شرح حق
نویسنده: وحیدآگاه، تهمورث بشیریه، محمد جلالی، امیرحسین سلیمیان
ناشر: نگاه معاصر
نوبت چاپ: ۱
سال چاپ: ۱۴۰۳
تعداد صفحات: ۲۲۳
شابک: ۹۷۸-۶۲۲۲۹۰۴۷۷۷
شرح حق
شرح حق تلاشی است برای ثبت تاریخ دانشگاهی حقوق در ایران.
تاریخ شفاهی حقوق در ایران پروژهای است که به همت چهار دانشآموخته رشته حقوق برای ثبت تلاشها و مسیری که به پاگرفتن رشته حقوق در ایران انجامید، به صورت کتابی با عنوان شرح حق شکل گرفته.
شیوه کار به صورت مصاحبه با چهرههای پیشکسوت حقوق در ایران است که هربار در یک مجلد تعدادی از آنها به چاپ میرسد. با خواندن این خاطرات علاوه بر اینکه با این شخصیتهای دانشگاهی آشنا میشویم که هرکدام نقش مهمی در پاگرفتن رشته حقوق در ایران داشتهاند و سختی و شیرینی تلاشها و مسیرشان را حس میکنیم، به نوعی بخشی از تاریخ اجتماعی و سیاسی ایران را در یکصدسال اخیر میبینیم.
مصاحبهکنندگان خود از چهرههای علمی و دانشگاهی رشته حقوق در ایران هستند به همین خاطر در طرح سوالات و پیش بردن مصاحبه بهخوبی عمل کردهاند و در هدایت مباحث موفق به ثبت خاطرات جالب توجهی شدهاند. همچنین صمیمیت توأم با احترام آنها نسبت به پیشکسوتان همراه با توجه به وجوه انسانی مصاحبهشوندگان، باعث شده که فضای کار و صحبتها دلنشین و خواندنی باشد و حتی برای خوانندهای که به مباحث حقوقی علاقمند نیست مجموعهای خواندنی و جالب توجه بهوجود آورد.
در جلد اول این مجموعه که به گفتوگو با چهار استاد پیشکسوت (سیدحسین صفایی، سیدمحمد هاشمی، محمدرضا ضیایی بیگدلی و گودرز افتخار جهرمی) اختصاص دارد، مجری طرح در مقدمه شرح کاملی از ایده تا اجرای کار داده است.
اینک چهارمین جلد این مجموعه شامل مصاحبههایی با اسدالله امامی (استاد دانشکده حقوق و مولف کتاب مرجع حقوق خانواده)، دکتر ولیالله انصاری (استاد دانشکده حقوق و افسر پلیس)، دکتر سیدباقر میرعباسی (استاد حقوق بینالملل و حقوق بشر) و دکتر حسین آقایینیا (استاد حقوق کیفری و رییس پلیس تهران در دهه 60) منتشر شده است.
در این جلد علاوه بر آشنایی با زندگی و سابقه کار علمی و حرفهای این چهرهها، نقبی به مشکلات سیستم دانشگاهی ایران نیز زده میشود. روندی که در آن مراحل استخدامی و اثبات صلاحیت استاد، هم شجاعت علمی او را متزلزل میکند و هم به ناکارآمدی نظام علمی میانجامد.
اهمیت ثبت تاریخ شفاهی این روزها بر کسی پوشیده نیست و تلاشهایی برای ثبت خاطرات چهرههای ایرانی عرصههای مختلف از طرف افراد یا نهادهایی صورت گرفته. در عرصه حقوق این اولین کار رسمی و جدی است که انجام شده. میتوان دشواریهای کار را از جهات مختلف متصور شد. از حمایتهای اندک متولیان امور پژوهشی برای دادن منابع مالی تا راضی کردن چهرهها برای مصاحبه و گفتن خاطراتشان. علاوه بر راضی کردن باید مشکلات پیشبینی نشده را هم افزود ازجمله سنوسال این چهرهها که چه بسا فرصت و تعجیل کار را ضروری میکند؛ مثل ازدست رفتن فرصت مصاحبه با کریم کشاورز (وکیل سرشناس دادگستری و موسس اتحادیه سراسری کانون وکلای دادگستری ایران) که در مقدمه اولین جلد شرح حق با افسوس و ناباوری از مرگ زودهنگام او، یاد شده است.
به همین جهت تهیه و انتشار چهار جلد از این مجموعه تا این لحظه (و ادامه دادن مصاحبهها و ثبتشان) نشان از عشق و علاقه و همت دست اندرکارانش دارد. چهار چهرهای که برای انجام این کار اهتمام پیشه کردهاند عبارتند از وحید آگاه به عنوان مجری طرح که عضو هیئت علمی حقوق دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبائی است، دکتر تهمورث بشیریه، دکتر محمد جلالی و امیرحسین سلیمیان.
عنوان این مجموعه را نیز از این بیت مولانا وام گرفتهاند:
شرح حق پایان ندارد همچو حق هین دهان بربند و برگردان ورق
این چهارجلد تاکنون به همت انتشارات نگاه معاصر چاپ شده و به گفته مجری طرح گفتوگوها و ثبت تاریخ شفاهی حقوق در ایران همچنان ادامه دارد.
بخشی از کتاب
گفتوگو با استاد اسدالله امامی:
باتوجه به اینکه استاد حقوق خانواده هستید و با مسائلی که مربوط به تفاوت جنسیت است، بیشتر سروکار دارید، افق تحولات این مسئله را در حقوق ایران که بتوانیم به تساوی جنسیتی برسیم، چطور میبینید؟ دورنمای روشنی برای آن وجود دارد؟
الان دیگر خانمها هوشیار شدهاند. دیگر مثل سابق نیست که بخواهند تحت تأثیر برخی حرفها قرار بگیرند. امید دارم که زن و مرد از لحاظ حقوقی، یکی شوند. اگر هم میخواهند اسلام را ملاک قرار دهند، باید به این وجه از اسلام توجه کنند که پیامبر جلوی زنده به گور شدن دختران را میگرفت. این یعنی احترام گذاشتن و خدمت به زنان.
در کل، معتقدم که به تدریج شرایط فرق خواهد کرد و آینده را روشن میبینم. واقعیت این است که زن و مرد شریک زندگی هم هستند. نه مرد ارجحیت دارد، نه زن.
اما در کتاب شما آمده بود که ریاست خانواده از خصائص شوهر است.
این متن قانون است و ما چارهای نداشتیم جز بیان آن. آنچه که هست را باید بگوییم.
آیا نقدی را متوجه آن کردهاید؟
یادم نمیآید. باید بررسی کنم. اما فکر میکنم اگر هم مطرح میشد، آقای دکتر صفایی قبول نمیکردند.
چرا قبول نمیکردند؟
ذهن دکتر صفایی، سنتی است، چون قبلا طلبه بودهاند. البته که انسانی بسیار شریف و استاد الاساتید است. اما از بچگی با این مسائل بزرگ شده و در ذهنش رفته. پدر و جدش، روحانی بودهاند. من نمیتوانستم تمام اینها را تغییر دهم.