vinesh وینش
vinesh وینش

 

سایت معرفی و نقد کتاب وینش همکاران

یلدا در زورخانه

آیین پهلوانی و زورخانه، از نمادهای کهن فرهنگ ایرانی، فراتر از یک ورزش ساده، حامل ارزش‌های عمیق انسانی و اجتماعی هستند و بر آموزه‌ها و فضایل اخلاقی تکیه دارند؛ آموزه‌هایی که در داستان‌های پهلوانی از دوران باستان تا امروز، بازتاب یافته‌اند. در سایه‌ی همزمانی با جشن یلدا، به سراغ این دو آیین کهن ایرانی رفته‌ایم و یلدا را با خود به گود زورخانه برده‌ایم.

 

 

  این مقاله را ۱۳ نفر پسندیده اند

 


یلدا در زورخانه

 

 

در ایران از گذشته‌های دور رسم بوده که مردم در جشن‌ها و دورهمی‌هایشان، از نوروز گرفته تا یلدا، قصه‌گویی و نقالی می‌کردند و این‌گونه تجربیات و آموزه‌های اخلاقی را با یکدیگر به اشتراک می‌گذاشتند. این روایت‌ها گاه قصه‌هایی عاشقانه بودند، گاه حکایاتی اخلاقی، گاه وصف ماجراهای تاریخی و گاه داستان‌هایی حماسی از اسطوره‌ها و بزرگان یال‌وکوپال‌داری که یک‌تنه لشگری را حریف بودند.

 

در این میان داستان‌های مربوط به پهلوانان، و شرح شجاعت‌ها و فضیلت‌هایشان که با صدای گرم راوی و حرکات پرشورش همراه بود، جماعت شنونده را به وجد می‌آورد. پهلوانان این داستان‌ها افرادی بودند با توانایی بدنی خارق‌العاده، سر نترس، همراه با روحیه‌ای که میل جنگاوری و میهن‌پرستی داشت و در این راه از جان خویش هم می‌گذشت. همان پهلوانانی که اکنون بسیاری از آن‌ها را به لطف شاهنامه‌ی فردوسی می‌شناسیم و داستان‌هایشان را می‌دانیم؛ رستم، اسفندیار، کاوه، فریدون، سهراب، سیاوش و …

 

آیین پهلوانی در ایران سابقه‌ای دیرین دارد و صاحب‌نظران معتقدند که ریشه‌ی آن به زمان اشکانیان می‌رسد. پهلوانان چه در دوران باستان و چه در دوران تاریخی نزد عامه‌ی مرد ارج و مقام والایی داشتند و این احترام تا پس از حمله‌ی اعراب به ایران همچنان وجود داشت و آمیخته با تصوف، رنگ‌و‌بوی تازه‌ای به خود گرفت و به امروز رسید. پهلوانان در دوران تاریخی کسانی بودند که علاوه بر توانایی جسمانی، از نوعی فرزانگی و مردم‌دوستی برخوردار بودند و می‌بایست همواره اخلاقیات و فضایل انسانی را بر نفس و حتی پیروزی ترجیح می‌دادند.

 

جایگاه زورآزمایی پهلوانان در مکان‌هایی به نام زورخانه‌ بوده؛ فضایی با معماری، تزیینات و آداب و آیین‌های به‌خصوص که هرکدام کارکردی نمادین داشت برای تقویت روحیه‌ی مبارزه و کسب فضایل اخلاقی. تصوری که ما امروز از نما و فضای زورخانه‌ها داریم به هفتصدسال قبل و روزگار پوریای ولی برمی‌گردد. حتی برخی مبدع این سبک از زورخانه‌ها را خود پوریای ولی می‌دانند.

 

اولئاریوس (1603-1671م) مسافر مشرق‌زمین، در سفرنامه‌ی خود چنین می‌نویسد:

 

«پس از وارد شدن به شهر اصفهان به یکی از زورخانه‌های آن شهر رفتم. نقاشی‌ها و حکاکی‌ها بر روی دیوار هنگام ورود نظر هر بیننده‌ای را به خود جلب می‌نمود. این فضا در شهرهای ایران آمیخته به هنر است و گاه ورزشکاران با توسل به نقاشی‌های روی دیوار بر روحیه‌ی خود به هنگام ورزش می‌افزایند.»

