نقشههایی برای گم شدن
نویسنده: ربکا سولنیت
مترجم: نیما م.اشرفی
ناشر: اطراف
نوبت چاپ: ۲۶
سال چاپ: ۱۴۰۲
تعداد صفحات: ۲۱۶
شابک: ۹۷۸۶۲۲۶۱۹۴۳۸۹
برای یاری در حمایت از کتابفروشیهای محلی این گزینه را انتخاب کنید.
موسسه گسترش فرهنگ و مطالعاتبرای تهیه سریع کتاب از کتابفروشیهای آنلاین این گزینه را انتخاب کنید.
بزودی بزودی 30book انتشارات آگاه ایران کتاب بزودی
معرفی کتاب
جستار نوشتهای است کوتاه و غیرداستانی در ارتباط با موضوعی خاص که نویسنده به آن فکر کرده و آن را روایت میکند. جستار را ادبیات بیقرار خواندهاند. جستار روایی برای هر خواننده هنگام متن، شکل میگیرد، فرو میریزد و دوباره ساخته میشود. قواعد ثابتی در میان نیست.
نشر اطراف انتشار مجموعهی «جستار روایی» را از سال 1396 با کتاب فقط روزهایی که مینویسیم از آرتور کریستال آغاز کرد. در این مجموعه، با موضوعات مختلف و متنوع و نویسندگانی با سبک های متفاوت معرفی شدند. کتاب «نقشههایی برای گم شدن» اولین کتاب از قالب تازهی ارائهی جستار در نشر اطراف است.
کتاب «نقشه هایی برای گم شدن» مجموعهی جستار روایی ربکا سولنیت نویسنده، مورخ و کنشگر اجتماعی است و سولنیت را از بیست و پنج نویسندهی ژرفاندیشی میدانند که نگاه خوانندگانش به زندگی را تغییر میدهد.
جستارهای سولنیت شبکهای از واژهها و انگارهها و استعارهها هستند و از موضوعی و خاطرهای به دل حرفی دیگر و گفتوگویی دیگر میروند تا در پیچا پیچ نوشتههایش گم شوی ولی از گمماندن نترسی. گمشدنی که سولنیت از آن میگوید لزوما گمشدن در مختصات جغرافیایی نیست، بلکه گمکردنِ زمان هم هست. موقعیتی که از آن صحبت میکند، پرسه زدن در خاطرات و افکار و ذهن است، چون ذهن را هم میتوان چشماندازی برای گمشدن دانست. سولنیت با نوشتن این جستارها توانسته بسیاری از مکانها و آدمهای گمکرده و ازدسترفته را در ذهنش پیدا و بازیابی کند.
به طوری که خودش را در این جستارها واکاوی میکند تا پی ببرد که چطور روابطش با خانواده و دوستانش باعث شده «خودِ» کنونیاش شکل بگیرد. نقشه هایی که در این کتاب به ما اشاره میکند برای پیدا کردن مسیر نیستند بلکه برای نگاهی نو به جهان پیراموناند تا بتوانیم در عدم قطعیت زندگی کنیم.
نقشه هایی برای گمشدن
ربکا سولنیت در کتاب نقشههایی برای گم شدن، ۹ جستار مختلف از لذتها و مخاطرات گمشدن نوشته است. در این کتاب ترکیبی سحرآمیز و دوست داشتنی از خاطرات شخصی، تأملات فلسفی، تاریخنگاری، گفتوگو و سفرنامهنویسی را برای بیان ایدهها و اندیشههایش به کار گرفته است. جستارهای کتاب نقشههایی هستند برای گمشدن و گشتوگذار در سکوتِ خرابههای شهری، بیمارستانهای متروک، موسیقیهای سوا شده برای جادههای دور، شهربازیهای رها شده، خلوت وسوسهانگیز صحراها، خاطرات گنگ خانهی کودکی، خواب های مکرر راز آلود، شخصیتهای بینام ترانههای کانتری و بلوز، سرگیجههای هیچکاکی، آبی جادوییِ ایوکِلن، معمای زبان طبیعت است.
ناشر کتاب برای اینکه خواننده مفهوم جستار روایی را بهتر متوجه شود و درک کند در آغاز کتاب جستار و جستار روایی را بدین گونه تعریف کرده است:
نویسنده در این جستارها از ما دعوت میکند که به دل ناشناختهها شیرجه بزنیم و آدمی جدید بیرون بیاییم. نویسنده پرسهزن قهاری است. در نوشتههایش هم گریزهای فراوان و استادانهای میزند که مسیرهای مشخص و روابطی تثبیت شده با مکانها، آدمها و خاطراتش دارند و در خدمت ایدهای واحد پیش میروند.
سبک کتاب زبانی، روایتی و موضوعی، فلسفی است. ساختار کتاب بر اساس ۹ جستار تنظیم و نوشته شده است. ژانر کتاب از نوع جستار روایی فلسفی، خاطرهنویسی و سفرنامه است. نگارش کتاب کمی برای خواننده طاقتفرساست بخاطر توصیفات زیادی که نویسنده در هر جستار موضوع را با جزئیات زیاد به تصویر کشیده است. توصیفات در سبک موجز است اما نویسنده در این کتاب بسیار مفصل و کمی خستهکننده توصیف کرده در جاهایی به موضوعات حاشیهای بیش از حد توجه داشته است. اگر جای نویسندهی کتاب بودم توصیفات زیاد در متن را حذف میکردم تا حوصلهی مخاطب سر نرود و رغبت بیشتری بکند تا خواندن کتاب را به پایان برساند.
در متن کتاب نام اسامی افراد، مکانها، اسامی عام و اسامی خاص مختلف بیشماری در هر جستار آورده شده است و به خاطر داشتن آنها در حافظه خواننده ممکن است که برایش دشوار باشد. در صفحات پایانی کتاب فهرست منابع هر جستار و فهرست اسامی خاص به صورت فارسی به انگلیسی آورده شده است.
خواندن کتاب نقشههایی برای گم شدن را به تمام دوستداران مطالعه جستار روایی و همچنین علاقهمندان به کتابهای فلسفی، خاطرهنویسی و سفرنامه پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب نقشههایی برای گم شدن
در را به روی ناشناختهها باز بگذار، در را رو به تاریکی باز بگذار، از آن جا ارزشمندترین چیزها وارد میشوند. از آنجاست که خودت آمدهای و مقصدت هم همان جاست. اما پرسش اینجاست که چطور میشود گم شد. اگر هیچ گاه گم نشدهای، هیچ گاه زندگی نکردهای. اگر ندانی چطور گم شوی، تباه خواهی شد. زندگی کاشفانه جایی در میانهی سرزمین های ناشناخته قرار دارد. سقراط میگوید شما میتوانید ناشناختهها را بشناسید چون آنها را به یاد میآورید.
دنیا در کرانهها و اعماقش آبی است. این همان نورِ گم شده است. آبیِ دورترین جایی که به چشم میبینی، آبیِ دوردست. نوری که به ما نمیرسد، نوری که کلِ مسیر را نمیپیماید و نوری که گم میشود زیباییِ جهان را به ما عرضه میکند، همان جهانی که بیشترین به رنگ آبی ست. سالهای سال شیفتهی آبیِ دورترین کرانهی چیزهای چشم رَس بودهام، رنگ آفاق، رشته کوههای دور و هر چیزِ دوردست. آبیِ دوردست رنگِ یک حس است، رنگ تنهایی و رنگ حسرت.
در قرن پانزدهم، نقاشان اروپایی کمکم کشیدن آبیِ دوردست را هم شروع کردند. پیش از آنها، هنرمندان در هنرشان به دوردستها اهمیت چندانی نمیدادند. هنر در طبیعت توجه کردن به آب و هواست، توجه به مسیری که آمدهای، به نشانههای مسیر. تجربهی زیستهی همهمان این است که خیلی چیزها ناپدید میشوند بدون آنکه جایگزینی در زمانهمان برایشان باشد. دوران طلایی، زمان رویایی هم اکنون است و این روزها خیلی از آنچه در هم اکنون است هرز میرود.
بزرگسالی ترکیبی ست از پیشبینی محتاطانه و حافظهی فلسفه باف که باعث میشود آهستهتر و پیوستهتر قدم برداری. اما ترس از اشتباه ممکن است خودش اشتباه بزرگی باشد، اشتباهی که تو را از زندگی باز میدارد، چرا که زندگی مخاطرهآمیز است و هر چیزی جز آن، خسرانی بیش نیست. سولنیت در جستار رها کن درباره ی مرگ ناگهانی دوستش نوشته است. رها کردن و شیرجه زدن در دل ناشناختههای زندگی شیوهی همیشگی دوستش بود و مرگ او را هم ادامهی همین منش میبیند و فقدان این دوست را با ستایش زندگی ماجراجویانهی او تسکین میدهد.
جوایز و افتخارات
ربکا سولنیت برندهی جوایز متعددی از جمله بورس گوگنهایم، جایزۀ حلقۀ منتقدان کتاب ایالات متحده در حوزه نقد و جایزهی ادبی لِنان را از آن خود کرده است.
دربارهی نویسنده
ربکا سولنیت نویسندۀ امریکایی که در سال 1961 در امریکا متولد شد. وقتی هفده ساله بود برای ادامه تحصیل به پاریس رفت. پس از آن به سان فرانسیسکو بازگشت و در سال 1984 مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشته روزنامه نگاری از دانشگاه کالیفرنیا دریافت کرد. سولنیت دربارهی موضوعات مختلفی از جمله حقوق زنان، محیط زیست، سیاست، نقد ادبی مینویسد. در نشریات گاردین، هارپرز لیترری هاب یادداشتهایی دربارهی مسائل روز مینویسد. ربکا سولنیت تاکنون بیش از بیست کتاب دربارهی حقوق زنان، تاریخ غرب و بومیان امریکا، نیروی مردمی، تحول و خیزش اجتماعی، پرسهزنی و قدمزنی، امید و فاجعه و… تالیف کرده است.
از جمله آثار او میتوان به این کتابها اشاره کرد: این داستان از آن کیست؟، نام صحیحشان را بخوان (نامزد دریافت جایزه ملی کتاب در سال 2018 و برنده سال جایزه ناداستان کِرکس)، مردان برایم توضیح میدهند، مادر تمام پرسشها، امید در تاریکی، نزدیکهای دوردست، بهشتی بنا شده در جهنم، نقشههایی برای گم شدن، پرسه دوستی: تاریخچه قدم زنی، رودخانۀ سایهها و خاطرات نیستیام. از میان آثار سولنیت کتاب «امید در تاریکی» و کتاب نقشه هایی برای گم شدن به زبان فارسی منتشر شده است. ربکا سولنیت در حال حاضر علاوه بر فعالیتهای اجتماعی و محیط زیستیاش به عنوان سرمقالهنویس همکار هارپرز و نویسنده همکار گاردین فعالیت میکند.