاملی یا ساختن آینده، بهعنوان یک متفکر مدرنیست به نقاط ضعف اساسی فنون مدیریت آمریکایی اشاره میکند و رویکرد انقلابی پیشنهادی خود درباره برنامهریزی تعاملی را به تصویر میکشد. کتاب برنامهریزی تعاملی… یک درسنامه نیست و نوشتههای دیگران را درباره موضوع مرور نمیکند، بلکه ارائه درک و تصور نویسنده از برنامهریزی است و به همین خاطر، کمتر تحت تأثیر نوشتههای دیگران است و بیشتر از تجربه و تفکر نویسنده در برنامهریزی نشئت میگیرد. |
از دیگر سو، جهان پویا، مدیریت پویا میخواهد و این میسر نمیشود مگر با تفکر سیستمی. این نگاه را میتوان در کتاب پویاشناسی سیستمها دید. نادیده گرفتن پویایی ذاتی پدیدهها منجر به اتخاذ تصمیمات ضعیف و بیکیفیتی میشود که درنتیجه آن، بهجای حل یک مسئله، مسائل جدیدی را ایجاد میکند و به چالشهای موجود پر و بال میدهد.
عدم توجه به تفکر غیرخطی و نگاه پویا به پدیدهها، نقطه ضعف تصمیمگیریهای مدیران در کسبوکارها و سازمانهای تجاری و غیرتجاری است. تفکر سیستمی مهارتی است که میتوان کسب کرد و آن را پرورش داد و بدین طریق از پیامدهای منفی تفکر خطی اجتناب کرد.
دستیابی به مهارت تفکر سیستمی راههای متفاوت و متعددی دارد و هرکدام از متخصصان این حوزه تلاش کردهاند راه و روش مناسب از دید خود را تشریح کنند. این دانش که پیشینه آن به دهه ۱۹۵۰ میلادی و تلاشهای پژوهشگران و محققان دانشگاه ام.آی.تی بازمیگردد، با مدلسازی پدیدههای دنیای واقعی در قالب نمودارهای علت و معلولی و شبیهسازی کنش و واکنشهای گوناگون سیستم، امکان هدایت مدل بهسوی حصول نتیجه مطلوبتر را فراهم میآورد.
در نگرش پویا، زمان یک بعد مهم و حیاتی در تفکر و تحلیل است و روندها در طی زمان موردتوجه قرار میگیرند و رخدادها در پرتو روندها دیده میشوند. بدین ترتیب در نگرش پویا رخدادها یا وقایع بهصورت جزئی از روندها بررسی میشوند و به زمان گذشته و تحولات گذشته و ارتباط آن با رخداد موردنظر در زمان حال توجه میشود. در نگرش پویا نهتنها تفکر در امتداد زمان از گذشته به حال میآید، بلکه ادامه یافته و حال را به آیندهای که میتواند در پیش باشد متصل میکند.
مدیریت پویا در جهانی پویادانش پویاشناسی سیستمها که پیشینه آن به دهه ۱۹۵۰ میلادی و تلاشهای پژوهشگران و محققان دانشگاه ام.آی.تی بازمیگردد، با مدلسازی پدیدههای دنیای واقعی در قالب نمودارهای علت و معلولی و شبیهسازی کنش و واکنشهای گوناگون سیستم، امکان هدایت مدل بهسوی حصول نتیجه مطلوبتر را فراهم میآورد. بدین ترتیب تصمیمگیرندگان با فهم و فراگیری دانش پویاشناسی سیستمها میتوانند نتایج تصمیمها و سیاستهای مختلف را ارزیابی کنند. |
ولی ممکن است همه اندیشمندان هم با نگرش سیستمی موافق نباشند. کتاب پیچیدگی و مدیریت؛ نگرش سیستمی را فراموش کن با رهیافتی تازه به بررسی پیچیدگی در سازمانها میپردازد؛ رهیافتی که در آن از سرشت خودارجاع و خودنگر انسانها سخن گفته میشود.
نویسندگان این کتاب میخواهند ذات پاسخگرانه و دستاندرکارانه فرایندهای ارتباطی و تعاملی انسان را برجسته سازند و بگویند نمیتوان چگونگی تکامل این فرایندها را پیشگویی کرد. چنین رهیافتی از «علوم پیچیدگی» بهره میگیرد و گاه آن را به شیوههای گوناگون با روانشناسی و جامعهشناسی همراه میسازد تا طیفی فراگیر و گسترده از نظریههای سازمانهای انسانی را به دست دهد.
این کتاب به شیوهای انتقادی نظریه سازمان و مدیریت را بررسی میکند؛ بر مبنای این نظریه گویی مدیران بیرون از سیستم سازمان ایستادهاند و آن را کنترل میکنند؛ گویی سیستم سازمانی واقعیتی عینی و از پیش دادهشده است که میتوان به مدلسازی و طراحی آن پرداخت. اما در سوی مقابل، نظریه پیچیدگی و مدیریت قرار دارد که چشماندازی دستاندرکارانه را پیش میکشد.
