سایت معرفی و نقد کتاب وینش
سایت معرفی و نقد کتاب وینش

اشتراک گذاری این مقاله در فیسبوک اشتراک گذاری این مقاله در توئیتر اشتراک گذاری این مقاله در تلگرام اشتراک گذاری این مقاله در واتس اپ اشتراک گذاری این مقاله در لینکدین اشتراک گذاری این مقاله در لینکدین

جلاد لاغر

نویسنده: ارن شان

مترجم: فرزانه کریمی

ناشر: قدیانی

نوبت چاپ: ۵

سال چاپ: ۱۴۰۰

تعداد صفحات: ۵۸۴

شابک: ۹۷۸۹۶۴۵۳۶۸۲۸۷


اولین نفری باشید که به این کتاب امتیاز می‌دهید
جلاد لاغر

اولین نفری باشید که به این کتاب امتیاز می‌دهید

تهیه این کتاب

معرفی کتاب جلاد لاغر

 

 

داستان پیچ و خم‌های یک سفر. سفری برای اعاده‌‌ی حیثیت. سفری مملو از سختی، نفرت، انتقام، جدایی، دوستی و فلسفه‌ی زندگی. دارن شان ترسناک نویس معروف این‌بار جیبل رام را خلق کرده است. پسری که قرار است با اتفاقات ترسناکی روبه‌رو شود اما قسمت عجیب ماجرا زمانی است که مخاطب در لابه‌لای ترس‌ها همانند جیبل به زندگی و مفهوم آن می‌اندیشد. انتشارات قدیانی این کتاب را با ترجمه فرزانه کریمی منتشر کرده است.

 

در سرزمینی به نام مکرا و در شهری به نام ابینیا روزی پسری جوان به نام جیبل رام تصمیمی به ارزش جان خود گرفت. او سومین پسر رَشِن رام بزرگ، جلاد شهر، بود. هنگام تولد مادرش را از دست داد؛ این تنها بدشانسی و بدبختی او از کودکی نبود. در شهری که قدرت و جثه‌ی درشت و قوی و از همه مهم‌تر جنگجو بودن ملاک بود او جثه‌ی نحیف و لاغری داشت. ننگ بزرگ جیبل زمانی اتفاق افتاد که رشن رام جلاد دو برادر دیگرش را به عنوان کاندیدهای بعدی جلادبودن به همه معرفی کرد و نامی از جیبل نبرد. جایگاه جلاد در ابینیا بعد از جایگاه حاکم قرار دارد و آرزوی هر پسری است که برای این شغل بجنگد اما جیبل بدون جنگ و تلاش ناخودآگاه از زمین مسابقه کنار گذاشته شد و این رسوایی آنقدر بزرگ بود که تصمیم بگیرد بر زندگی‌اش قمار کند.

جیبل رام تصمیم گرفت سفری را آغاز کند که تعداد انگشت شماری توانسته بودند کاملش کنند و یا زنده بمانند. سفر به توبیقات البته که مزایای بسیاری داست اما چیزی نبود که هر کسی بخواهد تجربه‌اش کند. مردم ابینیا و تمام مردم مکرا باور داشتند که خدایی در کوه‌های توبیقات زندگی می‌کند که هر کس بتواند به آنجا برسد و شرط‌های سفر را انجام دهد یک آرزوی او را برآورده می‌کند. جیبل تنها راهی که داشت این بود که یا در این سفر موفق شود و قدرتمندتر از هر کس دیگری برگردد یا در سفر بمیرد که حداقل مرگ با عزتی داشته باشد و از زندگی با رسوایی رهایی یابد.

 

دارن شان، استاد ترسناک‌نویس

دارن شان با کتاب‌های ترسناکی که نوشته است شناخته می‌شود مثل مجموعه نبرد با شیاطین و مجموعه سرزمین اشباح. اما کتاب جلاد لاغر او را می‌توان از این دو مجموعه جدا کرد و منحصر به فرد دانست. در دو مجموعه دیگر خشونت و اتفاقات تهوع‌آور، مخصوصا در مجموعه نبرد با شیاطین بسیار دیده می‌شود اما در این کتاب میزان خشونت کمتری به کار رفته است و بیشتر به روابط عمیق بین شخصیت‌ها و رسم و رسوم زندگی و عقاید مختلف پرداخته شده است.

جیبل رام شجاع و ازخودراضی با عقایدی که در پوست و استخوانش رخنه کرده است راهی سفری می‌شود که بی‌دفاع در مقابل دنیایی از عقاید و رسم و رسوم‌ها قرار می‌گیرد. باید با ترس‌هایی از جنس مادی و روحی بجنگد. ترس از بردگی، ترس از مرگ، ترس از حقارت، ترس از اشتباه بودن همه چیز. جیبل رام باید با ترس‌های بی‌شماری مقابله کند.

