شکلات
نویسنده: ژوان هریس
مترجم: طاهره صدیقیان
ناشر: کتابسرای تندیس
نوبت چاپ: ۷
سال چاپ: ۱۳۹۹
تعداد صفحات: ۴۰۴
شابک: ۹۷۸۹۶۴۵۷۵۷۲۰۳
“به من بگو چه میخوری تا بگویم که هستی” بریا ساوارین خوراکشناس فرانسوی
اهمیت غذا در ادبیات و نقش آن در مطالعات جنسیتی که فردیت و هویت سرکوبشدهی زنان را اثبات میکند، حوزهی مطالعاتی جدیدی است. غذا و آشپزی همواره ارتباط تنگاتنگی با زنان و زندگیشان داشته است. شاید زنان در دوره ای از تاریخ محدود به آشپزخانه، پختن غذا و خانهداری بودند اما امروز آشپزخانه و پختوپز برایشان ابزار و روشی است که به کمک آن به بیان هویت خود میپردازند.
غذا و ارتباطش با هویت زنانه، خانه داری و سرکوبی که جامعه مردسالار بر زنان تحمیل کرده است در بسیاری از آثار ادبی زنان دیده میشود. یکی از نویسندگانی که هنر آشپزی را در اثر خود به کار گرفته است ژوان هریس است. او در سومین رمانش به نام شکلات قدرت جادویی شکلات و شیرینی های دستسازِ وین روشه، شخصیت اصلی داستان، و تأثیر آن بر مردم روستا را نشان میدهد. اثری که در آن عقاید و باورهای فرهنگی و سنتی مردم به چالش کشیده میشود و هویت فرهنگی باز تعریف میگردد.
رمان شکلات با رسیدن وین روشه، مادری جوان و مجرد، به همراه دخترک ششسالهاش به دهکدهی لانسکُنه آغاز میشود. این دهکدهی خیالی جایی میان شهر بوردو و تولوز فرانسه است. تصور کنید زنی جوان درست یک روز پیش از آغاز دورهی پرهیز، روزه و ریاضت به روستایی قدیمی و سنتی برسد و شکلات فروشیاش را افتتاح کند آن هم دقیقاً روبهروی کلیسا و مقابل چشمان پر از سوءظن کشیش جوان و متعصبی چون فرانسیس رینو که این اتفاق را زنگ خطر قلمداد میکند.
از نظر او این فروشگاه شکلات نزدیک کلیسا قرار است مردم را وسوسه کند و فریب دهد. کشیش رینو او و دخترش را پلید و شیطانی فرض میکند مخصوصاً وقتی که متوجه شد آنها به کلیسا هم نمیروند و این یعنی آغاز دشمنی پنهان و تقابل زن و کشیش و یا به تعبیر کشیش رینو: “کلیسا، نه شکلات!” و هرچه به عید پاک نزدیکتر میشوند نزاع میان کلیسا و شکلات فراتر میرود و اتفاقاتی میافتد که کتاب را خواندنی و جذاب کرده است.
زمینه و سبک
کتاب تقریباً متعلق به بیست سال پیش است اما همچنان حس تازگی دارد و اکنون هم میتوان آن را درک کرد. داستان کتاب بیزمان است. شهر حس و حال قدیمی دارد گویی روستا به خواب رفته و در طول سالیان بدون هیچ تغییری به همان شکل مانده است. روستایی سراسر تعصب با کشیشانی چون فرانسیس رینو که نمیگذارند زندگی مردم روستا با زمان جلو برود. انگار که زمان متوقف شده و سالهاست چیزی در آنجا عوض نشده است.
داستان از زاویه دید وین روشه شخصیت اصلی کتاب روایت میشود اما فصلهایی را هم کشیش روایت میکند. مردی که از ایدئولوژی برای کنترل کردن مردم استفاده میکند و مذهب را آنطور که میخواهد تعبیر میکند نه آنطور که واقعاً هست. به تعبیر وین روشه آنها کسانی هستند که ایمان ندارند و اهمیتی به خدا نمیدهند و فقط به کلیسا میروند.
با اینکه دو زاویه دید در داستان وجود دارد اما وین روشه شخصیت محوری داستان است و رمان حول محور این زن جوان، رازآلود، با اراده و آزاد میچرخد که تصمیم میگیرد طبق شرایط خودش زندگی کند و پس از مدتها خانهبهدوشی او و دخترش این روستا را برای زندگی و راه انداختن کسبوکار انتخاب میکنند. تصمیم این مادرِ تنها و مجرد را میتوان نوعی به چالش کشاندن و تحّدی از نقشهای جنسیتی سنتی و توقعات جامعه دانست.
