سایت معرفی و نقد کتاب وینش
سایت معرفی و نقد کتاب وینش

از چند و چون حضور ناشران کودک و نوجوان در نمایشگاه کتاب تهران

از چند و چون حضور ناشران کودک و نوجوان در نمایشگاه کتاب تهران

 

برای پی‌گیری وضعیت کتاب‌های کودک و نوجوان در نمایشگاه باید سری زد به سالن‌ مخصوص ناشران کودک و نوجوان، نیم‌طبقه‌ی دوم سالن عمومی و نیز فضاهای پراکنده‌ای که در حیاط نمایشگاه برای مخاطبان ترتیب داده شده است. علی‌رغم کاستی‌های فضایی این بخش از سوی برگزارکنندگان، تلاش ناشران در این قسمت عموماً به بار نشسته و بچه‌ها می‌توانند چند ساعتی در این فضا میان کتاب‌ها گشت و گذار کنند.

برای پی‌گیری وضعیت کتاب‌های کودک و نوجوان در نمایشگاه باید سری زد به سالن‌ مخصوص ناشران کودک و نوجوان، نیم‌طبقه‌ی دوم سالن عمومی و نیز فضاهای پراکنده‌ای که در حیاط نمایشگاه برای مخاطبان ترتیب داده شده است. علی‌رغم کاستی‌های فضایی این بخش از سوی برگزارکنندگان، تلاش ناشران در این قسمت عموماً به بار نشسته و بچه‌ها می‌توانند چند ساعتی در این فضا میان کتاب‌ها گشت و گذار کنند.

 

 

وضعیت فیزیکی سالن

فضای نیمه کاره‌ی مصلی تهران بیش از هر جایی در نمایشگاه کتاب امسال خودش را ابتدا در قسمت نشرهای دیجیتال نشان داده و سپس در بخش کودک و نوجوان. قرار نیست اینجا را با نمایشگاه کتاب کودک بولونیا مقایسه کنیم اما چه توجیهی می‌تواند داشته باشد اینکه برگزارکنندگان نمایشگاه یک فضای زیرزمین‌گونه با سقف کوتاه را به ناشران کودک و نوجوان اختصاص داده‌اند، گذرگاهی که صحن اصلی را به حیاط بیرونی مصلی وصل می‌کند.

 

کودک و نوجوان

سالنی که ورودی اصلی‌اش تعداد قابل توجهی پله دارد و عبور و مرور را برای خانواده‌هایی که با کالسکه به نمایشگاه آمده‌اند دشوار کرده. حس کلی سالن‌ها، متأثر از پارکینگی بودن فضاست. نور خوب نیست، سالن‌ها کمی سردند (روز اول فضا آن‌قدر سرد بود که بعضی از غرفه‌دارهای این بخش برای گرم شدن از پیک‌نیک استفاده می‌کردند.) و در مجموع، آن‌جایی که سلیقه یا بودجه‌ی ناشرها بهشان اجازه نداده که غرفه‌ی مناسبی تهیه کنند، خاکستری رنگِ غالب است. البته هستند در میان غرفه‌داران، کسانی که موقعیت سالن را نسبت به سال‌های پیش بهتر ارزیابی می‌کنند.

 

«مردم ما عادت دارن غر بزنن! امسال هم جاش سر راست‌تر از پارساله هم اینکه توی چادر نیستیم. سرما هم که یه چیز قابل پیشش‌بینی‌ای نبود…» (غرفه‌ی افق)

 

 

پدرومادرهای وظیفه‌شناسِ کتاب‌نخوان

بخش کودک و نوجوان نمایشگاه بیش از هر چیزی من را به یاد بلبشوی کتابفروشی‌های خیابان انقلاب می‌اندازد. فروشگاه‌هایی که بیشتر شبیه به انبارهای در هم کتاب‌اند و از این جهت، کتاب خریدن را برای مخاطب ناآشنا سخت‌تر می‌کنند.

 

 

انبوه حضور ناشرهای بی‌اسم و رسم در کنار چند نشر معروف، فضای غالب سالن‌های عمومی بزرگسال هم هست، تفاوت عمده اما این است که پدر و مادرهایی که خیلی‌شان خودشان کتاب‌خوان نیستند، از سر وظیفه و نگرانی آمده‌اند تا فرزندشان را با فضای خواندن آشنا کنند. این است که به قول غرفه‌دار نشر کتاب‌های پروانه (گروه کودک و نوجوان به نشر): «مردم سردرگمند. معمولاً کتابا رو نمی‌شناسن و فقط میان میگن که برای این سن باشه، شعر باشه، داستان باشه… اسم نویسنده و مترجم رو نمی‌دونن. دنبال کتاب خاصی نیستن.»

