سایت معرفی و نقد کتاب وینش
سایت معرفی و نقد کتاب وینش

اشتراک گذاری این مقاله در فیسبوک اشتراک گذاری این مقاله در توئیتر اشتراک گذاری این مقاله در تلگرام اشتراک گذاری این مقاله در واتس اپ اشتراک گذاری این مقاله در لینکدین اشتراک گذاری این مقاله در لینکدین

قصه گیسوی یار

نویسنده: رضا فرخ فال

ناشر: فرهنگ نشر نو

نوبت چاپ: ۱

سال چاپ: ۱۴۰۳

تعداد صفحات: ۱۰۶

شابک: ‫‭۹۷۸-۶۰۰۴۹۰۴۸۶۵


تاکنون 1 نفر به این کتاب امتیاز داده‌اند

تهیه این کتاب

لیست مقالاتی که از این کتاب استفاده کرده اند

قصه گیسوی یار

 

قصه گیسوی یار همان‌گونه که نویسنده اذعان دارد یک جستار یا تک‌نگاری است. متن آن شرحی است بر آن بیت معروف حافظ:

معاشران گره از زلف یار باز کنید    شبی خوش است بدین قصه‌اش دراز کنید

اما هدف از آن خوانشی از شعر حافظ است درباب مفهوم قصه در شعرش. البته قرار است که مفهوم قصه مخاطب را برساند به معنایی در خوانش حافظ که به تعبیر نویسنده به یک متافیزیک حافظانه از زمان می‌رسد.


فرخ‌فال، نویسنده کتاب، در آغاز سخن توضیحاتی و نشانه‌هایی برای فهم موضوعی که می‌خواهد مطرح کند به دست خواننده می‌دهد؛ از دیدن قصه به عنوان روایت خلاق تا مفهوم آغاز از منظر ادبی و فلسفی و سپس اشاره به ویژگی‌های شعر حافظ و آن‍گاه سراغ بیت مورد نظر می‌رود.

درباره غزلیات حافظ و شیوه سخنش در طی سال‌ها نظرات مختلفی ابراز شده، از پریشانی نظم حافظ که عده‌ای در مقابل آن از اتحاد ماهوی شعر حافظ گفته‌اند یا آن را به دلیل ملهم بودن از قرآن دانسته‌اند تا کسانی که فهم تاریخی زمان زیست حافظ را مطرح کرده‌اند یا تلاش کرده‌اند با رویکردی مدرن به ابیات او نگاه کنند.
فرخ‌فال در ابتدای کتاب قصه گیسوی یار تا جای ممکن همه این نظریات را یاد کرده است اما  عقیده دارد در خوانش یک متن ادبی باید از درون خود متن با آن روبه‌رو شد و به معنای متن دست پیدا کرد. بنابراین برایش علاوه بر حافظ چه می‌گوید، چگونه گفتنش هم مهم است و با همین نگاه ماجرای نحو و شکل شعری حافظ را مهم و در خدمت سخن نمادین او می‌داند.

شاید همه این حرف‌ها که تا نیمی از کتاب را دربرگرفته حالت مقدمه‌ای البته لازم را داشته باشد و ماجرای کتاب وقتی شیرین می‌شود که نویسنده به ماجرای قصه و گیسو می‌پردازد. چرا زلف یار؟ گیسو نشان از چیست؟ چرا کلمات در این بیت به این شکل آمده‌اند؟ و قصه‌ای که باید دراز بشود کدام است؟

کتاب قصه گیسوی یار هم برای علاقمندان شعر حافظ، هم اهل ادبیات و هم کسانی که به ماجرای روایت و قصه علاقمندند، خواندنی است. شاید خواندن آن برای کسانی که پیش زمینه‌ای در مباحث ادبی نداشته باشند کمی کند پیش برود اما به ویژه به سبب اشارات و نقل قول‌هایی که نویسنده در میان سخن آورده، آموزنده خواهد بود. یعنی با خواندن کتاب علاوه بر اینکه با تحلیل و نظر فرخ‌فال آشنا می‌شوید، کلیتی از نظرات شاخص در نگاه به اشعار حافظ را نیز به دست می‌آورید.

 

رضا فرخ فال
رضا فرخ فال نویسنده قصه گیسوی یار

 

 

رضا فرخ‌فال متولد 1328 است. کارش را با انتشار داستان در دهه 40 شروع کرد. مجموعه داستان‌های کوتاه او با نام «آه استانبول» منتشر شده است. رمان یک روز از زندگی ایوان دنی سوویچ و عالیجناب کیشوت از کارهای ترجمه‌ای او ترجمه هستند. او همچنین در زمینه نقد ادبی و پژوهش نیز آثاری به چاپ رسانده و از پایه‌گذاران اولین انجمن ویراستاران در ایران است.
فرخ‌فال هم اکنون در دانشگاه کلرادو به تدریس مشغول است.

 

بخشی از کتاب


قصه گیسوان از قبول هر غایت معقولی سر باز‌می‌زند. در غیاب یار و گیسویش ما به مدد قصه فقط حضور او را در خیال تصور کرده‌ایم. این قصه به لحاظ غایت به تعریفی نزدیک می‌شود که ریکور از غایت روایت قصّوی به دست داده است. قصه گیسوان را می‌توان از این نظر نوعی از آنِ خود کردن و بازیافتن زمان دانست، اما نه با سامان بخشیدن به آن و خردپذیر کردن آن بدان‌گونه که ارسطو تجویز کرده است.

قصه‌ی گیسوی یار یک جنون است، و از این نگاه بیشتر بازی‌ای شوخ با زمان است. اگر معنایی برای این بازی بتوان یافت در آن پرسش یا خود آن پرسشی است که طرح می‌کند: چرا گیسوان یار، این مطلق زیبایی، هست (وجود دارد) به‌جای آنکه نباشد (وجود نداشته باشد)؟

اگر به تعریف شمس قیس برگردیم که روایت توهمی از ایجاد «خبر» (حضور چیزی در عالم واقع) است، آن‌گاه می‌توان گفت این قصه خیالی از یک حضور است که از نظر حافظ حتی «تحریر» آن نیز در زبان خیالی بیش نیست. نقشی است که، به گفته او، بر آب می‌زنیم.

نویسنده معرفی: گیتی صفرزاده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *