ولگردان
نویسنده: ماکسیم گورکی
مترجم: علی اکبر کسمایی
ناشر: نگاه
نوبت چاپ: ۳
سال چاپ: ۱۴۰۱
تعداد صفحات: ۳۴۴
شابک: ۹۷۸۹۶۴۳۵۱۷۸۲۳
برای یاری در حمایت از کتابفروشیهای محلی این گزینه را انتخاب کنید.
موسسه گسترش فرهنگ و مطالعاتبرای تهیه سریع کتاب از کتابفروشیهای آنلاین این گزینه را انتخاب کنید.
انتشارات آگاه بزودی بزودی بزودی بزودی بزودیولگردان مجموعهای از ۱۶ داستان کوتاه است که از نخستین آثار نویسنده به شمار میآیند.
در استپ، ماجرای ۳ فرد را که در میخانه با یکدیگر آشنا شدهاند دنبال میکند. راوی به همراه دو نفر که یکی از آنان خود را سرباز سابق راهآهن ورشو و دیگری دانشجو دانشکده مسکو معرفی میکند، راهی مسیری به ناکجاآباد هستند و فقط از جایی که از آن به راه افتادهاند، بیهدف، با پای پیاده و شکم گرسنه دورتر و دورتر میروند. دلیلی که این سه را با هم همراه کرده، تمایل آنها برای دورشدن از گذشتهشان است و با وجود حس بیاعتمادی درونیشان، به یکدیگر اعتماد میکنند.
در داستان ماکارچودرا که نخستین داستان به چاپرسیده گورکی است، ماکارچودرا، پیرمردی ولگرد، متفکر و باتجربه، به شرح خاطرات و اندیشههایش برای راوی میپردازد. او از سفرهای خود و دوران زندانی شدنش میگوید و داستان عاشقانهای را درباره ولگردی جوان، پرشور و نامدار بازگو میکند؛ جوانی که ده سال پیش، پس از سفرهای بسیار در اردوگاه پیرمرد خیمه میزند و عاشق دختری میشود.
پیرمرد از داستان این دو بهره میجوید تا درباره مفاهیمی چون عشق، غرور و ارتباط آنها با آزادی هر فرد سخن بگوید. گورکی با پیرمرد کولی، شخصیتی جذاب خلق کرده که نگاهی تأملبرانگیز به زندگی دارد.
درباره نویسنده
ماکسیم گورکی، نویسنده نامدار روس، مارس ۱۸۶۸ در نیژنی نووگورود متولد شد. در کودکی و نوجوانی، با زندگی و مشغولشدن به کارهای مختلف در کنار مردم فقیر و طبقه پایین جامعه، خیلی زود ارتباطی عمیق و جداییناپذیر با این قشر پیدا کرد. از آشپزی که مدتی برایش کار میکرد، خواندن آموخت و از آن پس شدیداً علاقهمند به کتابخوانی و ادبیات شد.
در ۲۱ سالگی و در اوج ناامیدی تصمیم گرفت به سفری طولانی در روسیه برود و در این بین هر از چندگاهی مشغول به کاری شود. در تفلیس، شروع به انتشار اولین داستانهای کوتاه خود در روزنامههای محلی کرد. او با داستانهای سه رفیق، زندگی ماتوی کوژمیاکین، در اعماق اجتماع و یکی از شناختهشدهترین آثارش، مادر که بین سالهای ۱۹۰۰ تا ۱۹۱۰ منتشر کرد، به حدی مورد استقبال قرار گرفت که با نویسندگان بزرگ همعصرش، آنتوان #چخوفآنتون پاولُویچ چخوف (زادهٔ ۲۹ ژانویهٔ ۱۸۶۰ در تاگانروگ – درگذشتهٔ ۱۵ ژوئیهٔ ۱۹۰۴) پزشک، داستاننویس، طنزنویس و نمایشنامهنویس برجستهٔ روس است. و لئو #تولستویفیلسوف، عارف و نویسنده روس بود که او را از بزرگترین رماننویسان جهان میدانند. او بارها نامزد دریافت جایزه نوبل ادبیات و جایزه صلح نوبل شد ولی هرگز به آنها دست نیافت مقایسه شد.
گورکی در سهگانهای شامل دوران کودکی، در جستجوی نان و دانشکدههای من به شرح زندگی خود پرداخت. تبلور دیدگاههای سیاسی گورکی در آثارش با زمزمههای آغاز انقلاب روسیه، پررنگتر شد. پس از انقلاب ۱۹۱۷ و چندین مرتبه دوری از کشور، به وطنش بازگشت. در ۱۹۳۲ به ریاست اتحادیه نویسندگان شوروی رسید و در پایهگذاری تئوری رئالیسم سوسیالیستی نقش ایفا کرد. آرتامانوفها، کلیم سامگین، نخستین عشق و زندانبان را در آخرین سالهای زندگیاش نوشت.
او در ژوئن ۱۹۳۶ در ۶۸ سالگی درگذشت.
بخشی از کتاب ولگردان
(بخشی از داستان ماکارچودرا)
-تو راهپیمایی میکنی؟ بسیار خوب! شاهین من، راه خوبی انتخاب کردهاید. آری چنین باید کرد. راه برو تماشا کن؛ و چون همهچیز را دیدی، بخواب و بمیر. همین و بس…
زندگی؟ مردمان دیگر؟ مگر تو خودت موجود نیستی؟ دیگران بیتو زندگی میکنند. و زندگی خواهند کرد! گمان میکنی کسی به تو احتیاجی دارد؟ تو، نه لقمه نانی هستی و نه قطعه چوبی. تو به کار هیچکس نمیخوری… میگویی باید یاد گرفت و به دیگران یاد داد؟ آیا خوشبخت بودن را به مردم میتوانی آموخت؟ امکانناپذیر است. نخست پیر شو، آنگاه میتوانی گفت که باید یاد داد. چه چیز را باید آموخت!
هر کس به کار خود داناست. حیلهگران و زرنگها گلیم خود را از آب به در میکشند، و سادهلوحان وامیمانند، و هر کدام هم شخصاً به زندگی خود واقف میشوند. مردمی که منظور توست، موجب استهزاء و لایق تمسخرند! مانند تودهای جمع میشوند، یکدیگر را درهم میشکنند و حال آنکه در زمین جای خالی فراوان است!
نویسنده معرفی: مدیا نورخمامی