معتقدان به این نظریه که نویسندگان کتاب حاضر هم جزء آنها هستند، چنین استدلال میکنند که انسانها خود، عضوی از شبکههای پیچیدهای هستند که خودشان آن را ساختهاند و از این رو، بیمعنی و غیرممکن است که این انسانها بیرون این شبکهها بایستند و آن شبکه را مدلسازی کنند. در این نظریه آدمیان سوژههایی پنداشته میشوند که با دیگران میانکنش (کنش تعاملی و دوسویه) دارند و همواره همراه با واقعیتی که آن را نیز با هم ساختهاند تکامل مییابند.
به چالش کشیدن اندیشههای سیستمیمعتقدان به نظریه پیچیدگی و مدیریت که نویسندگان کتاب «پیچیدگی و مدیریت؛ نگرش سیستمی را فراموش کن» هم جزء آنها هستند، چنین استدلال میکنند که انسانها خود، عضوی از شبکههای پیچیدهای هستند که خودشان آن را ساختهاند و ازاینرو، بیمعنی و غیرممکن است که این انسانها بیرون این شبکهها بایستند و آن شبکه را مدلسازی کنند. در این نظریه آدمیان سوژههایی پنداشته میشوند که با دیگران میانکنش (کنش تعاملی و دوسویه) دارند و همواره همراه با واقعیتی که آن را نیز با هم ساختهاند تکامل مییابند. |
درواقع این کتاب برای به چالش کشیدن اندیشههای سیستمی در سازمانها به نگارش درآمده و شیوهای تازه و بدیل را که برگرفته از علوم پیچیدگی است ارائه میدهد.
کتاب های بکار رفته در این مقاله
استراتژی رسیدن به استراتژی؛ راهنمای انتخاب و اجرای رویکرد صحیح به استراتژی
نویسنده: مارتین ریوز، نات هانس، جانمجایا سینها
مترجم: سیدحسین جلالی
ناشر: آریانا قلم
نوبت چاپ: ۲
سال چاپ: ۱۳۹۶
تعداد صفحات: ۳۲۸
شابک: ۹۷۸۶۰۰۷۶۷۷۱۸۶
برای یاری در حمایت از کتابفروشیهای محلی این گزینه را انتخاب کنید.
بزودیبرای تهیه سریع کتاب از کتابفروشیهای آنلاین این گزینه را انتخاب کنید.
انتشارات آگاه طاقچه کتابراه فیدیبو ایران کتاب بزودیپنجمین فرمان؛ خلق سازمان یادگیرنده
نویسنده: پیتر سنگه
مترجم: حافظ کمال هدایت، محمد روشن
ناشر: سازمان مدیریت صنعتی
نوبت چاپ: ۱۰
سال چاپ: ۱۳۹۳
تعداد صفحات: ۵۰۸
برنامهریزی تعاملی؛ مدیریت هماهنگ با تحول برای ساختن آینده سازمان
نویسنده: راسل ایکاف
مترجم: سهراب خلیلی شورینی
ناشر: کتاب ماد (وابسته به نشر مرکز)
نوبت چاپ: ۸
سال چاپ: ۱۳۹۸
تعداد صفحات: ۳۳۳
شابک: ۹۷۸۹۶۴۳۰۵۱۶۸۶
مدیریت استراتیژیک تدوین، پیاده سازی و کنترل
نویسنده: جان ای.پیرس, ریچاردبی.رابینسون
مترجم: محمدحسین بیرامی
ناشر: سازمان مدیریت صنعتی
نوبت چاپ: ۱
سال چاپ: ۱۳۹۲
تعداد صفحات: ۷۱۲
شابک: ۹۷۸۶۰۰۲۷۵۰۱۶۷
پویاشناسی سیستمها (جلد یک: دیدگاه سیستمی)
نویسنده: علینقی مشایخی
ناشر: آریانا قلم
نوبت چاپ: ۱
سال چاپ: ۱۳۹۷
تعداد صفحات: ۳۶۴
پیچیدگی و مدیریت؛ نگرش سیستمی را فراموش کن
نویسنده: رالف استیسی، داگلاس گریفین، پاتریشیا شاو
مترجم: امیرحسین خالقی
ناشر: انتشارات علمی و فرهنگی
نوبت چاپ: ۱
سال چاپ: ۱۳۹۱
تعداد صفحات: ۳۵۳
برای یاری در حمایت از کتابفروشیهای محلی این گزینه را انتخاب کنید.
موسسه گسترش فرهنگ و مطالعاتبرای تهیه سریع کتاب از کتابفروشیهای آنلاین این گزینه را انتخاب کنید.
بزودی 30book انتشارات آگاه بزودی بزودی بزودی