فروشنده‌ی غرفه‌‌ی نشر هوپا که فضای سالن‌های کودک و نوجوان را به خاطر نوع مخاطبش دلچسب‌تر از سالن عمومی توصیف می‌کند می‌گوید: «بستگی به ناشر داره، بچه‌ها ما رو خوب می‌شناسن. ممکنه والدینشون گاهی ندونن چی می‌خوان ولی خود بچه میاد میگه مثلاً از این مجموعه فلان جلدشو ندارم…»

 

استقبال با وجود گرانی‌ها

از ناشرها سؤال می‌کنم که قیمت کتاب چه تأثیری روی میزان فروششان داشته است؟ مدیر انتشارات طوطی (گروه کودک انتشارات فاطمی) می‌گوید که با توجه به گرانی‌ها انتظار این فروش را نداشته و استقبال را تا اینجا خوب توصیف می‌کند. فروشنده‌ی غرفه‌ی افق می‌گوید که قیمت کاغذ به هر حال گران شده اما ناشران معروف و از جمله خودشان، مشتری‌های خاص خودشان را دارند. «هرچند ما هم مجموعه‌های چند جلدی‌مونو امسال تو نمایشگاه نیاوردیم.»

 

فوت و فن‌های جذب مخاطب

هر چقدر غرفه‌ها در سالن عمومی به هم شبیه و هم‌شکل‌اند، در سالن کودک و نوجوان انتشاراتی‌ها بر سر ساخت و طراحی غرفه با هم رقابت دارند. اغلب نشرهای بزرگ غرفه‌هایشان را کف‌پوش یا موکت کرده‌اند که این خودش در تلطیف کف سنگی و سیمانی زیرزمین مصلی مؤثر بوده. جدای از این، بعضی غرفه‌ها برای خودشان تم دارند، عده‌ی کمی یک نفر را که لباس عروسک پوشیده استخدام کرده‌اند، بعضی‌ها برای بچه‌ها میز نقاشی گذاشته‌اند، جلوی برخی نشرها یک نفر نشسته که صورت بچه‌ها را نقاشی می‌کند و یک غرفه هم هست (نشر مهرک) که در اقدامی مؤثر برای بچه‌های خسته از گشت و گذار، تخت‌های کوچک چوبی گذاشته توی غرفه‌اش که خریدارها می‌توانند رویشان بنشینند یا حتی دراز بکشند.

 ناشران کودک و نوجوان همان‌طور که در تشخیص ذائقه‌ی والدین خوب عمل کرده‌اند (انبوه کتاب‌های آموزشی و ادبیات کلاسیک برای کودکان از درخواست پدرو مادرها برای تربیت فرزندانی همه‌چیزدان خبر می‌دهد) جانب بچه‌ها را هم خوب گرفته‌اند. می‌بینم که خریدارها به درخواست بچه‌هایشان وارد غرفه‌هایی می‎شوند که زیباترند یا به بچه‌ها بادکنک می‌دهند. نشر پرتقال علاوه بر غرفه‌اش یک کتابفروشی سیار هم تهیه کرده که در حیاط مصلی کتاب بفروشد، نشر طوطی عروسک قصه‌های من‌و‌بابام را ساخته و همه‌ی این جذابیت‌ها در عکس‌هایی که والدین از بچه‌هایشان می‌گیرند دارد ثبت می‌شود.

 

 

سالن ناشران خارجی

ادامه‌ی داستان ناشران کودک و نوجوان را باید در سالن ناشران خارجی (بین‌الملل) دنبال کرد. نیم‌طبقه‌ی دوم سالن عمومی نمایشگاه که در بدو ورود به آن غرفه‌های کودک و نوجوان افغانستان را می‌بینم؛ انتشارات کودکانه، نشر خانه کودکان افغانستان و انتشارات تاک با گروه کتاب‌های کودک و نوجوانش یعنی کتاب‌های شاپرک. توی این غرفه سروده‌ها، بازنویسی‌ها و گردآوری‌های محمدحسین محمدی (شاعر و نویسنده‌ی معروف افغانستانی و صاحب انتشارات تاک) توجهم را جلب می‌کنند.

مهمان ویژه‌ی نمایشگاه امسال اما کشور چین است. از ناشران زیادی سؤال کردم که آیا در طول نمایشگاه توانسته‌اند با این مهمان ارتباطی برقرار بکنند یا نه؟

«اینجا کپی‌رایت بی‌معناست و خب کدوم ناشر خارجی؟ یه سری ناشران حوزه‌ی خلیج فارسند و افغانستان و چین. مگه چندتا مترجم چینی قدر داریم که بخواییم بریم باهاشون مذاکره کنیم برای کتاب؟ عمده فعالیت ما تو این زمینه تو نمایشگاه کتاب فرانکفورته که محل بهتری هم برای ارائه‌ی کارای ناشراست.» (نشر افق)

«از غرفه‌ی چین اومدن برای بازدید و رایزنی‌هایی هم کردیم. قرار شد پی‌دی‌اف کتاب‌هایی رو براشون بفرستیم. از تصویرگری‌های کتابامون خوششون اومد…» (نشر طوطی)

از مدیر نشر طوطی می‌پرسم که آیا قرار ترجمه‌ی کتاب فرهاد حسن‌زاده (چتری با پروانه‌های سفید) طی نمایشگاه بسته شد؟

«قرارداد ترجمه‌ی کتاب آقای حسن‌زاده مال قبل از نمایشگاه تهران بود. ما از قبل با چین رابطه برقرار کرده بودیم توی نمایشگاه پکن. اینجا هم البته چندتا جلسه داشتیم و ترجمه‌ی کتاب “مدرسه‌ی حشرات باحال” رو از آقای ون شوان که نویسنده‌ی معروف چینی هستن، نویسنده‌ی کتاب پر، توی غرفه‌مون رونمایی کردیم.»

نشرهای طوطی و شباویز در سالن ناشران خارجی غرفه‌های مجزا دارند و تعداد محدودی از نشرهای کودک و نوجوان در غرفه‌ای به نام بازار جهانی کتاب، آثاری از خودشان را عرضه کرده‌اند. در این بخش از نمایشگاه همچنین یک نمایشگاه تصویری از کتاب‌های کودک چینی برقرار است که دیدنش سر فرصت خالی از لطف نیست.

 

پراکنده از کودک و نوجوان

اگر به نقشه‌ی نمایشگاه کتاب تهران نگاهی بکنید، نمی‌توانید حدس بزنید که به جز سالن نشرهای کودک و نوجوان دیگر در کجای نمایشگاه برای فرزندانتان برنامه‌ها و دیدنی‌های مناسب وجود دارد. اما در خود نمایشگاه اگر گشتی بزنید احتمالاً غرفه‌ی جمع‌آوری کتاب‌های اهدایی به بچه‌های مناطق سیل زده را می‌بینید (روبه‌روی در شماره ۱۴ مصلی)، غرفه‌های فرهنگسرای کتاب (حدوداً کنار در شماره ۴۲ شبستان) و البته غرفه‌ی اشیاء و اطفال گمشده که به طرز عجیبی تفکیک نشده‌اند!

از بچه‌مدرسه‌ای‌هایی که با معلم‌شان به نمایشگاه آمده بودند پرسیدم که تجربه‌شان چطور بوده؟ اغلب خوشحال بودند از اینکه امسال برخلاف سال گذشته که فقط ناشران آموزشی را دیده بودند در بخش کودک و نوجوان کلی تفریح کرده‌اند. مشکلشان این بود که به عنوان نوجوان باید میان انبوه کتاب‌های کودک دنبال علایقشان بگردند.

خلاصه‌ی کلام اینکه شاید بشود ایده‌ی تفکیک بچه‌های گمشده از اشیاء گمشده و کودک را از نوجوان (واقعیتش این درخواست خیلی زیادی است) در سال بعد به جای فضاهای اشتباهاً تفکیک شده‌ی مربوط به کودکان (غرفه‌های بازی فرهنگسرای کتاب از سالن اصلی کودک و نوجوان) به برگزار کنندگان پیشنهاد کرد.

 

 

  این مقاله را ۱۰۹ نفر پسندیده اند

یک دیدگاه در “از چند و چون حضور ناشران کودک و نوجوان در نمایشگاه کتاب تهران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *