جشن فرخنده
پس از اتفاقاتی که در دوران مشروطه افتاد و تغییرات و تحولاتی که در دوران رضاشاه پیش آمد، نویسندگان با ادبیات مدرن دنیا بیشتر آشنا شدند. در دوران محمدرضاشاه، به دلیل نفوذ بیشتر آمریکا در سیاست ایران آشنایی با ادبیات آنها در اولویت بود.
ادبیات امریکا مردمیتر و اجتماعیتر بود. اتفاقهایی که در تاریخ امریکا افتاده بود بسیار جالب و پر هیجان بود. از طرفی در داستانهای آنها، مردم با قهرمانان جدیدی آشنا میشدند که پیش از آن در ادبیات آنها حضور نداشت: دزدها، سیاه پوستها و انسانهای گناهکار دیگر شخصیتهای منفی داستانها نبودند؛ بلکه گاهی قابل ترحم بودند و خواننده با آنها همذاتپنداری میکرد و به آنها حق میداد.
زنها بسیار در داستانها نقش داشتند و نقش آنها از صرفاً معشوقه و منفعلبودن به شخصیتهای فعال و تأثیرگذار تبدیل شد و در آخر کودکان و نوجوانان که تا پیش از این فقط نقش سیاهی لشگر داشتند؛ از این پس خودشان به قهرمان اول و دوم داستانهای بزرگ تبدیل شدند که حرفهای زیادی برای گفتن داشتند. نویسندهها حرفهای یک بزرگسال را در دهان آنها جای نمیدادند؛ بلکه خودشان را به جای یک کودک قرار میدادند و درست از زبان آنها سخن میگفتند. انتقاد از شرایط زمانه و اخلاق مردم یکی از بارزترین خصوصیات این داستانها بود.
به عنوان نمونه: زندگی خوش و کوتاه فرانسیس موکمبر ارنست همینگوی ترجمهی ابراهیم گلستان 1328 (با مقدمهی جالب و خواندنی ابراهیم گلستان در بارهی ادبیات امریکا)، هاکلبری فین مارک تواین ترجمهی ابراهیم گلستان (حدود سال 1330)، وداع با اسلحه همینگوی ترجمهی نجف دریابندری (1333)، خشم و هیاهو ویلیام فاکنر ترجمهی بهمن شعلهور (1338)، گتسبی بزرگ اسکات فیتز جرالد ترجمهی کریم امامی (1342)، ناتور (ناطور) دشت سالینجر ترجمهی احمد کریمی حکاک (1345) و درست پیش از جنگ با اسکیموها از همین نویسنده با ترجمهی حمید میر مطهری (1352)، عقاید یک دلقک هانریش بل ترجمهی شریف لنکرانی (1350).
جلال آل احمد و جشن فرخنده
آل احمد زادهی یک خانوادهی روحانی و سنتی بود. در جوانی به حزب توده پیوست و اهداف جهان شمول آنان او را به خود جذب کرد. ولی پس از چند سال از آن ناامید شد و بیرون آمد. بعد از آن به نحلههای فکری دیگری مثل اگزیستانسیالیست و یا بازگشت به گذشته و مبارزه با غربزدگی پیوست و بعد از آن هم به مردم برگشت و در داستانهایش نه به نظریههای جهان شمول بلکه به واقعیت تلخ زندگی مردم پرداخت.
داستانهای آل احمد از موضوعهای ساده برداشت شدهاند که همه روزه در زندگی عادی با آنان مواجه میشویم. سیر داستانها و موضوعات آنان هم، هم پای تغییرات ایدئولوژیکی و اعتقادی آل احمد تغییر میکردند.
از موفقترین داستانها از نظرگاه کودک و همچنین در میان سایر داستانهای آل احمد میتوان جشن فرخنده را نام برد که در سال 1340 در مجله آرش چاپ شد.
این داستان ساختی حسابشده دارد و با ذوق و صمیمیت گفته میشود. کودک که در خانوادهای مذهبی زندگی میکند حال و هوای کودکانهی خودش را دارد. توجه به این نکته در داستانهایی که از دید کوکان گفته میشود اهمیت دارد. زیرا اگر نویسنده نتواند ماجرا را از طریق جزئیاتی پیش ببرد که در خیال یک کودک میگذرد، ناگزیر از بازگویی مسائلی میشود که برای آدمهای بالغ مطرح است.
در این نوع داستانها گذران رویدادها را از ذهن یک کودک نمیبینیم. بلکه از دید آدم بزرگی میبینیم که با غم غربت به دوران کودکی خود مینگرد. در چنین موردی شخصیت راوی داستان زنده نیست و حضور او بهانهای برای گنگ و کودکانه دیدن قضایا و گرایش به کاربرد صناعتهای جدید داستاننویسی است. اما آل احمد در جشن فرخنده موفق به حفظ لحن و ذهنیت کودکانه در سراسر داستان شده است.
شروع حادثه هنگامی است که نامهای برای پدر (مجتهد محل) میآید و او را همراه بانو به جشن فرخنده 17 دی و آزادی بانوان دعوت میکند. آل احمد متأثر از فاکنر ماجراهای مختلف را از دریچهی ذهن کودکی که از همهچیز سر در نمیآورد ارائه میکند و خواننده را تا رسیدن به نقطهی اوج منتظر نگه میدارد. تنها در اواخر داستان است که خواننده هستهی اصلی ماجرا را کشف میکند. نامه جنب و جوشی در خانه بر میانگیزد. راوی احساس میکند وضع غیر عادی است؛ اما نمیفهمد چه خبر است. پدر او را دنبال عمو به بازار میفرستد و بدینسان کودک درگیر ماجرا میشود.
فضای بیرون از خانواده را تصویر میکند و صحنههایی جاندار از نخستین روزهای کشف حجاب و بیمها و امیدهای مردم به دست میدهد. پسرک کم کم به اوضاع آگاهی مییابد. خواننده نیز همپای او به مرور در داستان پیش میرود و ماجراها را همزمان و همسطح با نحوهی دید کودک مشاهده میکند؛ تا برسد به تصویر پایانی که نقطه اوج داستان است…«این سردی سرمایی اجتماعی است.
گربه به ماهیهای بابا حمله کرده و دزد کبوترهای همسایه را برده است. این دو حادثه رشد خشونتهای اجتماعی را نشان میدهد. آل احمد بیآنکه از جملات و تعابیر متداول شاعرانه استفاده کند داستانی نمادین و شاعرانه مینویسد.» (صدسال داستان نویسی در ایران، حسن میرعابدینی)
نثر جشن فرخنده عامیانه است. کلمات و توصیفات از زبان یک نوجوان روایت میشود بنابراین کلمهای خارج از این سن و سال در داستان دیده نمیشود. او معنی کلمهی متعلقه را نمیفهمد و از رابطهی بین پدر و دختر صاحب منصب سر در نمیآورد.
از آنجا که جلال خود در یک خانوادهی مذهبی بزرگ شد و در هنگام واقعهی کشف حجاب هم سن و سال راوی داستان است، میتوان حدس زد که وقایع داستان به زندگی و تجربیات خود نویسنده نزدیک است.
در میان داستانهای به این سبک و سیاق، داستانهای آل احمد ممتاز و در صدر قرار دارند. او به عنوان یک نویسندهی واقعگرا و اجتماعی سرمشق نویسندگان بعد از خود شد.
نویسنده معرفی: افسانه دهکامه