دارن شان نگارش قوی‌ای برای همراه کردن و به تصویر کشیدن داستان برای مخاطب دارد. او در خلق فضاها و اتفاقات ترسناک استاد است و تا مدت‌ها تصاویر ترسیم شده در ذهن مخاطب باقی می‌ماند. موقعیت‌های ترسناک در کتاب‌های دارن شان تکراری نیست. سیر داستان در جلاد لاغر به گونه‌ای است که در هر فصل مخاطب در فضایی جدید و ماجرایی جدید ترس را تجربه می‌کند. هیچ اتفاق ناگواری تکراری نیست و دارن شان به خوبی مخاطب را غافلگیر می‌کند.

 

فلسفه زندگی در کتاب ترسناک

جلاد لاغر تنها کتابی ترسناک نیست؛ بلکه در پس ماجرای تخیلی و عجیب و ترسناک خود سوالات اساسی را در ذهن مخاطب ایجاد می‌کند. سوالاتی درباره‌ی چیستی دنیا و زندگی. سوالاتی درباره ی آداب و رسوم و عقاید مردم. سوالاتی درباره ی درستی و نادرستی زندگی. سرزمین مکرا نمونه‌ای کوچک از جهان است. نمونه‌ای از جهان واقعی با انواع و اقسام آدم‌ها و عقاید و رسم و رسومات. در مکرا هم همچون دنیای واقعی فهمیدن درست از نادرست سخت است.

 

پیوندهای عمیق در فضای دلهره‌آور

یکی از شروط سفر به توبیقات همراه‌داشتن برده‌ای است که در دامنه‌‌‌ی کوه‌های توبیقات قربانی شود. تِل ‌سانی برای نجات خانواده‌اش از بردگی قربانی‌شدن را انتخاب می‌کند. او اهل قشبه است و برخلاف مردم ابینیا که چند خدا را می‌پرستند به خدای واحد اعتقاد دارد. ترس و خطر تنها اشتراک بین جیبل و تل‌سانی در این سفر است. تنها تکیه‌گاه یکدیگر هستند و قرارگرفتن در بی‌پناه‌ترین حالت ممکن باعث می‌شود کم‌کم به یکدیگر نزدیک شوند. این سفر برای هردو و بیشتر برای جیبل پذیرش را به همراه دارد. پذیرش تغییر، پذیرش تفکرات مختلف و پذیرش وسعت دید. جیبل رامِ تک بعدی با شناخت ابعاد مختلف تِل ‌سانی و شخصیت و طرز تفکر او احساس نزدیکی عجیبی را نسبت به برده‌ی خود پیدا می‌کند، اما درنهایت چه سرنوشتی درانتظار جیبل رام جوان و تل‌سانی خواهد بود؟ پایان سفر برای هر کدام چگونه رقم خواهد خورد؟

 

درباره دارن شان

«دارن اوشانسی» ایرلندی متولد ۲ ژوئیه۱۹۷۲ است. او با تخلص «دارن شان» می‌نویسد. او پس از گذراندن دوره کالج، در یک شبکه تلویزیونی به کار پرداخت، اما بعد از دو سال به نویسندگی روی آورد. او در ابتدا برای بزرگسالان می‌نوشت اما بعد از نوشتن کتاب کودک سیرک عجایب و استقبالی که از آن شد نوشتن برای کودکان و نوجوانان را آغاز کرد. دارن شان عاشق این است که خوانندگان با خواندن کتاب‌هایش در جای خود خشکشان بزند.

کتاب جلاد لاغر در سال ۲۰۱۰ ممنتشر شد. دارن شان بخشی از این کتاب را با الهام از ماجراهای هاکلبری فین نوشته است.

 

بخشی از کتاب

«به یکی از دیوارهای خشک‌تر اتاق تکیه داد، چشم‌هایش را بست و دست‌هایش را دور خود پیچید. تِل سانی هم همین کار را کرد. جیبل می‌خواست به دیوار تکیه بدهد که نگاهش به لباس‌های خودش افتاد و مکث کرد. به آن همه لباس روی همدیگر احتیاج نداشت. اگر شنلش را به تِل سانی و کوبسا می داد تا دو تایی با هم از آن استفاده کنند، هر سه نفرشان تا حدی گرم می‌ماندند.

جیبل دهانش را باز کرد تا پیشنهاد بدهد… بعد دهانش را بست. آن مردها برده بودند. اگر از آن شهر جهنمی بیرون می‌رفتند، به کمک آنها احتیاج پیدا می کرد. ولی آنها که همتای خودش نبودند. خدایانی که جیبل به وجودشان اعتقاد داشت، هر کسی را که به ضعیفی کمک می‌کرد نفرین می‌کردند. برانگیختن خشم خدایان آخرین چیزی بود که جیبل لازم داشت. احساس می‌کرد درست نیست که شنل را برای خودش نگه‌دارد، ولی می‌دانست که اگر کسی اهل ابینیا باشد و نسبت به برده‌ای دلسوزی نشاد بدهد، وقتی به شهرش برگردد، مورد بی‌مهری و تحقیر مردم قرار می گیرد.»

 

 

نویسنده‌ی معرفی: آیلار اسماعیلی

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *