ریگستان
نویسنده: شهزاده سمرقندی
ناشر: معین
نوبت چاپ: ۱
سال چاپ: ۱۳۹۷
تعداد صفحات: ۲۷۱
شابک: ۹۷۸۹۶۴۱۶۵۱۹۵۶
لیست مقالاتی که از این کتاب استفاده کرده اند
تابستان ۱۹۹۱، سمرقند، ازبکستان. شراره دختر ۳۰ سالهای که در آستانهی آزادسازیهای گورباچف استاد دانشکده زبانهای خارجی دانشگاه سمرقند و مجری یک برنامهی تلویزیونی به زبان فارسی در تلویزیون شده است. در دورهی ممنوعیت یادگیری زبان فارسی در اتحاد جماهیر شوروی او پنهانی فارسی یاد گرفته بود و حالا با آزادسازیهای گورباچف او مجال بروز و سخن از فرهنگ نیاکان پیدا کرده است.
آزاده و مستقل است. طرفدار استقلال. ماجراهایی عاشقانه دارد و همین ماجراها او را به آدمهایی در سمرقند وصل می کند که جانمایهی رمان ریگستان را میسازند. رمانی که به شهر سمرقند و آدمهایش در تابستان ۱۹۹۱ و بحبوحهی فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و مستقل شدن جمهوریهای زیرمجموعهاش میپردازد، نو شدن جامعه و زیرساختهای امنیتی حاکمیت که فقط اسمشان عوض میشود و دیدگاهها همانی میماند که بود.
سرنوشت کشورهای آسیای میانه بعد از فروپاشی شوروی سابق برای ما ایرانیها هنوز هم موضوعی بکر و تازه است. موضوعی که فارسیزبان بودن مردمانی از تاجیکستان و ازبکستان آن را فوقالعاده جذاب میکند. مرزهای جدید بین دو کشور تاجیکستان و ازبکستان باعث شد که اقوام تاجیکتبار ساکن سمرقند از سرزمین تاجیکستان جدا بمانند و…
البته برای من بیش از بعد تاریخی این رمان زبان تاجیکی شهرزاده سمرقندی (نظرزاده) جذاب بود؛ رمان در بسیاری از صفحات خود افت می کرد، دچار اطناب می شد، ولی خب ساختها و ترکیبهای خاص شهرزاده سمرقندی که برآمده از فارسی تاجیکی بود من را نگه میداشت… نوع خاصی از زبان فارسی که برایم تازه بود و خواندنش عجیب دلچسب.
ریگستان نام میدان تاریخی شهر سمرقند است و رمان ریگستان هم کتابی در ستایش شهر سمرقند. سمرقندی که روزگاری مهد زبان فارسی بود و این روزها این قدر از ما دور است که خواندن رمانی از اهالی این شهر به زبان فارسی وجدانگیز است.
دربارهی نویسنده
شهزاده سمرقندی (نظرزاده یا نظروا) شاعر و نویسندهی تاجیکتبار در ۱۳۵۴ در سمرقند ازبکستان به دنیا آمد و اکنون ساکن هلند است. در رژیم شوروی خط فارسی ممنوع شد و خط سیریلیک جایگزین شد. شهزاده سمرقندی خودش به صورت خودآموز خط فارسی را یاد گرفت و همواره دلبستهی زبان فارسی بود. پس از فروپاشی شوروی و تشکیل کشور ازبکستان زندگی بر فارسیزبانان سمرقند دشوار شد.
رمان ریگستان بر اساس تجربیات زیستهی او نگاشته شده است. شهزاده سمرقندی بر زبانهای روسی، انگلیسی، هلندی و فارسی مسلط است. دو دفتر شعر و چهار رمان سندروم استکهلم، زمین مادران، ریگستان و بازگشت به بخارا از آثار او هستند.
بخشی از کتاب ریگستان
هر شهری برای خود پرندهای دارد. پرندهای که کلیدواژهی حال ساکنان شهر را ترنم میکند. پرندهی سمرقند موسیچه است. همان موسیچهای که پشت پنجرهی شراره، پشت پنجرهی م.د و پشت هر پنجرهای که این شهر دارد میخواند: «بودن. بو… بودن. بو. بو. بودن.» و خسته نمیشود. بودن خستگی ندارد. بیزاری دارد. بودن ترس دارد، لرز دارد، نگرانی، گشنگی و تشنگی دارد؛ اما خستگی ندارد. موسیچهها هم از اینکه از زمان نهادن اولین خشت خام این شهر گفتند: «بو. بو. بودن» تا حال میگویند «بودن. بودن. بو. بو. بودن»…
نویسنده معرفی: پیمان حقیقتطلب
Thanks for clicking. That felt good.
Close