پستی ها و بلندیهای نقد ادبی زرینکوب
زرین کوب و نقد ادبی
نویسنده: ایرج پارسی نژاد
ناشر: سخن
نوبت چاپ: ۱
سال چاپ: ۱۳۹۲
تعداد صفحات: ۴۴۰
شابک: ۹۷۸۹۶۴۳۷۲۶۳۶۲
این مقاله را ۸ نفر پسندیده اند
بیواهمگی پارسینژاد پشتگرم است به بیغل و غش بودن شیوهی نقد ادبی او، که نقد راستین است که از وابستگی و آزادگی مایه میگیرد. پایبند ذهنیات و تعلقاتخاطر خویشتن نبودن، نقد و تقریظ را دو کفهی همتراز ترازوی سخنسنجی ندانستن، و از خویشتن وارهیدن و در هستی نویسنده و هنرمندی که آماج نقد است زیستن، راه و رسم نقد ادبی و هنری است. پارسینژاد از همان آغاز نقطهضعف اصلی نقد ادبی زرینکوب را برملا میکند و بهدرستی مینویسد که آن دانشمند پرمایه در کار نقد از ذوقیات خود دل بر نمیدارد و لاجرم از مسیر تحقیق و تحلیل انتقادی به دور میافتد و میرسد به جایی که مقصد او بوده است. راستی که زرینکوب چندان دلشیفتهی ذوقیات خویشتن است که گاه به گاه آنها را چاشنی تحقیق و تحلیل انتقادی میکند و بسا که ناخواسته به نقد ادبی علی دشتی نزدیک میشود. بهترین و فشردهترین تحلیل انتقادی کتاب نقد ادبی زرینکوب را در “حاصل گفتار” مولف زرینکوب و نقد ادبی مییابیم. حقیقت این است که مولف نقد ادبی معیاری علمی و امروزی در ارزیابیهای انتقادی در اختیار نداشته و در کار خود از نظریهی خاصی پیروی نمیکرده است و نمیتوان نقد او را نوع خاصی از انواع نقد ادبی جدید دانست. آنچه که هست او کمتر به ارزش ذاتی و درونی آثار توجه دارد و به توصیفات کلی بسنده میکند. (ص 388) زرینکوب وارث سنت ادبی گذشتهی ایران است که در آن علم و ادب و شعر و تاریخ و تذکرهنویسی مجموع واحدی را تشکیل میداد، اما باید دانست آن عصر با گسترش و پدید آمدن رشتههای گوناگون دانش و ادبیات و هنر دیری است سپری شده و اهل ادب و فضل و کمال با همهی قدرت حافظه و حدت ذهن خود نمیتوانند در حوزههای مختلف علم و ادب متخصص باشند، اما به نظر میرسد که دلبستگی زرینکوب به تاریخ، تاریخ کلام اسلامی و تاریخ شعر و عرفان ایرانی و نفوذ ذوقیات شاعرانه مرزهای محدود تحقیق در نقد ادبی را درهم شکسته و به مباحث پراکندهی گوناگون مجال طرح داده است. درنتیجه کتاب نقد ادبی را بهصورت مجموعهی انبوهی از معلومات تاریخ و تذکره و توصیف آثار گوناگون مولفان ایران و عرب و صدر اسلام تا آثار قرون وسطی و مسیحیت و یونان و روم باستان و ایتالیا و اسپانیاست درآورده است. خاصه اینکه آنچه زرینکوب در تاریخ یونان و روم (آریستوفان، افلاطون، ارسطو) و ادامهی آن در قرون وسطی تا اواخر قرن نوزدهم و همچنین تاریخ عرب و اسلام نوشته ترجمه و اقتباسی است از منابع عربی و اروپایی و برای خوانندهی ایرانی سودمند به نظر نمیرسد. (ص 389-390) در پایان ناگفته نمیتوان گذاشت که در کتاب پارسینژاد همهچیز شایسته و بایسته و بسزا و به قاعده است، مگر به کار بستن شیوهی منسوخ ارجاع بهعنوان کتابها و نشریهها بهجای نام مولف کتاب یا مقالهی محل ارجاع. جای تعجب است و دریغ که کتابنامه و فهرست ماخذ هم بر همین روال تدوین شده است. پستی ها و بلندیهای نقد ادبی زرینکوب
بررسی کتاب «زرینکوب و نقد ادبی» نوشته ایرج پارسینژاد
منتشر شده در نشریه بخارا. مقاله پستی بلندیهای نقد ادبی زرینکوب. نوشته سیروس پرهام. زمستان ۱۳۹۲. شماره ۹۸
پارسینژاد بر ما اشکار میکند که زرینکوب از رسم و آیین نقد ادبی زمان خود دور افتاده است. او همهجا در اثبات سستی برخی نظریههای زرینکوب برهانی محکم آورده و در این کار از دیگران برتر آمده است.منبع: نشریه بخارا. مقاله پستی بلندیهای نقد ادبی زرینکوب. نوشته سیروس پرهام. زمستان ۱۳۹۲. شماره ۹۸
پیشنهاد مطالعه: سیری در قلمرو داستان
ایرج پارسینژاد