 

همانطور که از گفته‌های اولئاریوس برمی‌آید زورخانه‌ها یکی از مظاهر فرهنگ ایرانی بوده که علاوه بر فراهم آوردن فضایی برای تمرین و اجرای ورزش باستانی ایران، سعی در حفظ و پروراندن آیین پهلوانی داشته است.

 

امروزه زورخانه‌ها در بسیاری از شهرها، نه به رونق و اهمیت گذشته، وجود دارند و همچنان به عنوان یکی از نمادهای مهم تاریخ و فرهنگ ایران شناخته می‌شوند. آیین پهلوانی نیز که ترکیبی از قوای بدنی، جوانمردی و فتوت است همچنان در میان مردم معنا دارد و اغلب آن را به کشتی‌گیران و ورزشکاران دستگیر و مردم‌دوستی چون غلامرضا تختی و رسول خادم نسبت می‌دهند.

 

در این پرونده در سایه‌ی بلندترین شب سال به سراغ دو آیین کهن ایرانی، آیین پهلوانی و شب یلدا، رفته‌ایم تا بلکه به نوعی یلدا را با خود به گود زورخانه‌ها ببریم. 

 

 

در ابتدا به سراغ ریشه‌های ورزش زورخانه‌ای می‌رویم. زنده‌یاد ملک‌مهرداد بهار، پدر اسطوره‌شناسی ایران، در مقاله‌ای تحت عنوان «مهرپرستی و ورزش باستانی ایران» به بررسی شباهت‌های این ورزش با آیین مهر پرداخته و معتقد است که این ورزش از دل آیین مهرپرستی برخاسته و و در دوران تاریخی رنگ‌وبوی اخلاقی و عرفانی به خود گرفته است. مروری بخوانید بر این مقاله. 

 

 

حال برای آشنایی بیشتر با اصطلاحات و آداب ورزش زورخانه‌ای، مطلبی کوتاه بخوانید در معرفی کتاب کوچک «تاریخ و فرهنگ زورخانه» اثر اسفندیار درکه‌ای که به کوشش موسسه‌ی کتاب همراه منتشر شده. 

 

 

از این رهگذر، برسیم به دوران معاصر و نگاهی کنیم به وضعیت ورزش زورخانه‌ای در ایران امروز. به همین مناسبت گفتگویی داشته‌ام با صابر قنبری، سرمربی تیم ایران و از قهرمانان جوان ورزش زورخانه‌ای. 

 

 

حافظه‌ی ما ایرانیان پر است از داستان‌های اساطیری و پهلوانی که از شاهنامه اثر گرانقدر حکیم فردوسی برایمان به یادگار مانده. یکی از بهترین کتاب‌هایی که به‌خوبی به این موضوع پرداخته، کتاب «زندگی و مرگ پهلوانان در شاهنامه» نوشته‌ استاد شاهنامه‌شناس دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن است. کامران فرهادی نگاهی داشته به این کتاب. 

 

 

اما وقتی درباره‌ی پهلوانان شاهنامه حرف زده می‌شود اغلب زنان شاهنامه که برخی خصلت‌های پهلوانی و جنگاوری داشتند از قلم می‌افتند. آنی خاچکیان دراین‌باره نوشته. 

 

 

ادبیات دوران معاصر ایران نیز از به تصویر کشیدن پهلوانان و آیین پهلوانی کناره نگرفت و این موضوع در دوره‌های مختلف دستمایه‌ی داستان‌پردازی نویسندگان زیادی بود. به‌خصوص تقابلی که بین وفاداری به ارزش‌های پهلوانی و خیانت به آن وجود داشت و فضای این داستان‌ها را به سمت روایت‌هایی تراژیک از پهلوانان راستین می‌برد.

 

اولین نمایشنامه‌ی بهرام بیضایی با نام «پهلوان اکبر می‌میرد» روایت همین رویارویی خوبی و بدی و سرنوشت تراژیک پهلوانان راستین است. 

 

 

در دهه‌ی هفتاد، سریالی از تلویزیون ایران پخش می‌شد به نام «پهلوانان نمی‌میرند» ساخته‌ی حسن فتحی. این سریال میان مردم بسیار محبوب بود و روایتی معمایی داشت از تقابل خونین ارزش‌های پهلوانی و زوال این ارزش‌ها. حسام فروزان درباره‌ی این سریال نوشته. 

 

 

از ادبیات نمایشی که بگذریم، شاید هیچ‌چیز نتواند به اندازه‌ی روایت‌های مستند از مردم واقعی، ما را به به عمق فرهنگ و روحیات یک ملت نزدیک کند. کتاب «حادثه‌جو» روایتی مردم‌نگارانه است از فردی به نام امین‌آقا فرزانه؛ ورزشکار بزن‌بهادری که یک روز از لات‌بازی می‌بُرد و به لوتی‌گری و اخلاق پهلوانی روی می‌آورد.

 

 

نمی‌شود از آیین پهلوانی و ورزش‌های باستانی ایران حرف زد و از کشتی و کشتی‌گیرانی چون جهان‌پهلوان تختی نگفت. ما پیشتر در وینش پرونده‌ای در این رابطه داشته‌ایم که برای پرهیز از تکرار، مطالب آن را در این پرونده نیاوردیم. آن پرونده را در لینک زیر بخوانید. 

 

 

حال که از ورزش باستانی و آیین پهلوانی گفتیم، وقت است که به مناسبت نزدیک شدن یلدا، سراغ این آیین کهن نیز برویم و سری بزنیم به پرونده‌هایی که پیشتر به این مناسبت در وینش آماده شده بود. اول با حافظ چله‌نشینی کنیم و بعد بر سفره‌ای که به خاطر تولد خورشید گسترانیده شده، بنشینیم. 

 

 

 

در پایان این پرونده لازم می‌دانم از لطف و همراهی ورزشکاران و دست‌اندرکاران زورخانه‌ی عیاران کرج تشکر کنم. «زورخانه عیاران» یکی از آکادمی‌های فعال در حوزه‌ی ورزش‌های زورخانه‌ای است که در سال 1383 توسط اداره تربیت بدنی شهر کرج تاسیس و از همان ابتدا به پایگاه قهرمانی کشور تبدیل شد. افتخار این را داشتم که در این فضای بی‌نظیر حضور بیابم و تصاویری از آن را ثبت کنم. نگاهی بیاندازید به آلبوم عکس‌های این زورخانه و حال‌وهوای دلپذیر آن. 

 

 

 

 

زورخانه

کتاب های بکار رفته در این مقاله

تاریخ و فرهنگ زورخانه

نویسنده: اسفندیار درکه

ناشر: کتاب همراه

نوبت چاپ: ۱

سال چاپ: ۱۳۷۷

تعداد صفحات: ۸۰

شابک: ۹۷۸۹۶۴۶۰۳۴۱۳۶

تهیه این کتاب

زندگی و مرگ پهلوانان در شاهنامه

نویسنده: محمدعلی اسلامی ندوشن

ناشر: شرکت سهامی انتشار

نوبت چاپ: ۱۲

سال چاپ: ۱۳۹۹

تعداد صفحات: ۳۶۵

شابک: ۹۷۸۹۶۴۳۲۵۱۶۲۸

تهیه این کتاب

پهلوان اکبر می‌میرد

نویسنده: بهرام بیضایی

ناشر: روشنگران و مطالعات زنان

نوبت چاپ: ۴

سال چاپ: ۱۴۰۱

تعداد صفحات: ۸۴

شابک: ۹۷۸۹۶۴۱۹۴۱۱۳۲

تهیه این کتاب

حادثه جو

نویسنده: مزدک علی نظری

ناشر: وزن دنیا

نوبت چاپ: ۳

سال چاپ: ۱۴۰۳

تعداد صفحات: ۱۴۴

شابک: ۹۷۸-۶۲۲۹۱۰۱۴۳۸

تهیه این کتاب

گزیده هائی از شاهنامه فردوسی (2جلدی)

نویسنده: فردوسی

ناشر: تهران

نوبت چاپ: ۶

سال چاپ: ۱۳۹۰

تعداد صفحات: ۴۲۶

شابک: ۹۷۸۹۶۴۲۹۱۱۰۹۷

تهیه این کتاب

شاهنامه فردوسی

نویسنده: اسدالله شعبانی, ابوالقاسم فردوسی

ناشر: پیدایش

سال چاپ: ۱۳۹۶

تعداد صفحات: ۳۹۲

شابک: ۹۷۸۹۶۴۳۴۹۸۸۸۷

تهیه این کتاب
 

نوشته‌های مرتبط

یک دیدگاه در “یلدا در زورخانه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *