زندگینامه تحلیلی فردوسی
نویسنده: علیرضا شاپور شهبازی
مترجم: هایده مشایخ
ناشر: هرمس
نوبت چاپ: ۵
سال چاپ: ۱۴۰۰
تعداد صفحات: ۱۸۹
شابک: ۹۷۸-۹۶۴-۳۶۳-۵۷۸-۷
لیست مقالاتی که از این کتاب استفاده کرده اند
زندگینامه تحلیلی فردوسی
نویسنده معرفی: دکتر شهرزاد رضادوست
کتاب زندگینامه تحلیلی فردوسی گزارشی منسجم، متکی بر جزئیات و مستند از زندگی، افکار و دستاوردهای فردوسی است.
کتاب شامل شش فصل است که شاپور شهبازی در فصل اول به بررسی نوشتهها و پیشینه این پژوهش میپردازد و در فصل دوم پیشینه و پیشروان فردوسی را مورد بحث قرار میدهد.
فصل سوم با عنوان دوران شکلگیری، تربیت و شخصیت فردوسی و دین او و نیز اتفاقات مربوط به اوایل زندگیاش را مطرح میکند.
چهارمین فصل تاریخنگار ایران باستان است که در آن به علاقمندی فردوسی به ایران باستان، قهرمانان و میراث آنان پرداخته میشود و حقایقی از بخشهای نخستین شاهنامه و داستان بیژن و منیژه و منابع اولیه شاهنامه را بر ما آشکار میسازد.
فصل پنجم واکاوی روابط فردوسی و سلطان محمود و شرایط ایران در دوران محمود غزنوی است . نویسنده برآن است که هدف فردوسی از تقدیم شاهنامه به سلطان محمود حفظ و نگهداری این اثر در کتابخانه سلطنتی بوده است.
در فصل ششم شاهنامه بهدرستی به عنوان یادگاری جاویدان معرفی میشود که آن را یادگار تأثیرگذار شعر و تاریخنگاری میداند و معتقد است که فردوسی با به نظم درآوردن داستانهای آن، سبب جذابیت و ماندگاری آنها شده و او را کاملا وفادار به سنن میداند.
از جذابترین بخشهای این کتاب مطالب مربوط به روابط فردوسی و سلطان محمود، مزار فردوسی، یار مهربان فردوسی و داستان بیژن و منیژه، منابع شاهنامه و اصالت خانوادگی و آرمانهای اوست.
علیرضا شاپور شهبازی، باستانشناس و تاریخنگار، از آن دسته نویسندگانی است که به دلیل پژوهشهای گسترده و نگاه تحلیلی و عمیقش، همه آثارش خواندنی و ارزشمند هستند.
او استاد دانشگاههای شیراز، تهران، هاروارد، کلمبیا، گوتینگن و اورگن شرقی و نیز بنیانگذار بنیاد تحقیقات هخامنشی است و به دلیل عرق ملی و ارادت به ایران سالهای ارزشمند عمر خود را در خدمت تحقیق و معرفی ایران سپری کرده و از آنجا که فردوسی را ازجمله موثرترین افراد در شناساندن ایران کهن میداند در این اثر سترگ به معرفی زندگینامه و اثر او پرداخته است.
وی در توضیح و معرفی کتاب زندگینامه تحلیلی فردوسی میگوید: «در زمان حاضر که بسیاری از ایرانیان پراکنده شدهاند، پژوهشی جامع و فراگیر یادآور فرهنگ غنی و معتبر آنان خواهد بود، فرهنگی که همه ایرانیان را به هم پیوند میدهد و شاهنامه نماد آن است.»
اگرچه کتابهای بسیاری درباره فردوسی و شاهنامه در طول زمان نوشته شده است اما به نظر میرسد این اثر با تعهد و دقت ویژهای از سوی نویسنده نگاشته شده و تحقیقات بسیاری صورت گرفته تا درستترین و نزدیکترین اطلاعات به واقعیت به دست خواننده برسد. نثر شیوا و در عینحال ساده و روان کتاب، سبب خوشایندی و خوشخوانی کتاب شده و این عوامل به همراه اطلاعات خاص و مفید آن باعث میشود تا خواننده تا آخرین صفحه کتاب مشتاق و پیگیر و بیخستگی با نویسنده همراه شود.
بخشی از کتاب
فردوسی نماد ملیگرایی ایرانی بود و در واقع اثر منظوم او موید دلبستگی شدیدش به قهرمانان ایرانی و ارج نهادن وی به سنن ایرانی بود، تا جایی که فتح اعراب را محکوم میکرد. دفاع از کتابی مانند شاهنامه به معنای ازدست دادن حامیان مسلمان بود و این کاری بود که سلطان محمود مایل به انجامش نبود…
فردوسی با بیم و امید شاهد این وقایع بود. بیم از آن داشت که در چنین زمانه آشفتهای عمرش کفاف ندهد تا تدوین تاریخ ملی ایران را به پایان برد و ببیند که اثرش به دست کسی پاس داشته میشود که ایران را یکپارچه و متحد میکند و به داستانها و قهرمانانی که او در اثرش جاودان ساخته بود عمیقا عشق میورزد.
این امید را داشت که در آن آشوب به وجود آمده از جنگهای سلسلهای و سقوط سامانیان، فریدون دیگری در شخصیت محمود ظاهر شود که ایران و میراث آن را از آن تهدیدها، به خصوص از ناحیه قبایل آسیای مرکزی، حفظ کند.
Thanks for clicking. That felt good.
Close