ماه عسل
نویسنده: غلامحسین ساعدی
ناشر: شرکت سهامی کتاب های جیبی
نوبت چاپ: ۱
سال چاپ: ۱۳۵۷
تعداد صفحات: ۱۱۷
غلامحسین ساعدی 24 دیماه 1314 در تبریز به دنیا آمد. او اولین داستانهایش را در هفتهنامهی دانشآموز چاپ کرد و از شانزده سالگی به فرقهی دموکرات آذربایجان پیوست و همزمان فعالیت مطبوعاتیاش را هم با نوشتن در روزنامههای فرقه آغاز کرد. ساعدی در دانشگاه تبریز پزشکی خواند و در جریان فعالیتهای سیاسی در دانشگاه با صمد بهرنگی آشنا شد.
تخصصش را در رشتهی روانپزشکی در دانشگاه تهران خواند و همزمان نوشتن را هم به صورت جدی ادامه داد و از نخستین کسانی بود که به کانون نویسندگان پیوست. ۱۳۴۰ تا ۱۳۵۰ دوران اوج و شکوفایی ساعدی است و تمام مجموعه داستانها و نمایشنامههای درخشان او، حاصل این دهه است. او را در کنارِ بهرام بیضایی و اکبر رادی از بزرگان و نوابغ نمایشنامهنویسیِ ایران میدانند.
ساعدی در سال 1353 توسط ساواک دستگیر شد و به مدت یک سال تحت شکنجههای شدیدِ جسمی و روحی قرار گرفت که تأثیری ماندگار بر روح و روان او گذاشت، به گونهای که دیگر نتوانست به قدرت گذشته بنویسد. غلامحسین ساعدی که با نام مستعار گوهرمراد –نامی که بر سنگ گور یک دختر جوان دیده بود- مینوشت، پس از انقلاب به صورت مخفیانه از کشور خارج شد. او نزدیک به 100 عنوان نمایشنامه، فیلمنامه، داستان، رمان، تکنگاری و ترجمه از خود به یادگار گذاشت و در دوم آذرماه 1364 در پاریس درگذشت و در گورستان پرلاشز به خاک سپرده شد.
ماه عسل نمایشنامهای دو پردهای است.
در پردهی اول زن و مرد جوانی را میبینیم که در حال گذراندن دوران ماه عسل خود هستند. تلفنی مشکوک به آنها میشود و صدایی ناشناس از پشت خط میگوید که در را باز کنند چون قرار است برایشان مهمان بیاید.
زن ومرد هنوز در شوک هستند که پیرزنی بسیار قدبلند و سراپا قرمزپوش با یک چمدان و یک چتر در دست به خانهی آنها میآید و بیاینکه بگوید کیست و چرا آمده است، حضور خودش را به آنها تحمیل میکند، به بازیشان میگیرد و دستِ آخر وقتی زن و مرد برای کتک زدنِ او آماده میشوند، دو مردی که همکار پیرزن هستند، وارد شده و زن و مرد را، که اسم میزبان دارند، حسابی کتک میزنند.
در پردهی دوم زن اندکی بلندقد و شبیه به پیرزن شده است و تا آخر هم روند بلندتر شدنش ادامه مییابد. آنها تحت مدیریت پیرزن برای سخنرانی و شکنجه و بازجویی آموزش میبینند تا جایی که حتی بر علیه همدیگرهم عمل میکنند. در پایان پردهی دوم که زن کاملا شبیه به پیرزن شده است، با پیرزن تماسی گرفته و به او دو آدرس داده میشود.
پیرزن هر کدام از آدرسها را به یکی از آنها داده و به هر کدام هم یک چمدان به همراه یک چتر برای زن و یک عصا برای مرد میدهد. زن و مرد که حالا تبدیل به همکاران پیرزن شدهاند، پیِ ماموریت محوله هر کدام به عنوانِ مهمان به خانهی یک میزبان میروند.
نمایشنامهی ماه عسل -1357- در قالب داستانی تمثیلی به استعمار و نقش آن در تحقیر و تسخیرِ مستعمرهها و فرودستان میپردازد. پیرزن که میتواند نمادی از استعمار پیر باشد، ناخوانده پا به خانهی زن و مرد جوان میگذارد و با استفاده از ضعف و غفلت و جهالت آنها در عدم شناخت خودش –عدم شناخت استعمارگر- به آنها مسلط میشود و حتی جاهایی که لازم است، از استعمارگران دیگر –دو مرد- استفاده میکند و بالاخره میزبانها را ازخودشان تهی کرده و به هیبت خودش درمیآورد و تبدیل به کارمندِ سیستم استعمار میکند.
نویسنده معرفی: صنم کاظمی