سایت معرفی و نقد کتاب وینش
سایت معرفی و نقد کتاب وینش

اشک هایی که در سکوت جاری شدند

نویسنده: کالین هوور

مترجم: مریم رفیعی

ناشر: ایران بان

نوبت چاپ: ۴

سال چاپ: ۱۴۰۲

تعداد صفحات: ۲۳۲

شابک: ۹۷۸۶۰۰۱۸۸۳۴۱۵


تاکنون 2 نفر به این کتاب امتیاز داده‌اند
اشک هایی که در سکوت جاری شدند

تاکنون 2 نفر به این کتاب امتیاز داده‌اند

تهیه این کتاب

اشک هایی که در سکوت جاری شدند

 

 

داستان  اشک ­هایی که در سکوت جاری ­شدند روایت زندگی عاشقانه­‌ی زوجی است که از همان ابتدا به طرز غیر متعارفی با هم آشنا می­‌شوند، در مکان و شرایطی بسیار عجیب…

«کوئین»، دختر یک خانواده­‌ی اصیل و ثروتمند، قرار است به زودی با «ایتان» پسر جذابی که او نیز از یک خانواده ­ی متمول است، ازدواج کند. همه چیز برای یک عروسی مجلل آماده است و قرار است به زودی کارت­‌های دعوت پخش شود. کوئین که به تازگی از سفر برگشته، بی­‌خبر به خانه­‌ی ایتان می­‌رود تا او را سورپرایز کند اما در کمال تعجب متوجه مردی مضطرب می­‌شود که پشت در خانه کشیک می­‌دهد.

کوئین می­‌خواهد مرد را کنار زده و وارد خانه شود که مرد جلوی او را می­‌گیرد و با توضیحاتی کوئین را شوکه می­‌کند. اینکه نامزد کوئین در حال حاضر با دوست دختر همان مرد، یعنی «گراهام» داخل خانه هستند! ناگهان دنیا روی سر کوئین خراب می­‌شود! او می­‌خواهد وارد خانه­‌ی ایتان شود، دعوا کند و همه چیز را در هم بریزد، اما با کمک «گراهام» که مانع می­‌شود، خود را کنترل می­‌کند. آن دو همان­جا یعنی پشت در خانه­‌ای که به هر دوی آنها خیانت می­‌شود، می­‌نشینند و فکر می­‌کنند که حال چه باید کرد؟ 

در  اشک ­هایی که در سکوت جاری ­شدند، که برگزیده­‌ی بهترین عاشقانه­‌ی سال 2018 شده است، صورتی از عشق را می­‌بینیم که کمتر کسی آن را تصور می­‌کند. آن هم در نقطه­‌ای که همه چیز عاشقانه و گل و بلبل است! روایتی که نشان می‌دهد عشق و زندگی سفری غیر قابل پیش­بینی است. ممکن است درست در جایی که فکر می‌کنی همه چیز دارد به خوبی پیش می­‌رود، رو دست بخوری و ناگهان همه چیز تمام شود!

آنچه «کوئین» و «گراهام» در یک لحظه، پشت درهای بسته­‌ی یک اتاق تجربه­‌اش کردند، تجربه­‌ی تلخی است که چه بسا هر کسی آن را تاب نیاورد. اما قرار نیست که روزهای سیاه تا ابد باقی بمانند. دید وسیع نویسنده با یک جمله­‌ی طلایی که در روی جلد کتاب هم آمده است ما را به سمت دیگری می­‌کشاند: «اگر نور را فقط به نقص­هایت بتابانی، همه­‌ی بی نقص­هایت هم در تاریکی فرو خواهند رفت!»

باید زندگی را همواره یک کل به حساب آورد. ترکیبی رنگارنگ از غم­‌ها و شادی­‌ها. شاید این بار غم مشترک بتواند اندکی التیام و شادی ببخشد. درد و غم مشترک باعث می­‌شود که کوئین و گراهام بیشتر به هم نزدیک بشوند. مدتی بعد عشقی تازه میان آنها شکل می­‌گیرد. عشقی به مراتب ساده‌­تر از تجربه­‌ی تلخ قبلی که فارغ از رنگ و بوی هر گونه تجمل است. آن دو با هم ازدواج می­‌کنند؛ ازدواجی که این بار با مخالفت مادر کوئین همراه است زیرا گراهام ثروت چندانی ندارد.

