آینه در آینه
نویسنده: هوشنگ ابتهاج
ناشر: چشمه
نوبت چاپ: ۵۰
سال چاپ: ۱۴۰۱
تعداد صفحات: ۲۲۰
شابک: ۹۷۸۹۶۴۶۱۹۴۲۱۲
برای یاری در حمایت از کتابفروشیهای محلی این گزینه را انتخاب کنید.
موسسه گسترش فرهنگ و مطالعاتبرای تهیه سریع کتاب از کتابفروشیهای آنلاین این گزینه را انتخاب کنید.
انتشارات آگاه 30book بزودی بزودی بزودی بزودیهوشنگ ابتهاج برجستهترین غزلسرای معاصر و سرایندهی بخشی از ماندگارترین شعرها و ترانههای ایرانی است. او که در شعر با نام سایه تخلص میکرد، در قالبهای گوناگون شعر گفته است، اما بیش از هر قالبی در غزل مورد توجه است. او همزمان که شاعر و ترانهسرای بزرگی است، فعالیتهای سیاسی نیز داشته و شعرش بازتاب این فعالیتها نیز هست. او حتی در عاشقانهترین شعرهایش نیز نگاه سیاسی و اجتماعی را فراموش نمیکند.
آینه در آینه گزیدهای از شعرهای هوشنگ ابتهاج به انتخاب محمدرضا شفیعی کدکنی است. دو نام بزرگ بر روی یک کتاب این کتاب را برای مخاطبان بسیار محبوب کرده است و بارها و بارها طی 6 سال گذشته چاپ شده است.
به گمان شفیعی کدکنی بهترین شعرهای سایه غزلهایش هستند و اگر او میخواست، بهترینها را انتخاب کند باید سراغ غزلها میرفت، اما آینه در آینه مجموعهای از بهترین آثار او در قالبها و دوره های مختلف شعری است. این گزیده، گزیدهی یک عمر شاعری اوست که همه ادوار و انواع شعرهایش را در بر بگیرد. ابتهاج در این شعرها میراثدار حافظ و دیگر شاعران بزرگ زبان فارسی است اما شاعری امروزی و معاصر است با زبانی روان و نگاهی عمیق.
نام کتاب از نام یکی از مشهورترین شعرهای او یعنی «مژده بده ، مژده بده ، یار پسندید مرا» است که در بخشی از آن آمده است:«آینه در آینه شد، دیدمش ودید مرا».
درباره شاعر
امیرهوشنگ ابتهاج متخلص به «ه.الف.سایه» همین چند هفته پیش در19مرداد1401 در کلن آلمان درگذشت و خانوادهاش با تلاش زیاد توانستند پیکر او را به وطن بازگردانند و پس از تشییع زیر «درخت ارغوان» – محل زندگیاش در تهران و درختی که در اشعارش از آن بسیار یاد شده است- در باغ محتشم رشت در شهر زادگاهش به خواب ابدی فرو رفت.
ابتهاج ۶ اسفند ۱۳۰۶ به دنیا آمد. یک روحانی زندگیاش را چنین پیش بینی کرده: آینده تو با «سخن» گره میخورد و «خانوادهای پرجمعیت» تشکیل میدهی و « ۹۴ سال» زندگی میکنی! البته او همیشه نگران بوده که منظور 49 سالگی باشد.
ابتهاج اولین دفتر شعر خود را با نام نخستین نغمهها در 18-19 سالگی منتشر کرد. بارها اعلام کرد که عضو حزب توده نبوده اما «به سلامت تئوریک سوسیالیسم» باور داشته و معتقد است که «هیچ راهی جز سوسیالیسم پیش پای بشر نیست». او در طول زندگیاش به دلیل فعالیتهای سیاسی چه قبل و چه بعد از انقلاب زندانی شد . هربار در واکنش به اتفاقات سیاسی کنش نشان میداد و پس از کشتار 17 شهریور 1357 به همراه شجریان ، لطفی و علیزاده از برنامه «گلها» استعفا دادند درحالیکه 6 سال بود که سرپرست این برنامه در رادیو بود.
از سال 1330 تاکنون مجموعه شعرهای سراب، سیاهمشق، شبگیر، زمین و چند برگ از یلدا از آثارش پیش از انقلاب است و «یادگار خون سرو»، «تاسیان» از دیگر مجموعه شعرهای او پس از انقلاب است. اشعار زندان او نیز با عنوان «سیاه مشق» منتشر شده است.
بسیاری از ایرانیان حافظ به سعی سایه را که تصحیح ابتهاج از دیوان حافظاست در خانه دارند. «پیر پرنیاناندیش» کتابی است شامل خاطرات سایه است که در گفتوگو با میلاد عظیمی و عاطفه طیه سال 1391 در انتشارات سخن منتشر شده است.
سایه آخرین بار سال 1362 زندانی شد و با وساطت شهریار پس از یک سال آزاد شد. او سال 1366 پس از دیدار با شهریار، تهران را به قصد زندگی در کلن ترک کرد. در سال 1337 با آلما مایکیال ازدواج کرده بود و دخترش یلدا و سه پسرش کیوان، آسیا و کاوه در آلمان زندگی میکنند.
بخشی از کتاب آینه در آینه
مژده بده، مژده بده، یار پسندید مرا
سایه او گشتم و او برد به خورشید مرا
جان دل و دیده منم، گریه خندیده منم
یار پسندیده منم، یار پسندید مرا
کعبه منم، قبله منم، سوی من آرید نماز
کان صنم قبلهنما خم شد و بوسید مرا
پرتو دیدار خوشش تافته در دیده من
آینه در آینه شد: دیدمش و دید مرا
آینه خورشید شود پیش رخ روشن او
تاب نظر خواه و ببین کاینه تابید مرا
گوهر گم بوده نگر تافته بر فرق فلک
گوهری خوب نظر آمد و سنجید مرا
نور چو فواره زند بوسه بر این باره زند
رشک سلیمان نگر و غیرت جمشید مرا
هر سحر از کاخ کرم چون که فرو مینگرم
بانگ لک الحمد رسد از مه و ناهید مرا
چون سر زلفش نکشم سر ز هوای رخ او
باش که صد صبح دمد زین شب امید مرا
پرتو بی پیرهنم، جان رها کرده تنم
تا نشوم سایه خود باز نبینید مرا