چگونه از موسیقی جز لذت ببریم
نویسنده: تد جویا
مترجم: امید سلطانی
ناشر: نیماژ
نوبت چاپ: ۱
سال چاپ: ۱۴۰۳
تعداد صفحات: ۲۳۸
شابک: ۹۷۸-۶۰۰۳۶۷۹۲۹۰
این مقاله را ۰ نفر پسندیده اند
چگونه از موسیقی جز لذت ببریم
سایت بوک اوتوریتی (Bookauthority) یکی از بزرگترین سایتهای مرور و پیشنهاد کتاب به زبان انگلیسی است که به عنوان یکی از پروژههای کمپانی آمازون، بهصورت هفتگی و ماهانه، به کتابهای تازه منتشرشده سر میزند و از اهالی فن، نویسندگان و مترجمان گرفته تا مشاهیر عرصهی فرهنگ و هنر و سلبریتیهای سینما و موسیقی، میخواهد تا آخرین کتابهایی که خواندهاند و پسندیدهاند را معرفی کنند.
این سایت در سال 2024 یک فهرست از بیست کتاب برتر تاریخ دربارهی موسیقی منتشر کرد که البته موافقان و مخالفان بسیاری هم داشت. موافقان نحوهی تدوین فهرست را، که توسط دویست نفر (از تمام صفوف، متخصص و غیرمتخصص) انتخاب شده بود درست میدانستند و تنوع آرا را دلیلی برای ارزشمند بودن این فهرست. مخالفان هم دقیقا همین دلیل را برای نامعتبر بودن آن وارد میدانستند؛ چه معنی دارد سلبریتیها و کسانی که موسیقی نمیدانند بخواهند بهترین کتاب تاریخ دربارهی موسیقی را برگزینند؟
با همهی این حرفها، فهرست بوک اوتوریتی فهرست جذابی از آب درآمده. خاصه آن که اینها کتابهای [متد] موسیقی نیستند، بلکه کتابهاییاند دربارهی موسیقی. از زندگینامهی موزیسینهای مشهور و راکاستارها گرفته تا کتابهایی که تاثیر موسیقی را بر ابعاد مختلف جسمی و روانی انسان بررسی کردهاند. کتابهایی که خواندنشان نیازی به دانش موسیقایی ندارد؛ و همین نکتهی اصلی است.
تنها نویسندهای که در میان ده تای برتر این فهرست، دو کتاب داشت آقای تد جویا بود. نویسندهای که در میان کتابخوانان فارسیزبان شناخته شده نیست و پیشتر از او چیزی ترجمه نشده بود. کتابهای او با عناوین ?How to Listen to Jazz و Music: A Subversive History در میان ده کتاب برتر تاریخ دربارهی موسیقی جای گرفته بودند. کتابهایی که تیر ماه امسال با عناوین «چگونه از موسیقی جَز لذت ببریم؟» و «تاریخ واژگون موسیقی»، توسط نشر نیماژ منتشر شدند و حالا ترجمهی آنها در اختیار فارسیزبانان هم قرار گرفته. اما این دو کتاب دربارهی چه هستند و چرا تد جویا به عنوان یک مورخ و نویسندهی موسیقی حائز نگاه ویژهای است که جای آن در میان کتابهای کمتعدادی که دربارهی موسیقی در ایران چاپ شدهاند، خالی است؟ در ادامه به اختصار این دو کتاب را معرفی خواهم کرد.
کتاب «چگونه از موسیقی جَز لذت ببریم؟» همانطور که از عنوانش پیداست، یک کتاب کاربردی برای شنوندگان موسیقی است. امروز بسیاری از علاقمندان موسیقی به موسیقی جَز، این سنت زنده و پویا در موسیقی غرب که پایش به بسیاری از موسیقیهای دیگر در نقاط مختلف جهان هم کشیده شده، روی خوشی نشان دادهاند و به دنبال کشف ریشهها، موزیسینهای مهم و اصلی این موسیقی و سبکهای مختلف آن هستند.
طبیعتا دسترسی راحتتر ما به اینترنت و استریم آنلاین گنجینهی موسیقی، این کار را برایمان راحتتر کرده که مواجههی درستتری با هر ژانری داشته باشیم. اما در این میان همواره جای یک میانجی، یک راهنمای قابل اطمینان که بتوان از دریچهی او چگونه گوش کردن را آموخت و بعد به راه افتاد و تجربهها و اکتشافات خود را داشت [لازم است روی این دومی تاکید کنم]، همیشه احساس میشود. در ارتباط با موسیقی جَز که نسبت به سایر انواع اصلی موسیقی عامهپسند غربی دیرتر خودش را میان بدنهی شنوندگان جدی موسیقی ایرانی باز کرد، ما با کمبود منابع معتبر فارسی روبهرو هستیم. برای علاقمندان به یادگیری تئوری و هارمونی این موسیقی در سالهای اخیر کتابهای ارزشمندی تالیف و ترجمه شده، اما در حوزهی وبلاگنویسی، ویدئو، پادکست و کتاب برای مخاطبان علاقمند و موزیکوفیل (چیزی شبیه به سینهفیلها، عاشقان سینهچاک موسیقی که لزوماً موزیسین هم نیستند)، اندک منابعی هستند که کمککننده و قابل اطمینان باشند.
چرا فکر میکنم این کتاب برای علاقمندان به موسیقی جَز و حتا علاقمندان به موسیقی بهطور کلی، میتواند قدم اولیهی مفیدی باشد؟ اولین امتیاز این کتاب به نویسندهاش برمیگردد. تد جویا، خودش در جوانی یک موزیسین جَز بوده. زمانی بهعنوان پیانیست با بزرگان این موسیقی مثل استن گتس همکاریهایی داشته و چیزهای زیادی را بهصورت دست اول از موزیسینهای مهم جَز آموخته است. اما به مرور زمان به قول خودش متوجه شده که میتواند معلم بهتری باشد، تا اینکه یک موزیسین معمولی باشد. یکی از اولین پیشگامان در نوشتن مرور بر اجراها و آلبومهای جَز در سایتهای مختلف و موسس اصلی سایت مرحوم Jazz.com (آوردگاه مهمترین منتقدان و نویسندگان این موسیقی)، خود او بود.

جویا برای سالها در دانشگاه استنفورد بهعنوان مدیر مرکز مطالعات جَز فعالیت میکرد. از او تالیفات مهمی در حوزهی جَز موجود است که کتاب تاریخ جَز و همین کتاب، یعنی چگونه از موسیقی جَز لذت ببریم؟ احتمالاً مهمترین آنها هستند. او امروز، بیش از گذشته فعال است و با سبک جذاب و بینارشتهای خود که پیوندی میان ادبیات، فرهنگ عامه و موسیقی میزند، در ارتباط با موضوعات مورد علاقهاش مینویسند. بنابراین خواننده خیالش از بابت اطلاعات و راهنماییهایی که در این کتاب موجود است میتواند راحت باشد؛ کما اینکه کافیست چند صفحهای از کتاب را بخواند تا زبان صمیمی تد جویا، خودش او را به ادامه دادن ترغیب کند.
محتوای این کتاب برای خود من حین ترجمه آموزنده و جذاب بود و گمان میکنم و امیدوارم این جذابیت را توانسته باشم برای مخاطب فارسیزبان هم تا حد خوبی منعکس کنم. جویا در این کتاب از معمای ریتم آغاز میکند. از احتمالا متمایزکنندهترین ویژگی موسیقی جَز (در کنار بداههنوازی) و تلاش میکند تا با زبانی ساده و مثالهایی کلاسیک، معنای واژههایی نظیر سویینگ را برای مخاطب رمزگشایی کند و عدسی خواننده را برای نگاه به کلیت این موسیقی تنظیم کند. بعد از ورود به خود موسیقی و بحثهایی در ارتباط با ساختار و فرم موسیقی جَز در فصول بعدی، که در آن ما با مهمترین المانهای این موسیقی آشنا میشویم به بخش بعدی این کتاب میرسیم که نگاهی ویژه و مختصر و مفید دارد به تاریخ این موسیقی و چند تن از مهمترین موزیسینهای آن.
تمام این فصول با نقشههای راهی همراه میشوند که تد جویا برای گوش کردن و چگونه گوش کردن به موسیقی جَز ترسیم میکند. بنابراین خواننده باید حین خواندن، از شنیدن نمونهها هم غافل نشود و برای همراهی و فهم بهتر مطلب مثالها را چند بار گوش کند.
با خواندن این کتاب متوجه خواهید شد که برای لذت بردن از موسیقی به ظاهر پیچیدهای مثل جَز نیاز به دانستن انبوهی از اصطلاحات و نکات فنی و تئوریک نیست. در حقیقت رسالت جویا در این کتاب گرفتن دست مخاطب و برقراری پیوندی عاطفی میان او و موسیقی جَز است. با اینکه به شخصه معتقدم نگاه انسانمدارانهی او به کلیت موسیقی (در تقابل با نگاه ساختارگرایانه، یا نگاه علمی و…)، ما را نه فقط به جَز، بلکه به هر آنچه گوش میکنیم نزدیکتر میکند و نقش موسیقی در زندگی را پررنگتر. کتاب با جملهای از دوک الینگتون کبیر آغاز میشود: مهمترین چیز در موسیقی، گوشکردن است. میدانم زمانی که کتاب را به پایان برسانید و به تمام آنچه او گفته و پیشنهاد کرده گوش کنید، دوباره به صفحهی نخست بازخواهید گشت و این جمله را خواهید خواند. لبخند رضایتتان را از حالا میبینم.