خواندن این کتاب شبیه خوردن خوشمزهترین شکلاتها و شیرینیهاست. کتابی مسحورکننده که بوی کاکائو و شکلات از لابهلای کلمات به مشام خواننده میرسد و آنها را به دل قصه میبرد. سبک نویسندگی ژوان هریس به خاطر همین قدرت توصیفات عالی او منحصر به فرد است و غذاها، شخصیتها و مکانها را وارد زندگی خواننده میکند و صرفاً برای پیشبرد داستان نیست.
پیشنهاد: این قصه بدون شک طرفداران شیرینی و شکلات را راضی میکند. پس اگر رژیم هستید کتاب را نخوانید و اگر رژیم ندارید موقع خواندن، مقداری شکلات کنار دستتان بگذارید!
وین روشه، آشپز یا جادوگر
زن شکلاتهایش را با جان و دل و با دستهایش درست میکند، مردم را به مغازهاش دعوت میکند و دوستیهای نزدیکی را با مردم به خصوص زنان روستا شکل میدهد. قدرت جادویی او در دانستن شکلاتِ محبوب آدمها و رفتار خوب و درستش حتی نسبت به کسانی که با او برخورد بدی دارند و غریبهها را سخت میپذیرند بسیار خلاقانه است چرا که همیشه دلیل رفتارهایشان را پیدا میکند و به دنبال راهحل مشکل و شناساندن صلح درونیشان است. او هنجارها را زیر پا میگذارد و نیازهای پنهان افراد را ارضا میکند.
ترکیبات منحصر به فردش که از طریق کتابهای آشپزی قرنها پیش و بریدههای روزنامه به دست آمده است قدرت جادویی دارند چون هم نیازهای جسمی و هم روحی آدمها را برآورده میکنند. فرآیند آشپزی همچون یک عمل مقدس آشپز را به مهمانانش نزدیک میکند و بر طرز فکر و اعمالشان اثر میگذارد. این عمل مادی و حسی هم میتواند به معنویت و تعالی برسد چرا که باعث تقویت روحی میشود. آغوش او برای همه باز است، سوال نمیپرسد، قضاوت نمیکند و به دنبال سپاسگزاری نیست.
زنان و غذا
دوستیهای نزدیک او به ویژه با شخصیتهای آرماند و ژوزفین حمایتهای عاطفی را به وجود میآورد که پیوندهای عمیق و محکم زنان را برجسته میکند. آرماند پیرزنی است بیمار، او دیابت دارد و از خوردن شکلات منع شده است اما فهمیده است که باید از تکتک لحظههای زندگیاش لذت ببرد بنابراین همیشه به مغازه شکلاتفروشی میرود و آنجا است که موفق میشود با کمک وین روشه با نوهاش قرارهای پنهانی بگذارد. ژوزفین هم زنی است که به سبب دوستی با او قدرت زندگی کردن پیدا میکند و جرئت میکند از شوهر ظالمش جدا شود و از شخصیت بیچارهای که آزار میبیند به زنی مستقل و قوی تبدیل شود.
شکلات همان است که ادبیات میخواهد باشد. شاید به ظاهر برای سرگرمی و لذت اما در واقع و در لابهلای سطرها میتوان زندگی را فهمید. آنجاست که شکلاتها و خوراکیهای رنگارنگ قدرت جادویی پیدا میکنند و زخمها را التیام میبخشند.
آشپزی در رمان
مهمترین و برجستهترین عمل وین روشه در این رمان مهارت آشپزی اوست. آشپزی در این رمان چندوجهی است و همانطور که اشاره شد مفاهیم سنتی که زن را محدود به بودن در آشپزخانه میکرد به چالش کشیده است. او از آشپزی نه به عنوان ابزار تبعیت و اطاعت بلکه منبعی برای توانمند سازی و قدرتمندی استفاده میکند. او مغازه شکلات فروشیاش را باز میکند و هنر و مهارتش به او استقلال مالی و توانایی اداره زندگی خود و دخترش را میدهد.
