سلول 18
نویسنده: علی اشرف درویشیان
ناشر: نگاه
نوبت چاپ: ۱۴۰۰
سال چاپ: ۴
تعداد صفحات: ۱۱۸
شابک: ۹۷۸۶۰۰۳۷۶۰۰۷۳
برای یاری در حمایت از کتابفروشیهای محلی این گزینه را انتخاب کنید.
موسسه گسترش فرهنگ و مطالعاتبرای تهیه سریع کتاب از کتابفروشیهای آنلاین این گزینه را انتخاب کنید.
انتشارات آگاه 30book بزودی بزودی بزودی بزودیعلی اشرف درویشیان در اکثر داستانهایش با قلم روان و تاثیرگذارش درباره تفاوتهای طبقاتی و رنج و فقر تهیدستان ایرانی در دهههای سی و چهل و پس از آن نوشته است. برخی داستانهایش این تفاوتها را برای کودکان بیان میکند و برگرفته از تجربههای کودکی خودش در کرمانشاه است و برخی دیگر برمبنای تجربههای او را در زندان و بازداشتگاههای ساواک شکل میگیرد. این که چگونه ساواک و ماموران امنیتی کوچکترین خدشهای بر علیه سلطنت نمیپذیرفتند.
اما این بار او در قالب کتاب سلول 18 داستان خانوادهای را بیان کرده است که به اشتباه زندانی شدهاند. این بار نه مبارز سیاسی و نه فعال درکار است، این بار قرار است افراد عادی با شرایط تلخ و سخت انقیاد و ستم روبرو شوند. آگاهی در مواجه با این ظلم فراگیر رخ میدهد. هنگامی که کمال که عضو خانوادهای فقیر و کارگر در کرمانشاه است، ناپدید شد مسیر زندگی خانوادهاش تغییر میکند. آنها نامهای دریافت میکنند که نشان میدهد او قرار است بر ضد حکومت مبارزه کند. ماموران امنیتی کل خانواده را دستگیر میکنند. همسر باردارش و دیگر اعضای خانواده تحت شکنجه قرار میگیرند تا نشانی او را لو دهند اما آنها مقاومت کردن را انتخاب میکنند. آنها در زندان میمانند و نوزاد به دنیا آمده به طور نمادین «سپیده» نام گذاری میشود.
درباره نویسنده
علیاشرف درویشیان از نویسندگان شناخته شده ایرانی است که در ۳ شهریور ۱۳۲۰ در محله آبشوران کرمانشاه به دنیا آمد و ۴ آبان ۱۳۹۶ پس از مدتی بیماری درگذشت و پیکرش در بهشت سکینه کرج به خاک سپرده شد.
او پس از فارغالتحصیلی از دانشسرای مقدماتی در سال ۱۳۳۷ برای معلمی به روستاهای اطراف کرمانشاه و گیلانغرب رفت. پس از 8 سال و در سال ۱۳۴۵ برای تحصیل در رشته ادبیات فارسی وارد دانشگاه تهران شد، فوق لیسانس خود را در رشته روانشناسی تربیتی ادامه داد. عضو کانون نویسندگان ایران بود و توصیف فقر و تلاش برای مبارزه و تغییر وضعیت و بهبود کارگران و مردم عادی را علاوه بر داستانهایش در زندگی نیز دنبال میکرد.
درویشیان در طول زندگیاش بارها به زندان رفت و ممنوع القلم شد. طی سالهای 1350 تا 1357، هم به نوشتن رنجها و تفاوتهای طبقاتی مردم ایران میپرداخت و هم فعالیتهای سیاسی میکرد و هم اعلامیه پخش میکرد و از همین رو بارها رنج زندان و شکنجه را برخود خرید. پس از انقلاب از زندان رها شد.
علاقمند به پژوهش در زبان کردی بود اما محدودیتها نگذاشت کارش را ادامه دهد. روح حساسی داشت و پس از دیدن تصاویر اعدام کردها توسط صدام بیمار شد. خود او در جایی گفته است من همان «شریف» سالهای ابری هستم.
درویشیان پیش از انقلاب برخی از آثارش را با نام مستعار «لطیف تلخستانی» منتشر میکرد. سلول ۱۸ (۱۳۵۸)، سالهای ابری (۱۳۷۰) و مجموعه داستانهای کوتاه این ولایت (۱۳۵۲)، همراه آهنگهای بابام (۱۳۵۳)، آبشوران (۱۳۵۴)، فصل نان (۱۳۵۷)، درشتی (۱۳۷۳)، شب آبستن است (۱۳۷۷) و داستانهای تازه داغ (۱۳۸۳) از دیگر آثار اوست. همچنین او به همراه «رضا خندان مهابادی» به تالیف و جمعآوری فرهنگ افسانههای مردم ایران در 19 جلد پرداخت، کاری سترگ که اگر انجام نمیشد جای خالی بزرگی در فرهنگ ما بود.
بخشی از کتاب
صدای روشن شدن ماشین به گوش رسید. نمیدانستند به کجا میروند. از این و آن چیزهایی درباره دستگیری مردم شنیده بودند. داداش کمال راجع به شکنجه و کشتن و دستگیری مردم برای آن ها چیزهایی گفته بود. اما تا آن وقت نمیتوانستند این چیزها را باور کنند حالا این واقعه برای آنها هم اتفاق میافتاد. میترسیدند. اما با خودشان بگو مگو داشتند که ساکت باشند که آبرویشان نرود. که به آنها ترسو نگویند. نمیدانستند پدر و مادرشان و نرگس و سعید و مادربزرگ کجا هستند. میرفتند. اما نمیدانستند به کجا. کمی آنطرفتر ماشین ایستاد یکی گفت: «پائین بیایید.» مأمورها پائین رفتند. و آن دو را هم پیاده کردند و به سویی بردند. یکی دستور داد: «شما بروید سراغ آن یکی، خانهاش آن طرفهاست. آدرسش را که دارید کاملا مواظب باشید اسلحه دارد.»
نویسنده معرفی: گیسو فغفوری
نویسنده معرفی: گیسو فغفوری