تاکسی سواری
تاکسی اهمیت خاصی دارد. در ایران مکان محبوبی برای تبادل کلیه نظرات سیاسی و اجتماعی است. شاید برای همین سروش صحت تاکسی را به عنوان مکان اصلی داستانکهای خود انتخاب کرده است.
تاکسی سواری نام مجموعه داستانی از سروش صحت است که به تازگی چاپ شده. البته داستانکهای این مجموعه طی چندسال به عنوان ستونی ثابت روزهای پنجشنبه در روزنامه چاپ میشدند. بعدها پخش این نوشتهها در فضای مجازی نشان داد که مورد پسند خوانندگان قرار گرفتهاند.
اولین داستانک کتاب تاریخ اسفند 1390 را دارد و آخرین آن مربوط به بهمن ماه 1399 است. با این حساب میتوان گفت که ردپای خیلی از اتفاقات سیاسی و اجتماعی دهه 90 را میتوانیم در این داستانکها ببینیم. البته قاعدتا 124 داستانک چاپ شده در این کتاب همه نوشتههای چاپ شده در آن ستون نیستند و احتمالا نویسنده دستچین مناسبی از آنها فراهم کرده.
در هر داستانک تاکسیسوار ما همراه راوی در داخل یک تاکسی نشستهایم. در طی مسیر مسافران یا راننده تاکسی یا راوی حرف میزنند و هربار اتفاق یا نکته جدیدی مطرح میشود. فکر نکنید که با داستانها و ماجراهایی بلند و طولانی روبهرو هستیم. همانطور که از اول گفتیم این نوشتهها داستانک هستند یا به قول ناشر میکروفیکشن. یعنی قرار است در کوتاهترین حالت، لحظههای ناب و ضربههای ناگهانی تحویل خواننده بدهند. طبیعی است که در این حالت نکتهسنجی و طنازی نویسنده سهم مهمی در اثر دارد.
انتخاب تاکسی بهعنوان محور اصلی وقایع، نمونههای دیگری هم در میان کتابها دارد. معروفترینشان کتاب تاکسی نوشت نوشته ناصر غیاثی است که در سال 1386 برنده جایزه اول کتاب سال طنز حوزه هنری شد. این کتاب نیز داستانکهایی حول محور یک راننده تاکسی ایرانی در آلمان است. غیاثی چندسال بعد جلد دیگری از این کتاب با نام تاکسی نوشت دیگر توسط نشر حوض نقره منتشر کرد.
کتاب تاکسیسواری را میتوانید همیشه همراهتان داشته باشید و در هر فرصت کوتاه (مثلا در صف انتظار یا حتی داخل تاکسی!) چند قطعه آن را بخوانید. طول هر قطعه به ندرت به دو صفحه میرسد اما خواندن هر قطعه میتواند انبساط خاطر و البته فکرهای زیادی را در شما ایجاد کند.

سروش صحت متولد 1344 است. تحصیلاتش در رشته شیمی و آلودگی و حفاظت محیط زیست دریاست. او را به عنوان بازیگر و کارگردان میشناسیم و اولین حضور هنریاش در برنامه جنگ 77 مهران مدیری بود.
تاکسیسوار اولین کتاب اوست اما به عنوان نویسنده در حوزه سینما و تلویزیون کار کرده است. صحت همچنین مجری برنامه کتابباز در تلویزیون بود.
بخشی از کتاب
تأثیر متقابل
رادیو داشت از علت نوسانات بازار ارز میگفت، رانندهی تاکسی رادیو را خاموش کرد. مردی که جلو نشسته بود پرسید «امروز قیمت دلار چند بود؟» هیچکس جوابی نداد. ترافیک سنگین بود، مدتی بود که یک وجب هم تکان نخورده بودیم.
رانندهی ماشین بغلی شیشه را پایین کشید و گفت «مثل اینکه جلوتر تصادف شده.» راننده سری تکان داد. هرچقدر سمتی از خیابان که ما در آن بودیم شلوغ و پرتراکم بود، طرف دیگر خلوت بود و ماشینها راحت و روان به طرفمان میآمدند. فکر کردم کاش رانندهی ما میانداخت توی آن خط و گازش را میگرفت و میرفت تا از شر این ترافیک خلاص شویم.
ماشین جلوییمان همین کار را کرد و بیتوجه به ماشینهایی که از روبهرو میآمدند و بوق و چراغ میزدند رفت و دور شد.
به راننده گفتم «شما نمیرید؟» راننده گفت «نه.» گفتم «چرا؟» راننده گفت « اینهمه ماشین وایستادهند، من بندازم اون طرف برم؟»
بعد گفت «من نمیدونم تقصیر دولته، تقصیر این جناحه یا تقصیر اون جناح. من نمیدونم ترامپ داره چیکار میکنه، ولی میدونم وقتی همه وایستادهند یه نفر نباید گاز بده بره، همین کارها دلار رو گرونتر میکنه.»
23فروردین 1397