کتاب شکلدهی به هویت ملی در ایران همانطور که نویسندهاش در همان اول کتاب به آن اشاره میکند، کتابی در مورد ایران است: کشوری با یک هویت جمعی و دو لایهی مهم و درهم تنیدهی تاریخی: یک لایهی عمیق پیشااسلامی که بر فراز آن لایهای اسلامی و به خصوص از قرن دهم هجری یک لایهی شیعی آمده است.
علی مظفری در این کتاب به این نکته میپردازد که در ۱۵۰ سال گذشته این دولایه پایههای بدیل یکدیگر قرار گرفتند. علیرغم همزیستی مسالمتآمیز این دو لایه در نهاد ایرانیان، در ۱۵۰ سال گذشته این دو در مقابل هم قرار گرفتهاند و بحران هویتی عمیقی را در تک تک ایرانیان ایجاد کرده است. او بر این باور است مردم بر اساس مکانها و روایتها هویتیابی میکنند. تخت جمشید و آیینهای محرم حامل دو روایت و اسطورهی هویت ایرانیان هستند: یکی در رابطه با منشاء ایرانیان و دورهی هخامنشیان و دیگری در مورد قهرمان تشیع یعنی امام حسین (ع).
یکی از مفاهیم مرکزی کتاب، نقشبندی مکانهاست. معناهایی که هر مکان به خود میگیرد و نمادها و روایتهای هویتیای که ایجاد میکند. او برای بیان دو لایهی هویتی ایرانیان به سراغ تختجمشید و تکیهی تجریش میرود. اما بخش اصلی کتاب با عنوان «ایرانی کیست؟
رویاهای رهاییبخش وطنی و هویتی» به موزهی ملی ایران و معماری خاص آن و معناهای هویتی نهفته در معماری این موزه میپردازد. جایی که علی مظفری به زیبایی ظهور رویای شاهنشاهی را در معماری موزهی ایران باستان کالبدشکافی میکند و بعد به سراغ موزهی دوران اسلامی میرود که از سال ۱۳۷۵ تأسیس شده و ایدئولوژی پس از انقلاب اسلامی در مورد وطن و جهانوطنی را نمادشناسی میکند. تنشهای ایجادشده دربارهی در مقابل هم قرار دادن لایههای هویت ایرانی در موزهی ملی ایران و سپس در جامعه ی ایران در فصلهای پایانی این کتاب بررسی شده است.
دربارهی نویسنده
علی مظفری در دانشگاه تهران معماری خوانده و سابقهی بیش از ۱۵ سال معماری و انجام پژوهشهای مرتبط در ایران و استرالیا را دارد. او کتاب شکلدهی به هویت ملی در ایران، انگارهی وطن برگرفته از تخیل مکان در اندیشههای اسلام و ایران باستان را به دعوت مرکز جوامع مسلمان دانشگاه استرالیای غربی و در تکمیل کار پژوهشی خود نوشته و در سال ۲۰۱۳ توسط انتشارات آی بی تاریس منتشر کرده است. کتاب را علی رفاهی به فارسی ترجمه کرده است.
بخشی از کتاب شکل دهی به هویت ملی در ایران
«میتوان گفت که موزهی ملی ایران یک سردرگمی دائمی را در فهم رسمی از هویت ملی و وطن و روایتشان در موزه منعکس میکرد.
در گذشته، ابهامی ضمنی در موزهی ایران باستان، روایت و نقشبندیاش حاکم بود و بعد از انقلاب موزهی ملی ایران این ابهام را تشدید کرد. این مکان کنایهای است از بحرانی هویتی که به طور عمیق در کشور جریان دارد و البته حکایت از آن دارد که به رغم تمامی تلاشها، هنوز خلق و تعمیم کامل یک هویت جدید به سرانجام خویش نرسیده است؛ دقیقا به همانگونه که در شکلدهی به وطنی خارج از قواعد دولتملت با مشکلاتی روبهبوده است.
بنابراین، ضمن به رسمیت شناختن کشش سیاسی وطن ملی و احتمالا ناممکن بودن کنار زدن مفهوم دولتملت به مثابهی واحد سیاسی بینالمللی، از دههی ۱۳۷۰ به بعد، تمایلات ملیگرایانه را نیز همجون بیانی برای مشروعیت به کار گرفته است…»
نویسنده معرفی: پیمان حقیقتطلب