سایت معرفی و نقد کتاب وینش
سایت معرفی و نقد کتاب وینش

نفرین گربه

نویسنده: الهام فلاح

ناشر: انتشارات هوپا

تعداد صفحات: ۱۹۷

شابک: ۹۷۸۶۰۰۸۶۵۵۶۰۲‬‬


اولین نفری باشید که به این کتاب امتیاز می‌دهید

اولین نفری باشید که به این کتاب امتیاز می‌دهید

تهیه این کتاب

نفرین گربه

«نفرین گربه» نام رمانی برای نوجوانان از نویسنده معاصر ایرانی، الهام فلاح (-۱۳۶۲) است. بعضی از آدم‌ها فکر می‌کنند هر بلایی دلشان خواست می‌توانند سرِ گربه‌ها بیاورند و بعد هم قِسِر دربروند.
غافل از اینکه بعضی از گربه‌ها «قدرت جادویی» دارند و می‌توانند روزگارِ آدم‌ها را سیاه کنند.
 
«آرتین»، «سینا» و «گیلی» برای سردرآوردن از نفرین جادوییِ مرموزی راهی سفری ترسناک می‌شوند و سر از خانه‌ای عجیب وسط جنگلی بارانی درمی‌آورند. یعنی کدام نیروی شیطانی انتظارِ آن‌ها را می‌کشد؟
 
بخشی از کتاب: گربه روی در صندوق ناخن کشید. گیلی گفت: «فهمیده ما این توییم.» سینا گفت: «آرتین بیا بریم دمش رو بکنیم.» باز داشت الکی خودش را گنده می‌کرد.
سینا دمِ‌گربه‌بکَن بود که حالا وضع ما این نبود؛ این‌جوری توی یک صندوق سیاه! دیشب هم گند را سینا بار آورد و باعث شد گم بشویم و بخوریم به پست آقارحیم و بعدش این همه مکافات. گفتم: «ساکت شو سینا. خودش الان می‌ره.
اصلاً شاید اهلیه. شاید مال پیرزنه باشه.» سینا گفت: «مال خودش بود نازش می‌کرد. فحشش نمی‌داد.» گربه باز بنا کرد به جیغ‌جیغ‌زدن. صدای پیرمرد آمد که گفت: «تاجی. تاجی برو غذاش رو بده. لعنتی زبون به‌دهان نمی‌گیره.»
آرام گفتم: «دیدی اهلیه!» سینا گفت: «ولی مشکوک می‌زنه.» صدای بازشدن درِ ایوان آمد و بعدش باز صدای پیرزن. گفت: «بیا وامونده. بیا کوفت کن.» و گربه به‌سنگینی از روی درِ صندوق پرید. پیرزن برگشت داخل خانه.
صدای بسته‌شدن در که آمد، سینا گفت: «باید یه نگاه بندازیم. خیلی مشکوکه.» گیلی گفت: «من که از اول گفتم. این گربه، گربه‌ی عادی نیست.» سه‌تایی آرام با فشار سرهایمان درِ صندوق را اندازه‌ی یک بند انگشت باز کردیم. گربه‌ی خال‌مخالی کرم‌رنگی بود با لکه‌های سیاه.
 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *