نقش شعار برند، در نبرد ذهن با بازار
کتاب «خروش نبرد؛ چگونه شعارهای تأثیرگذار برندها را متحول میکنند» کتابی کاربردی است که کسبوکارها و برندها را راهنمایی میکند تا بتوانند به روش درست و مؤثری برای سازمان خود شعار انتخاب کنند یا بسازند. نویسنده این کتاب، «لورا ریس» در این اثر با طرح جزئیات به ۵ روش کلامی متفاوت برای ساخت شعاری که بهطور مؤثر در اذهان جامعه هدف قرار میگیرد، پرداخته است. او نشان میدهد که هر یک از این ۵ روش میتوانند به طرز چشمگیری بر افزایش قابلیت ذهنپذیری شعار بازاریابی کمک کنند.
خروش نبرد؛ چگونه شعارهای تأثیرگذار برندها را متحول میکنند
نویسنده: لورا ریس
مترجم: علیرضا صالحی شهرام آبابایی
ناشر: سایبان
نوبت چاپ: ۱
سال چاپ: ۱۳۹۹
تعداد صفحات: ۱۷۲
کتاب «خروش نبرد؛ چگونه شعارهای تأثیرگذار برندها را متحول میکنند» کتابی کاربردی است که کسبوکارها و برندها را راهنمایی میکند تا بتوانند به روش درست و مؤثری برای سازمان خود شعار انتخاب کنند یا بسازند. نویسنده این کتاب، «لورا ریس» در این اثر با طرح جزئیات به ۵ روش کلامی متفاوت برای ساخت شعاری که بهطور مؤثر در اذهان جامعه هدف قرار میگیرد، پرداخته است. او نشان میدهد که هر یک از این ۵ روش میتوانند به طرز چشمگیری بر افزایش قابلیت ذهنپذیری شعار بازاریابی کمک کنند.
خروش نبرد؛ چگونه شعارهای تأثیرگذار برندها را متحول میکنند
نویسنده: لورا ریس
مترجم: علیرضا صالحی شهرام آبابایی
ناشر: سایبان
نوبت چاپ: ۱
سال چاپ: ۱۳۹۹
تعداد صفحات: ۱۷۲
«لورا ریس» در این اثر با طرح جزئیات به ۵ روش کلامی متفاوت برای ساخت شعاری که بهطور مؤثر در اذهان جامعه هدف قرار میگیرد، پرداخته است. او نشان میدهد که هر یک از این ۵ روش میتوانند به طرز چشمگیری بر افزایش قابلیت ذهنپذیری شعار بازاریابی کمک کنند. چیزی که لورا ریس قابلیت ذهنپذیری مینامد موضوعی بسیار کلیدی است؛ ازنظر او شعار هرچند که در نظر سازندگان آن کامل و بینقص باشد، اگر در خاطر کسی نماند یا ارتباط آن با برند مشخص نباشد بیاستفاده است و نمیتواند کارکرد داشته باشد. طبق نظر نویسنده کتاب خروش نبرد، شعار هر مجموعه علاوه بر اینکه نشان میدهد مأموریت اصلی آن مجموعه چیست و در چه راهی باید حرکت کند، عملاً دورنمایی از چشمانداز شرکت را نیز بیان میکند. همچنین، همین شعار است که به کارکنان و نیز بهتمامی ذینفعان و همینطور به مشتریان نشان میدهد که در چه مسیری حرکت میکنند و قرار است به کجا برسند. بهعبارتدیگر، فارغ از اینکه شعار هر شرکت چگونه طراحی میشود و اینکه برای ساختنش چگونه از الگوهای ذهنی و هنری و روانشناسی بهره میگیرد، عصارهای از مأموریت و چشمانداز آن شرکت است و اگر غیرازاین باشد تأثیر چندانی نخواهد گذاشت.
در کتاب خروش نبرد سعی شده است بر مبنای تجربههای بهدستآمده، نشان داده شود که شعار هر شرکت به چه نحوی طراحی شود که بیشترین تأثیر را بر کارایی برندها بگذارد.
مطالعه این کتاب میتواند برای کسانی که خود کسبوکاری دارند و یا به کسبوکارها در حوزه برندسازی کمک میکنند، مفید باشد؛ البته همانطور که هیچ کتابی از جمله همین کتاب برای مبحث کسبوکار، کامل و کافی نیست و مطالعه در این زمینه باید بهطور مستمر و عمیقتری پیگیری شود، اما مطالعه خروش نبرد نوشته لورا ریس، میتواند شروع مناسبی باشد برای مطالعات بیشتر و عمیقتر درباره موضوع برندسازی و انتخاب شعارهای سازمانی.
