سایت معرفی و نقد کتاب وینش
سایت معرفی و نقد کتاب وینش

اشتراک گذاری این مقاله در فیسبوک اشتراک گذاری این مقاله در توئیتر اشتراک گذاری این مقاله در تلگرام اشتراک گذاری این مقاله در واتس اپ اشتراک گذاری این مقاله در لینکدین اشتراک گذاری این مقاله در لینکدین

درازکش در ساعت خواب

نویسنده: زهرا شاهی

ناشر: هیلا

نوبت چاپ: ۱

سال چاپ: ۱۳۹۷

تعداد صفحات: ۱۶۸

شابک: ۹۷۸۶۰۰۵۶۳۹۷۱۱


اولین نفری باشید که به این کتاب امتیاز می‌دهید
درازکش در ساعت خواب

اولین نفری باشید که به این کتاب امتیاز می‌دهید

تهیه این کتاب

درازکش در ساعت خواب داستان دو مرد است، یک هنرمند و یک مامور محافظ شخصی.
روایت هردو مرد را در فصل‌هایی از زبان خودشان که به شکل یکی درمیان نوشته شده می‌خوانیم. در اواسط داستان است که متوجه می‌شویم چه چیزی باعث می‌شود که زندگی این دو مرد که در اندیشه و کار و طبقه اجتماعی با هم متفاوت هستند با هم تلاقی کند.
متین که برخاسته از قشر ضعیف جامعه است و روحیه و گفتاری لات منش دارد شغلش محافظت از جان شخصیت‌های مهم سیاسی است. او همزمان با شرحی که از شغلش و لحظات پرتنش آن می‌دهد، از زندگی‌اش نیز تعریف می‌کند. از مادری که هیچوقت آن طوری که دوست داشت نبود و متین بین همه دخترهای رنگ و وارنگی که با آنها می‌پرد انگار دنبال اوست. دعوا و خشمش را حالا آورده داخل شغلی که گرفته، محافظ شخصی و البته از عواد این شغل هم آن طور که می‌خواهد سود می‌برد، ترساندن دخترهای پولدار و شماره دادن به آنها.
متین همزمان هم مهربان است و هم خشمگین. هم کینه زندگی‌اش را به دل دارد و هم به دنبال چیزی است که آرامش کند و پیدا نمی‌کند.
جایی که تروریست‌ها برای کشتن حاجی که متین محافظ اوست بمبی منفجر می‌کنند، اوج داستان متین است. متینی که به پسرک کوچک حاجی قول داده بود که نگذارد خط به پدرش بیفتد. متین در هنگامه خون و درگیری، به فکر پسرک است، می‌خواهد غلامی او را بکند، نمی‌خواهد که پسرک مثل او یتیم بزرگ شود.
درازکش در ساعت خواب یکی از معدود داستان‌های ایرانی است که شخصیت یک محافظ شخصی سیاسی را در روایتش آورده. دو شخصیت اصلی کتاب علاوه بر تفاوتی که در اندیشه دارند در ساختار داستانی نیز با استفاده از گفتار و شیوه بیان ماجرا، تفاوتشان بارز و دلنشین شده. از نکات قابل توجه این کتاب روایت داستان از زبان دو شخصیت مرد است توسط یک نویسنده زن.

 

زهرا شاهی

 

درباره نویسنده


زهرا شاهی متولد سال 1357 است. اولین آثار او در حیطه کودک و نوجوان بود اما تا پیش از رمان درازکش در ساعت خواب، رمان پیچ را هم در سال 1396 برای بزرگسالان منتشر کرده بود.
آثار بزرگسال او به مسائل اجتماعی توجه دارند و نگاه او خالی از طنز نیست. از کتاب‌های او برای کودکان می‌توان به باغ وحش روی ریل، به کیلکاها رحم کنید و مادام خل‌چه اشاره کرد.

 

بخشی از کتاب


می‌زنه تو فاز غرغر که زاغارت‌ترین کار دنیا نصیبمون شده. یه لحظه سر راحت رو بالش نمی‌ذاریم و از این جور نق نقا. می‌گم: «تهش هم گوشت قربونی ماییم به خدا، واسه خاطر جون یکی دیگه می‌ریم هوا.» می‌گه: «نه زن گرفتیم نه زندگی کردیم نه وقتش راو داریم بریم تو نخ یه سکینه واویلایی حتی.»
چرت و پرت نمی‌بافه. همه رقمه پاک پاکه. اصن بروبچ پایگاه همه‌شون طیب و طاهرن. یا صفر کیلومترن یا زن گرفته‌ن تموم شده. نخاله‌شون فقط منم. دل به دلش می‌دم: «شهد شهادت یه چی دیگه‌ست، داش مجید. می‌ارزه به همه این محرومیتا.»
کیفور می‌شه و می‌ره تو خواب و خیال: «شهد شهادتو که رفتی بالا، با Z4درمی‌آی تو بهشت. یه حوری هم کنار دستت. دشداشه تنته. با حوری از Z4 پیاده می‌شی. بروبچ والفجر به افتخارت کف و سوت می‌زنن. دستت رو می‌آری بالا خیلی شیک از همه تشکر می‌کنی. گوش می‌دی متین؟» با چشم بسته می‌گم:«آره. تو بنال. فقط حواست به آدرس باشه.» می‌گه: «یه نهر شیرفندق هم اون‌ور هست. پات رو می‌زنی توش. انگشتات توش بازی بازی می‌کنن، بعد درشون می‌آری می‌دی حوری لیس بزنه. دستت رو می‌کنی تو نهر، درمی‌آری می‌دی حوری لیس بزنه. بعد حوری رو می‌فرستی تو نهر، درمی‌آری…»
فنچ منچا رو می‌زنم کنار و دنبال یه حوری مشتی می‌گردم. بهناز سیریش شده به دشداشه‌م ول نمی‌کنه. باز جیغ جیغش می‌ره رو مخ. دستم رو می‌ذارم رو صورتش و هلش می‌دم. می‌افته تو نهر و با شیرفندقا می‌ره. همه رو می‌زنم کنار یه اساسی‌شو پیدا کنم. هیجده ساله. شاسی بلند. باربی. چهل کیلویی…اما هی قیافه کیا می‌آد جلو چشمم.

 

نویسنده معرفی: گیتی صفرزاده

نویسنده معرفی: گیتی صفرزاده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *