داستان شگفتی که در ایران با عنوان «اعجوبه» نیز ترجمه شده است، در سال 2012 در آمریکا نوشته شد. داستانی که واقعی نیست اما با الهام از یک موقعیت واقعی نوشته شده است. هنگامی که دو پسر نویسنده کتاب پس از دیدن دختری با جمجمه متفاوت شروع به جیغ زدن و گریه کردند، او تصمیم به نوشتن این داستان گرفت.

کتابی درباره آگی است، پسری که به خاطر ظاهرش بیرون از مدرسه درس خوانده اما اکنون مجبور است برای گرفتن مدرک خود در جمع دانش‌آموزان بیچر پرپ حاضر شود و در کنار آن‌ها و نگاه‌های معنادار و حتی دوستی‌های الکی‌شان برای نمره و حفظ ظاهر این سال را بگذراند. او یک سال سخت را در پیش دارد تا بتواند به دیگران بقبولاند که او هم انسانی با قلب و احساسات است. اتفاقی که در مقاطعی بسیار مشکل به نظر می‌رسد.

نویسنده در این کتاب بر مهرورزی و دوستی تکیه کرده که گاه به شدت از دورویی و ریا آسیب می‌بیند. کتاب پس از انتشار با استقبال زیادی روبه‌رو شد و بیش از 5 میلیون نسخه از آن در 45 کشور به زبان‌های مختلف خریداری شد و مدت‌ها نام کتاب در فهرست پرفروش‌های نیویورک تایمز بود و جوایز زیادی را دریافت کرد. هرچند منتقدان از ترحمی که در طول کتاب موج می‌زند شکایت داشتند.

براساس این کتاب فیلمی با بازی جیکوب ترمبلی در نقش آگی پولمن ساخته شد که نقش مادر و پدرش را جولیا رابرتز و اوون ویلسون بازی کردند و در 17 نوامبر 2017 اکران شد و این فیلم هم مورد توجه قرار گرفت.

این کتاب همچنین الهام بخش جنبش «مهربانی را انتخاب کن» نیز هست . این جنبش مردم را به گسترش مهربانی بیشتر در جهان تشویق می‌کند و امیدوار است که یک تغییر اجتماعی مثبت و الهام بخش در سراسر جهان ایجاد کند.

درباره نویسنده

آر.جی.پلاچیو یک آمریکایی نسل اول از والدینی کلمبیایی است که در 13 ژوئیه 1963 در شهر نیویورک متولد شد. نام کامل او راکل جارامیلو است و پلاچیو نام فامیل مادرش بود.

او همسر و دو فرزند دارد پس از آن‌که تحصیلاتش را در دبیرستانی در منهتن به پایان رساند در مدرسه طراحی پارسونز تصویرسازی را آموزش دید و همیشه دوست داشت جا پای نویسندگان محبوبش آنتوان سنت اگزوپری و موریس سنداک بگذارد. هرچند سال‌ها طول کشید تا شگفتی را نوشت و پیش از آن هزاران جلد کتاب برای نویسندگان بی‌شماری در هر ژانر داستانی و غیرداستانی، از جمله پل آستر و… طراحی کرد. پلاچیو البته چند کتاب دوران کودکی خود را نیز تصویرگری کرده بود ازجمله پیتر پن و شب قبل از کریسمس!

همچنین یک اسباب بازی کودک به نام دستکش بوبو اختراع کرد، یک اسباب بازی قابل حمل، پوشیدنی و قابل شستشو برای نوزادان.

هنگامی که در 14 فوریه 2012 کتاب شگفتی منتشر شد او نویسندگی را رها نکرد و هر کدام از شخصیت‌های این کتاب را به گونه‌ای دوباره خلق کرد، از جولیان که دشمن سرسخت آگی بود تا آثاری هم چون آگی و من ، پلوتون و .. .

در سال 2017 یک کتاب به نام ما همه شگفت‌انگیز هستیم با تصویرگری خودش به چاپ رساند. کتاب‌های او اکثرا در ایران ترجمه شده‌اند.

بخشی از کتاب شگفتی

* اگر چراغ جادو داشتم و می‌توانستم یک آرزو بکنم، آرزویم این بود که صورتی عادی داشته باشم تا هیچ کس به آن توجه نکند. آرزو می‌کردم که می‌توانستم در خیابان راه بروم بدون این که مردم با دیدن من سر برنگردانند. به نظر من تنها دلیلی که من عادی نیستم این است که دیگران مرا عادی نمی‌بینند.

* هفته‌ی دیگر کلاس پنجم را شروع می‌کنم. از آنجا که تا به حال به مدرسه ی واقعی نرفته‌ام خیلی خیلی می‌ترسم. مردم فکر می‌کنند که من به خاطر شکل ظاهرم به مدرسه نرفته‌ام، اما دلیلش این نیست. به خاطر عمل‌هایی است که روی صورتم شده. از زمان تولدم بیست و هفت عمل جراحی داشته‌ام. بزرگ‌ترین عملم زمانی بود که حتی چهار سالم نشده بود.

هیچ کدام را به خاطر نمی‌آورم. بعد از آن سالی دو یا سه عمل کوچک و بزرگ داشته‌ام. چون به نسبت سنم ریز هستم و به علت پیچیدگی‌های پزشکی، که دکترها نمی‌توانستند تشخیص بدهند، زیاد مریض می‌شدم. پدر و مادرم تصمیم گرفتند مرا مدرسه نگذارند. ولی حالا خیلی قوی‌تر شده‌ام. آخرین جراحی‌ام هشت ماه پیش بود و احتمالا تا چند سال دیگر عملی نخواهم داشت.