عمل آشپزی او شکلی از نافرمانی در مقابل ارزشهای سنتی و متعصبانهی روستا است. نقشهای جنسیتی قدیمی که زنها را به ماندن در آشپزخانه فرا میخواند اما آشپزی او در اینجا نوعی مخالفت محسوب میشود. محدودیتهای آشپزخانه را کنار میزند و از آن به عنوان فضایی برای خلاقیت و استقلال استفاده میکند. آشپزی کردن او به گسترش ارتباطش با مردم روستا منتهی میشود. شکلات و شیرینیهای او هم برای لذت بردن آدمها و هم التیام دردهایشان استفاده میشود و به افراد از نظر عاطفی و روحی کمک میکند که این هم به نوعی به چالش کشیدن خدمتِ صرف زنان برای رفع نیازهای جسمی خانواده است.
هر ژانری در ادبیات سمبل یا نمادی به عنوان کاتالیزور یا محرکی برای بیان عواطف و پالایش روانی عمل میکند و در اینجا آشپزی و جنبهی خلاقانه و نوآورانه غذا نشان دهندهی آن عواطف است. اهمیتش آنجا است که به غذا (در این رمان خوراکیها و شکلاتها) فراتر از نقش سیر کردن و رضایت جسمانی بعد از غذا خوردن میپردازد و نشان میدهد که چگونه به عنوان برقرارکنندهی ارتباط موثر، دگرگونساز و التیامبخش عمل میکند. در این کتاب خوردنیهای لذیذ مغازهی وین روشه نماد و استعارهای برای بیان عواطف، هویت فرهنگی و تحول شخصی است که همانند ابزاری برای روابط و توانمندسازی به خصوص زنان عمل میکند.
“گاهی زندگی صرفا درباره قهوه است و اینکه یک فنجان قهوه چقدر صمیمیت میآورد” این را ریچارد براتیگان میگوید. در مورد این کتاب اما میتوان گفت شاید هم زندگی دربارهی یک شکلات باشد، آنگاه که هرشکلات آغازی میشود برای دوستی، برای گفتگو و برای تغییر.
گفتگو در خلال خوردن همواره با انسان بوده است. خوراکیهای شکلاتفروشی مردم روستا را به نگرش جدیدی فرامیخواند: امتحان کنید، بچشید، قوای حسیتان را به کار بگیرید و لذت ببرید که به تعبیر شخصیت اصلی داستان زندگی چیزی جز شادمانی نیست. او میخواهد به ما بگوید که انسانیم و برای درک ایدهها و معنا باید قوای حسیمان را هم درگیر کنیم، متعصب نباشیم و گاهی هم برای شادی روح و روانمان شکلات بخوریم!
فروشگاه کوچک شکلاتفروشی در جایی باز شده است که قواعد و اصول اخلاقی ثابت و سختی بر مردم حکمفرماست اما به مکانی برای ارتباطات اجتماعی و شکستن موانع اجتماعی و جنسیتی تبدیل میشود. مکانی همگانی که آدمها کنار هم جمع میشوند و از خوردن و معاشرت با یکدیگر لذت میبرند. این یعنی صرفاً برای رفع گرسنگی جسمانی نیست و به آنها لذت میدهد و خوشحالشان میکند. آدمها به آنجا میآیند رازهایشان را میگویند خود واقعیشان را نشان میدهند.
درباره نویسنده
ژوان هریس در شهر بارنزلی بریتانیا از مادری فرانسوی و پدری انگلیسی در سال 1964 متولد شد. او در دانشگاه کمبریج زبانهای قرون وسطایی و مدرن خواند و پانزده سال معلم بوده است. ژوان هریس تاکنون پانزده رمان، دو مجموعه داستان کوتاه و سه کتاب آشپزی نوشته است. شهرت عمدهی او به خاطر رمان شکلات بود که در سال 1999 به چاپ رسید و فیلمی که از روی آن با بازی ژولیت بینوش و جانی دپ ساخته شد نامزد جایزه اسکار شده است.
هریس در مورد کتاب شکلات میگوید که وقتی دخترش سه ساله بود آن را نوشت و اولین بار بود که احساس میکرد مثل یه مادر مینویسد و تلاش میکرد حس مادرانهاش را هنگام نوشتن این کتاب منتقل کند. همچنین خیلی از شخصیتهای این رمان را از اعضای خانواده خودش الهام گرفته است.
2 دیدگاه در “شکلات”
علاقه مند شدم این کتاب رو بخونم????
ممنون از تحلیل تون
سپاس از شما