لورا ریس، دانشآموخته کالج نورث وسترن است که در حوزه بازاریابی در ایالاتمتحده اعتبار قابلتوجهی دارد. او پس از فارغالتحصیل شدن از این کالج در سال ۱۹۹۳ با بالاترین درجه بهعنوان مسئول مشتری در TBWA که یک آژانس تبلیغاتی در نیویورک بود، مشغول به کار شد. لورا در سال ۱۹۹۴ برای تأسیس شرکت بازاریابی «ریس و ریس» در نیویورک با پدرش ال ریس شروع به همکاری کرد. ال ریس بنیانگذار مفهوم جایگاهیابی، از تأثیرگذارترین شخصیتهای دنیای بازاریابی و برندینگ به شمار میآید.
لورا و پدرش معتقدند که اگر ما شرکتهای موفق را بررسی و مطالعه کنیم، درمییابیم که آنها از ابتدا با یک ایده مفهومی برند خود را ساختهاند، اما با گذر زمان شرکتها شروع به پریدن از این شاخه به آن شاخه میکنند. و در کسبوکارهای متفاوتی درگیر میشوند و اغلب تمرکز خود را از دست میدهند. این مسئله بهعنوان نوعی آسیب برای اختلال در کاربرد و تأثیر برند محوری شرکتها و سازمانها نقشآفرینی میکند و نیل به اهداف مرکزی سازمان را دچار اخلال میکند.
با توجه به این مسئله و زمینهای که نوعی آفت و اخلال را در کار سازمانها ایجاد میکند، کتاب حاضر میخواهد به شرکتها در توسعه راهبرد بازاریابی کمک کند تا نیروی حرکتی ابتدایی خود را حفظ و متمرکز کنند. البته در اکثر مواقع تحقق این امر به بازگشت به عقب و واژهسازی مفاهیم کلیدی برند بهعنوان شعاری ماندگار در ذهن نیاز دارد و این کتاب دراینباره اطلاعاتی را به مخاطب خود ارائه میکند. طبق محتوای این کتاب، شعار شرکتها عمدتاً دو کارکرد عمده دارند؛ اول اینکه برند را در ذهن مشتریان تکرار میکنند. دوم اینکه تیم بازاریابی شرکت را از تغییر در راهبرد شرکت بازمیدارد.
پرسشی که نویسنده این کتاب تلاش میکند در خلال اثر مکتوبش به آن پاسخ بدهد، ازاینقرار است: «گسترش شعاری که بهطور مؤثر در اذهان جامعه هدف جای میگیرد، چگونه انجام میپذیرد؟» لورا ریس در کتابش از پنج روش کلامی متفاوت سخن میگوید که برای پاسخ دادن به این سؤال باید موردتوجه قرار بگیرند. او در خروش نبرد با جزئیات به این روشها میپردازد و بیان میکند که این 5 روش میتواند به طرز چشمگیری به افزایش قابلیت ذهنپذیری شعار بازاریابی کمک کند.
قابلیت ذهنپذیری، ازنظر او اثربخشی کلیدی دارد و بدون آن برند و شعار سازمانی نمیتواند نقش و کارکرد خود را ایفا کند. طبق نظر ریس، شعار هرقدر هم ازنظر مسئولان و مدیران شرکتها تمامعیار باشد، تا وقتیکه در خاطر کسی نماند، یا ارتباط آن با برند مشخص نشود، استفاده و ارزشی نخواهد داشت.
خواننده این کتاب ممکن است از برخی روشهای پیشنهادشده توسط لورا ریس برای تبدیل یک شعار معمولی به یک رجزخوانی مؤثر یا همان «خروش نبرد» تعجب کند، ولی او با ذکر تجربیاتی نشان میدهد که چگونه همین امور ظاهراً عجیب، نتایج ملموس و واقعیای دربر خواهند داشت.
کتاب خروش نبرد که 172 صفحه دارد، دارای یک پیشگفتار، یک مقدمه و ۱۱ فصل است؛ عناوین فصول این کتاب به ترتیب بدین شرح است: کلمه در مقابل صدا، انتزاعی در مقابل خاص، فروش در مقابل گفتار، شعار یا تگلاین، هم قافیه، کلمات همآغاز، تکرار، معانی متناقض، مفاهیم دوپهلو، خلق یک شعار، چکش بصری.