کتاب «تاریخ واژگون موسیقی» پروژهای یکسر متفاوت از تد جویاست که در امتداد سه کتاب قبلی او در حوزهی پژوهش تاریخی موسیقی یعنی «ترانههای کار»، «ترانههای عاشقانه» و «ترانههای شفابخش» قرار میگیرد و با پروژهی در حال تکمیلش یعنی کتاب «موسیقی برای رستاخیز مردگان» احتمالا ادامه پیدا میکند.
در کتاب «تاریخ واژگون موسیقی» جویا به سراغ روایتی غیرخطی، نادیدهگرفتهشده و در بسیاری مواقع مغضوب از تاریخ موسیقی بشری میرود و به تعارضاتی میپردازد که حاصل این نادیدهگرفتهشدن هستند. همه شنیدهایم که تاریخ را برندهها مینویسند، اما آیا در ارتباط با تاریخ موسیقی هم میتوان چنین گفت؟ در موسیقی برنده چه معنایی دارد؟ بازنده کیست؟ چه نبردی میتواند در میان باشد در حوزهای که [به ظاهر] تجریدیترین و لطیفترین بعد فرهنگ یک قوم میتواند برشمرده شود؟ این کتاب سر آن دارد تا با شناسایی این تقابلها و به دست دادن الگوهایی از تاریخ موسیقی که احتمالا نشنیده و نخواندهاید، از دوران میانرودان و یونان باستان تا عصر حاضر، درک تازهای از ماهیت تاریخی و انسانمدارانهی موسیقی به خواننده دهد.
بخشی از کتاب
موضوع این کتاب ارائهی تاریخ جامعی از موسیقی است. کارمان را از منظرهای صوتی طبیعت در دوران پیش از انسان شروع میکنیم. مسیرمان را تا رقابتهای تلویزیونی خوانندگی و ویدئوهای وایرال این روزها ادامه میدهیم. از موتسارت تا سید ویشِز و هر چیزی ما بین آنها را زیر نظر میگیریم. در این نوع تاریخنگاری به تمام این موارد خواهیم پرداخت. نه فقط این نامهای مشهور، بلکه هزاران هزار خنیاگر بینامونشان، رپرهای خیابانی، شمنها، نوازندگان دورهگرد، نجیبهها، کابویهای آوازهخوان؛ رامشگران هومری و بسیاری دیگر از نوازندگان و آوازخوانان خارج از سالنهای کنسرت در این کتاب جایی از آن خود دارند…
من از حدود بیست سال پیش به این سو، بر روی رویکردی جایگزین به تاریخنگاری موسیقی کار میکنم. هر چند در آن اوایل متوجه دامنه و کسترهی آنچه برملا خواهد شد نبودم. نقطهی شروع من به مراتب سادهتر از چیزی بود که در نهایت به آن رسیدم. باور اصلی من در آن زمان چنین بود. هنوز هم بعد از گذشت سالیان تغییری نکرده است: موسیقی نیروی دگرگونکننده و توانمندسازی است و نقش کاتالیزوری در زندگی انسانها ایفا میکند. کنجکاوی اصلی من مطالعهی روشهای گوناگونی است که آهنگها زندگی افراد را بهبود بخشیده و دگرگون ساختهاند. به ویژه تودههای بزرگی از مردم که در گزارشهای تاریخی بازمانده نادیده گرفته میشوند… به بیانی دیگر، موسیقی تنها صدایی در پسزمینهی زندگی نیست. بلکه مکررا روی صحنهی زندگی میآید. حنی جریانهای اجتماعی و فرهنگی را زیروزبر میکند. جریانهای به نظر صلب و تغییرناپذیر را در هم میشکند. آنقدر صلب و محکم که کسی فکرش را نمیکند در برابر چیزی ناملموس همچون یک آهنگ، یارای مقاومت نداشته باشند. این قدرت موسیقی بیشتر به جادو میماند و شاید واقعا همینطور باشد.
نوشتهها و کتابهای مرتبط








2 دیدگاه در “چگونه از موسیقی جز لذت ببریم”
واقعا لذت بردم ، دمتون گرم همچین کتاب های ارزشمندی رو ترجمه کردین، به زودی به سراغشون میرم ✌️
ممنونم از خوندن متن بسیار لذت بردم. به زودی به سراغ کتاب میرم.