آن دو با وجود مخالفت­‌ها در خلوت و تنهایی ازدواج می­‌کنند. از این رو این ضیافت دونفره هیچ شاهد و میهمانی ندارد! آن­ها حتی نمی‌­توانند به کسی بگویند که چطور و کجا با هم آشنا شدند. حال آیا این رابطه می­‌تواند تجربه­‌ی یک عشق حقیقی باشد؟ آیا آن­ها این بار لذت یک عشق عمیق را تجربه می­‌کنند؟ آیا اصلا چیزی به نام عشق بی­‌نقص وجود دارد؟ آیا رازها و خاطرات و دانستن گذشته­‌ی هر فرد می­‌تواند روی عشق تازه او تاثیر بگذارد؟

آغاز این رابطه­‌ی جدید، ماجرای جدیدی است که به اندازه‌ی روایت خودش حق زیستن دارد. زندگی کوئین و گراهام عاشقانه­‌ی غم انگیزی است که یک زوج آسیب دیده تجربه­‌اش می­‌کنند. و انگار هرگاه می­‌خواهند پیوندهایشان را محکم کنند اتفاق تازه‌ای می­‌افتد.

 

کالین هوور
کالین هوور

 

کالین هوور با قلمی گیرا و پیرنگی اغلب غیر قابل حدس توانسته تا کنون جایگاه خوبی را در بین رمان­‌های پر فروش عاشقانه پیدا کند. او سال 1979 در آمریکا متولد شد. اولین کتاب‌هایش توسط انتشارات بزرگ به چاپ نرسید اما امتیازدهی یکی از منتقدان کتاب به اثرش در سایت آمازون باعث دیده شدن کارش و افزایش فروش آن شد.

پس از آن اغلب کارهایش به فهرست پرفروش‌ها راه یافتند و در سال 2023 جزو صدفرد تاثیرگذار مجله تایم انتخاب شد. آثار او اغلب در ژانر عاشقانه و برای جوانان است.

 

 اشک ­هایی که در سکوت جاری ­شدند با نام «همه­‌ی خوبی­‌هایت» توسط مترجم دیگری نیز در ایران به چاپ رسیده است.

 

بخشی از کتاب

ازدواجمان فرو نریخت. ناگهان از هم نپاشید. روندش خیلی کندتر بود. می‌توان گفت تحلیل رفت.

حتی نمی‌دانم بیشتر تقصیر کداممان است. خیلی قوی شروع کردیم. قوی‌تر از اکثر زوج‌ها؛ از این بابت مطمئنم. ولی در چندسال گذشته ضعیف شده‌ایم. آزاردهنده‌ترین ویژگی‌اش این است که در تظاهر به اینکه چیزی تغییر نکرده، استادیم. درباره‌اش حرف نمی‌زنیم. از بسیاری جهات شبیه همیم و یکی از ویژگی‌های مشترکمان توانایی اجتناب از چیزهایی است که نیازمند بیشترین توجهند.

در دفاعمان باید بگویم وقتی عشق و محبت هنوز وجود دارد، سخت است اعتراف کنی ازدواج به نقطه پایان رسیده. مردم فکر می‌کنند ازدواج تنها وقتی به نقطه پایان می‌رسد که محبت از بین می‌رود؛ خشم جایگزین خوشحالی می‌شود؛ بیزاری جای خوشبختی را می‌گیرد. ولی من و گراهام از دست هم عصبانی نیستیم. فقط نسبت به گذشته فرق کرده‌ایم.

گاهی اوقات وقتی آدم‌ها تغییر می‌کنند، این تغییر در ازدواجشان مشهود نیست، چون زن و شوهر با هم و در یک جهت تغییر می‌کنند. ولی آدم‌ها گاهی در جهت‌های متضاد هم تغییر می‌کنند.

 

 

 

نویسنده معرفی: پروین پناهی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *